به گزارش خبرگزاری مهر ، خبرگزاری مجلس شورای اسلامی گفتگویی مشروح با غلامعلی حدادعادل منتشر کرده است . متن این گفتگو به این شرح است :
شما در نطق میان دستور خود در روز چهارشنبه- یکم تیرماه- از روزنه های امید در وحدت اصولگرایان یاد کردید، ولی در کنار آن انذار محکمی به گروه های اصولگرا دادید مبنی بر اینکه تحمل اختلاف سلیقه آسانتر تجربه شکست مقابل رقیب است، چه اتفاقی افتاده که بعد از ۸ ماه از شروع کار کمیته سه نفره شما چنین هشداری می دهید؟ ضمن آنکه عسگراولادی دیگر عضو کمیته سه نفره مایوس شدن خود را از وحدت اصولگرایان اعلام کرد و گفت؛ امیدوار است با ورود مقام معظم رهبری این مسئله به جایی برسد.
از وحدت اصولگرایان مایوس نیستیم، منتها رسیدن به این مقصود نیاز به کار و تلاش دارد، در دوره قبل نیز اصولگرایان وحدت را تجربه کردند، این بار هم فکر می کنم اصولگرایان می توانند به یک وحدت دست پیدا کنند، ولی هر جا صحبت از لزوم وحدت می شود به معنای آن است که یک اختلاف نظری وجود دارد، یعنی وحدت و اختلاف دو روی یک سکه هستند اگر اختلاف نبود که دیگر کسی بر وحدت تاکید نمی کرد. در عالم سیاست تکیه ها و تاکیدات متفاوت روی مسائل مختلف است و از آنها برداشت های مختلفی می شود که بعضیها در این شرایط ممکن است اشتباه کنند. اینجاست که باید با مختصری از خود گذشتگی برای کسب نتیجه، دور اندیشی و خردمندی حاکم شود.
شما اصولگرایان را به چند طیف، دسته بندی می کنید؟
در ۵ الی ۶ سال اخیر سه جریان در گفتمان اصولگرایی فعال هستند، یک ضلع جبهه پیروان خط امام و رهبری است که از سابق در صحنه انتخابات فعال بود و این جبهه اجزا خود را دارد، ضلع دیگر جمعیت ایثارگران و رهپویان انقلاب اسلامی هستند که در سال های اخیر فعال بودند و ضلع سوم زمانی شکل گرفت که افرادی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ برای پیروزی احمدی نژاد فعالیت کردند و بعداً نیز در انتخابات شوراهای سوم نام رایحه خوش خدمت روی خود گذاشتند، این گروه در مجلس هشتم با عنوان فراکسیون انقلاب اسلامی هویت پیدا کردند. این سه ضلع در یک سازوکار وحدتزا برای انتخابات مجلس هشتم با هم همکاری کردند، انشاءالله در انتخابات مجلس نهم نیز در یک سازوکار طراحی شده برای وحدت با هم همکاری می کنند.
محورهای اختلاف سلیقه بین اضلاع اصولگرایی را بیان می کنید چون همیشه از واژه کلی اختلاف سلیقه و اختلاف دیدگاه صحبت می شود؟
چون قصد ایجاد وحدت بین آنهاست، اجازه می خواهم راجع به مصادیق اختلاف بنده صحبت نکنم. باید دنبال کسی بود که در مورد وحدت صحبت کند چون درباره اختلاف هر نماینده ای و هر کسی می تواند اظهار نظر نماید یعنی صحبت درباره اختلاف زیاد پیش می آید، یکی را باید پیدا کرد که راجع به وحدت صحبت کند.
آقای حدادعادل، گفته میشود طیف های اصولگرا با هم اختلاف مبنایی دارند مثلا جبهه پیروان خط امام و رهبری از جذب حداکثری و دفع حداقل صحبت می کند، ایثارگران و رهپویان انقلاب اسلامی (که شما نیز نزدیک به این ضلع اصولگرا هستید) معتقد به پالایش جریان اصولگراست و نمایندگان حامی دولت نیز قائل به اصولگرایی ناب هستند، این مفاهیم با یکدیگر تضاد مبنایی و عملی دارند، نظر شما چیست؟
اگر تضاد مبنایی داشتند که نام آنها اصولگرا نمی شد، اینها شاخه های یک درخت هستند که یک ریشه دارند، هر درختی با گذشت زمان شاخه شاخه می شود، ولی اتصال آنها به ریشه مهم است. در انتخابات این اضلاع را از حیث اتصال به ریشه واحد که همانا تبعیت از ولایت فقیه است باید مخاطب قرار داد نه از حیث تشخّصی که به عنوان یک شاخه دارند.
