به گزارش خبرنگار مهر، در ششمین نشست از "نخستین کارگاه آموزشی- پژوهشی حکمت اسلامی و عالم معاصر" که روز چهارشنبه 25 خرداد در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، رضا اکبری، حسین هوشنگی و حامد ناجی اصفهانی از دانشگاه امام صادق(ع) و دانشگاه اصفهان به ارائه مقالات خود در موضوع" حکمت اسلامی و خداباوری/ چالشهای اخلاقی" پرداختند.
در ابتدای این نشست دکتر رضا اکبری دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه امام صادق(ع) به مسئله" الگوهای خداباوری در دوره معاصر و ظرفیتهای فلسفه اسلامی" اشاره کرد و گفت: در دوره معاصر سه کلان الگوی خداباوری ایمان گروی، قرینه گروی، عمل گروی وجود دارد که هر یک از این سه کلان الگو متضمن الگوهایی می باشد.
وی افزود: "ایمان گروی" سه نظریه عمده را شامل می شود که بر اساس آنها ایمان در تعارض با استدلال عقلانی، بی ارتباط با استدلال عقلانی یا بی نیاز از استدلال عقلانی است. "قرینه گروی" دو نظریه عمده قرینه گروی برهانی و قرینه گروی استقرایی (احتمالاتی) را در بر می گیرد و "عمل گروی" نیز مشتمل بر دو نظریه عمل گروی آخرت محور و عمل گروی دنیا محور است.
این استاد فلسفه، با بیان اینکه مسئله "وجود خدا" از دغدغه های اصلی فلسفه اسلامی است، رویکرد غالب فلاسفه اسلامی را "قرینه گروی برهانی"خواند و گفت: مراجعه به آرای فیلسوفان مسلمان و بازسازی آنها به زبان جدید اجازه هم سخنی با نظریات معاصر را در اختیار ما قرار می دهد. به عنوان مثال با تامل در اندیشه های ابن سینا می توان به بازسازی دیدگاه او در قالب قرینه گروی برهانی و با تامل در اندیشه های ملاصدرا می توان به بازسازی دیدگاه او در قاللب ایمان گروی از نوع سوم اقدام کرد همچنین توجه به آرای غزال یامکان بازسازی آنها را در قالب عمل گروی به ما می دهد.
دکتر اکبری در پایان تأکید کرد: فهم دقیق الگوهای خداباوری در دوره معاصر و تلاش برای بازسازی نظرات فیلسوفان مسلمان این اجازه را به ما می دهد که در مواجه با الحاد و الگوهای مختلف آن نیز به خوبی عمل نمایید.
در ادامه این نشست، دکتر حسین هوشنگی استادیار گروه فلسفه دانشگاه امام صادق با مقاله" نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و فلسفه های مضاف" به سخنرانی پرداخت و گفت: نظریه ادراکات اعتباری یک نظریه ابداعی و ابتکاری در حوزه ادراکات عملی است و بنا به لوازم و استلزامات آن، به حکمت عملی به تعبیر سنتی، سرشت و سرنوشت جدیدی می یابد.
وی با بیان اینکه نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی افزود: این نظریه با مطرح ساختن تبیینی خاص از نحوه شکل گیری دانش های عملی انسان در تعامل و تبادل با واقع زیستی - روانی انسان با محیط طبیعی و اجتماعی او، دستمایه و زمینه فربهی را برای گشایش افق های نظری جدید در فلسفه های به اصطلاح مضافی همچون فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه سیاسی، فلسفه فعل و معرفت شناسی فراهم آورده است.
استادیار دانشگاه امام صادق، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی را بابی در تمایز حکمت عملی و نظری دانست و یادآور شد: از دیدگاهی عامتر و با توجه به ظرفیت های غنی و بالای این نظریه در تبیین و توجیه گزاره ها و قواعد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنجارها و آداب و رسوم فرهنگی می توان این نظریه را مبنا و سرپلی جهت نظریه پردازی در حوزه فلسفه علوم انسانی و اجتماعی قرار داد.
دکتر هوشنگی نظریه علامه را یک نظریه ابداعی در حوزه نظریه پردازی بومی خواند و گفت: پیش شرط نظریه پردازی در علوم انسانی، اجتماعی اقتصادی و... به بررسی و نظریه پردازی به مبادی این علوم (مبادی تصوری و تصدیقی) برمی گردد.
در پایان این نشست، دکتر حامد ناجی اصفهانی استادیار گروه فلسفه دانشگاه اصفهان نیز به بررسی مسئله" خداوند از منظر الهیات پویشی و صدرادین شیرازی" پرداخت و گفت: الهیات پویشی در قرن بیستم ظهوری یافت و یکی از فرایندهای تکاملی اندیشه خردورزان حوزه دین است.
وی افزود: اینان با توجه به تمام مناقشات موجود در قرون وسطی و دین گریزی مدرنیته، در پی عرضه نوینی از الهیات دینی می باشند که در طی آن مفاهیم گوناگونی همچون: خداوند، سرمدیت خداوند، قدرت وی، چگونگی شرور در عالم، جهان هستی، چگونگی ارتباط خداوند با جهان هستی، تعامل تغییر در جهان با خداوند - را مورد بازکاوی قرار می دهند.
دکتر ناجی اصفهانی یادآور شد: این طرح نو که توسط آلفرد نورث وایتهد بنا نهاده شد و به وسیله چارلز هارت شورن و دیوید رای گریفین تفصل یافت اکنون به عنوان یکی از مکاتب رایجع الهیاتی و دینی در محافل غربی مورد گفتگو است این دیدگاه از دو سو قابل توجیه است:1- قرائتی نو از الهیات دینی که همگامی آن با متون مقدس مورد گفتگو است.2- ارائه طرحی نو از هستی شناسی و تعامل خداوند با جهان.
وی به حکمت متعالیه صدرایی اشاره کرد و افزود: حکمت متعالیه که نخستین بار بنیان های فلسفی آن توسط صدرالدین، محمد شیرازی پی نهاده شد، در سه مرحله سینوی در فهم وجود، تشکیک وجود و وحدت شخصی وجود تکامل یافت. اگر چه صدرالدین شیرازی در طی کتاب بزرگ خود " الاسفار الربعه" به تمایز این سه مرحله اشاراتی نکرده است، ولی تحول آراء وی در طی رساله های گوناگونش بیانگر این سیر تکاملی می باشد.
استاد فلسفه دانشگاه اصفهان تصریح کرد: ملاصدرا با کشف اصالت وجود در پی آن برآمد که فهم وجود را از مرحله مفهوم به مصداق تعمیم دهد و سرانجام مجور گردید طرح واره نوینی را در نسبت خداوند با جهان هستی عرضه دارد که همین مهم عملا در سه مرحله بر اساس سیر فکری وی، قابل بازشناسی است. این نگرش نوین به مفهوم وجود عملا بیشتر مفاهیم الهیات دینی را درنوردید و وی را بر آن داشت که قرائتی نو از الهیات دینی عرضه دارد.
وی تاکید کرد: نظام تشکیکی ملاصدرا نظامی نسبتا کامل و آموزه وحدت شخصی وی، آموزه ای در دست تکامل به نزد وی بوده است. و نکته درخور توجه در این بیان همگامی بنیان وحدت تشکیکی وجود با الهیات پویشی مسیحی است. نظام صدرایی در فهم آموزه های دینی و تطبیقی با الهیات پویشی کارآمدتر و بسیار دقیق تر می باشد.
نظر شما