به گزارش خبرگزاری مهر، هوشنگ مرادی کرمانی، میهمان دومین پنجشنبه خودمانی فرهنگسرای ابن سینا بود. این نشست با حضور برخی از اهالی ادبیات و نیز دوستداران قصههای مرادی کرمانی 19 خردادماه در فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد.
نویسنده قصههای مجید در این جلسه به نقل خاطراتی از روزهای کودکی خود، روزهای اول اقامتش در تهران، روزهای دیدار با همه آنهایی که در داستان هایش رد پایی از خودشان به جای گذاشتهاند، پرداخت و ابراز امیدواری کرد جلد دوم کتاب «شما که غریبه نیستید» را بنویسد.
هوشنگ مرادی کرمانی در ابتدا ضمن تقدیر و تشکر از برگزارکنندگان این محفل و انتخاب عنوان «خودمانی» برای آن گفت: سه سال است قول داده بودم به این فرهنگسرا بیایم، اما همه میدانند که آدمها در کشور ما در موقعیت انزوا و گوشهگیری به سر میبرند و هنرمندان بیشتر از سایرین در این انزوا هستند. اما این بار قول دادم که خودم را از رامسر برسانم و دیداری با دوستانم، با آنان که در پارک و کوه میبینمشان و همیشه به من لطف دارند، تازه کنم و با آنان، با همین آدمهای ساده و بیآلایش حرف بزنم و به پرسشهایشان پاسخ دهم.
برنده جایزه هانس کریستین اندرسن در سال 1986 درباره دلایل محبوبیت داستانهایش اضافه کرد: گمان میکنم مهمترین علت آن، ساده نویسی و پرهیز از پیچیدگی بود؛ آدمهای قصههای من، آدمهای پیچیدهای نیستند. همین طور جملاتی که من برای نگارش داستانهایم برمیگزینم، جملات سخت و پیچیدهای نیستند.
وی افزود: آدمهای قصههای من، همان آدمهایی هستند که من آنها را دیدهام، می شناسمشان و با آنها زندگی کردهام. من بر این باورم که آدمها مطلقاً سیاه یا سفید نیستند. شاید همین صداقت و صراحت بوده که سبب شد تا کسانی که قصههای من را میخوانند، مرا و داستانهایم را دوست بدارند.
هوشنگ مرادی کرمانی ادامه داد: من با آنکه عضو فرهنگستان هستم، اماهمواره گفتهام که زبان فارسی محدودیتهای خاص خود را دارد. نویسنده ایران بودن و در این محدوده نوشتن، آن هم به زبان فارسی، بسیار سخت است و از آن سختتر حرکت در لایههای جامعه با همین نوشتهها و با همین محدودیتهای زبانی.
خالق «قصههای مجید» تاکید کرد: فکر میکنم سبک نگارش داستانهایم به گونهای بود که فقط به روشنفکران محدود نشدهام. داستانهای من برای عوام هم بوده است. من ایدئولوژیک نبودهام و همواره برای خودم محدودیتهایی قایل بودهام. در هیچ دوره از زندگیام، برای کسی و خوشایند کسی ننوشتهام. من خوشحالم که با همه محدودیتهایی که داشتهام، نوشته ام.
وی با بیان اینکه زبان امروز دنیا، زبانی بینالمللی است، گفت: این زبان، فقط زبان نگارش نیست. بلکه زبانی است که تصویر هم دارد، عکس هم دارد. حالا هنرمندان با عکسها و با تصویر، حرفهایشان را میزنند. این در حالی است که محدویتهای زبانی سبب شده که نتوان خوب حرف زد مگر آنکه زبانی سلیس و روان را برای نوشتار برگزید.
مرادی کرمانی هنر ایرانی را هنری محبوب که علیرغم محبوبیتش، هنوز حرکت نکرده است، نامید و ادامه داد: البته هنر سینما و کارگردانان ایرانی در مقایسه با نویسندگان موفقتر بودهاند و چهرههایی جهانی نیز در بین آنها داریم، اما در مورد نویسندههای ایرانی نمیتوان با این صراحت گفت.
این نویسنده در عین حال تاکید کرد: تجربه شخصی خودم نشان داده که هرگاه این داستانها به زبانهای دیگری ترجمه شده است، اتفاقاً با استقبال هم مواجه شده است. مثلاً داستانهای خودم در ترکیه به زبان ترکی ترجمه شده است و اتفاقا تجربه بسیار خوبی هم بود.
برنده جایزه کتاب کودکان و نوجوانان اتریش در سال 1994 ایران را «چهارراه حوادث» خواند و گفت: نباید در این کشور، زیادی از خودمان توقع داشته باشیم؛ ما آدمهای سیاست زدهای هستیم. حتی فرهنگمان هم با این موضوع عجین شده است.
نشست پنجشنبه خودمانی با هوشنگ مرادی کرمانی، با قرائت ابیاتی از داستانهای هوشنگ در شاهنامه فردوسی، اجرای قطعاتی از موسیقی سنتی توسط فرشید حقیقی و اهدای هدیهای به رسم یادبود از سوی سید قاسم ناظمی رئیس فرهنگسرای ابن سینا و ذکر خاطراتی خودمانی توسط خودش و دوستان هوشنگ مرادی کرمانی ساعت 21 روز پنجشنبه به پایان رسید.
نظر شما