این دیدگاهها قابل جمع هستند؟
بله، قبلا هم جمع شدند چون از ولایت فقیه تبعیت می کنند. ولایت فقیه یک ترازو و میزانی است که آنها را می تواند در جهت درست تنظیم و راهنمایی کند. در مجموع امتیاز جریان اصولگرا در عرصه سیاسی و اعتقادی این است که بزرگتری به نام ولی فقیه دارد که این سرمایه بزرگی محسوب می شود.
نمی گوییم هرکس که گفت اصلاحطلبم معتقد به ولایت فقیه نیست
اتفاقا اصلاح طلبان هم قائل به تبعیت از ولایت فقیه هستند، همانطور که روز چهارشنبه دو تن از نمایندگان منصوب به این جریان طی تذکرهای شفاهی این مسئله را بیان کردند، پس چه فرقی بین اصولگرایی و اصلاحطلبی است؟
آنها هر کدام که واقعا صادقانه اثبات کنند که چنین چیزی است مردم به آنها رأی خواهند داد؛ همانطور که شورای نگهبان بر مبنای ضوابط خود عدهای از اصلاح طلبان تابع ولایت فقیه و ملتزم به قانون اساسی را در انتخابات مجلس هشتم تایید کرد. ما نمی گوییم هر کس که گفت اصلاح طلبم معتقد به ولایت فقیه نیست، ولی بالاخره معیارهایی در عمل وجود دارد که مردم با آن معیارها، افراد را می سنجند. مثلا یکی از شاخص ها، عملکرد اشخاص در جریان فتنه است هر کس اعم از اصولگرا و اصلاح طلب که گفت تابع ولایت فقیه است وقتی عملکردش در جریان فتنه بررسی شود، میزان صداقت او محرز می شود.
آگاهی مردم در درجه اول ضامن سلامت انتخابات آزاد است
چه راهکاری است که در انتخابات مجلس نهم جریان انحرافی نتواند به نهاد قانونگذاری ورود پیدا کند؟
هر کسی برای این کار وظیفه ای دارد؛ اصولگرایان وظیفه دارند که اضلاع و جریانات مختلف اصولگرایی را که از جریان انحرافی دورند را با هم متحد کنند، شورای نگهبان وظیفه دارد براساس قانون اشخاصی که صلاحیت نامزد شدن را ندارند رد کند، وزارت کشور مسئول است که از دخالت دولت و قدرت در انتخابات جلوگیری کند و به تعبیر مقام معظم رهبری انتخابات پاک و سالم برگزار کند، وزارت اطلاعات مسئولیت دارد که سوابق اشخاص را بررسی نماید و آن را به اطلاع شورای نگهبان برساند، بنابراین هر دستگاهی یک وظیفه دارد؛ اما به هر حال آگاهی مردم در درجه اول ضامن سلامت انتخابات آزاد است؛ چون نهایتا مردم هستند که باید آگاهانه با تشخیص خودشان انتخاب کنند از این رو باید یک باور و اقناع عمومی برای انتخاب فرد صالح و مناسب ایجاد شود.
وظیفه دارم برای وحدت اصولگرایان تلاش کنم
زمانی که جامعتین به بحث وحدت اصولگرایان ورود کردند، اعلام داشتند که از این مسئله نفعی نمی برند و کمیته سه نفره نیز بر همین مبنا تشکیل شد با این تفاصیل روشن است که آقایان عسگراولادی و ولایتی در انتخابات مجلس نهم نامزد نمی شوند، شما آیا نامزد خواهید شد؟
هنوز به آن مرحله نرسیدیم یعنی حضور و فعالیتم در جمع وحدت بخش اصولگرایان، مستقل از تصمیمم برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات مجلس آینده است. اگر سنم از ۷۵ سال بالاتر بود و نمی توانستم در انتخابات مجلس هم شرکت کنم وظیفه داشتم برای وحدت اصولگرایان تلاش کنم این دو موضوع با هم مرتبط نیستند.
نگران مجلس آینده ازسوی جریان انحرافی و فتنه نیستم
اصولگرایان در رابطه با جریانی هشدار میدهند که برای کسب ۱۵۰ کرسی مجلس نهم برنامه ریزی کردهاند، در رابطه با جریان انحرافی دو تعبییر وجود دارد، بعضی از دوستان این جریان را به اصلاحات متصل میکنند و برخی نیز معتقدند این جریان در تلاش است بخشی از بدنه اصولگرایی را جدا کند که این بخش ممکن است، شامل احمدی نژاد نیز شود؟
ضرورتی نمیبینم در رابطه با این مسائل وارد جزئیات شوم، اگر همین سه جریانی که من اسم بردم با شاخص قرار دادن محور ولایت فقیه وارد فعالیت انتخاباتی شوند و همدیگر را تحمل کنند همانطور که در گذشته تحمل کردهاند و از راهنمایی بزرگان اصولگرا و علما که بزرگتر هستند، استفاده کنند و حرمتها را نگه دارند و در حفظ آن تلاش کنند یک سنت ارزشمندی به وجود خواهد آمد. بنده از هیچ جهتی نه از سوی جریان انحرافی و نه از جریان فتنه نگران مجلس آینده نیستم؛ انشاءالله در ماههای آینده با تلاش همه انتخابات خوبی را برگزار خواهیم کرد.
اخیرا بحث تاسسیس دانشگاهی به نام دانشگاه بینالمللی ایرانیان حاشیههایی را به دنبال داشته است که ظاهرا قرار است در کیش تاسیس شود. نظر شما در رابطه با نفس تاسیس چنین دانشگاهی که قصد دارد مجموعه از ایرانیان خارج از کشور را مدیریت کند، چیست؟
در رابطه با تاسیس این دانشگاه وارد جزئیات نشدهام، علت آن هم گرفتاریهای متعددی است که دارم؛ اما باید بگویم اوضاع کشور ما امروز نسبت به سه ماه پیش فرق کرده، یعنی حساسیت نسبت به برخی اقدامات در همه دستگاههای کشور، مجلس، شورایعالی انقلاب فرهنگی، وزارتخانهها و جامعه روحانیت بیشتر شده است، طبعا اگر احساس شود این مورد هم یکی از مواردی است که مسیر انحرافی در پیش گرفته است، نسبت به آن حساسیت ایجاد خواهد شد و باید در این رابطه تصمیم درست گرفته خواهد شد.
باید نسبت به جریانهای انحرافی حساسیت داشت
آیا میتوان گفت جریان انحرافی در عرصه علم هم به دنبال جایگاهی برای خود است؟
عدهای با افکار یا امکاناتی که داشته و دارند در جاهایی فعالیتهایی را آغاز کردهاند، اما در عین حال که ما باید نسبت به این جریانات حساسیت داشته باشیم و کاملا از کشور مراقبت کنیم، باید بدانیم که تنها مسئله کشور این مورد نیست. یکی از توصیههایی که مقام معظم رهبری همیشه به اهل سیاست داشتهاند این بود که مراقب باشید که توجه به یک چیز شما را از باعث غفلت به باقی چیزها نشود و اینگونه نباشد که اگر به یک موضوعی گرایش منفی داشته باشید و با آن مخالف هستید، تمام واقعیتهای کشور را منحصر به آن یک مسئله بدانید و از چیزهای دیگر غافل شوید. در همین راستا یکی از مسائلی که باید تدوین شود رابطه دولت و مجلس است کشور برای اینکه خوب اداره شود محتاج یک رابطه منطقی بین مجلس و دولت است.
درحال حاضر در نهادهای اجرایی مانند مجلس و دولت اختلاف نظری پیش آمده است که ظاهرا دود این اختلاف در برخی موارد به چشم مردم خواهد رفت؛ بطور مثال از اول تیرماه کرایه حمل نقل و عمومی ۱۵ درصد افزایش پیدا کرده و اعضای شورای شهر دلیل افزایش را اختلافات دولت و مجلس عنوان کردهاند. آیا درست است بخاطراینگونه اختلافات هزینهها را مردم بپردازند وچه راهکاری برای پایان دادن به این اختلافات وجود دارد؟
باید مجلس و دولت کنار هم بنشینند و موضوع را بررسی کنند.
برای حل موضوع افزایش کرایه حمل و نقل عمومی چه راهکاری وجود دارد؟
یارانهای که دولت به مردم میدهد به این دلیل است که مردم هزینهها را با آن پرداخت کند، اگر هزینه حمل ونقل عمومی ۱۵ درصد افزایش پیدا کرده به این معنی نیست که ۱۵ درصد هزینه خانوارها بیشتر خواهد شد. باید درصد هزینه حمل و نقل و رفت و آمد در سبد اقتصادی خانوار اعلام شود در این صورت دیگر مشکلی به وجود نخواهد آمد.
در این رابطه مجلس سهم دولت از حمل و نقل عمومی را تعیین کرده که ظاهرا دولت تاکنون از پرداخت کامل آن تمکین نمی کند.
اگر مجلس تعیین تکلیف کرده است باید از دولت بپرسد، چرا بودجه حمل و نقل افزایش پیدا کرده است.
شهرداری اعلام کرده دولت سهم خود را پرداخت نمیکند؟
دعوای دولت و شهرداری به این زودیها حل نخواهد شد.
تحول فرهنگی بدون مهندسی فرهنگی ممکن نخواهد بود
با توجه به عهدهداری ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و عضویت شما در شورای عالی انقلاب فرهنگی، طرح مهندسی فرهنگی و پیشبرد آن در چه مرحله ای است؟ آیا مجلس و در رأس آن کمیسیون فرهنگی در تدوین مهندسی فرهنگی کشور نقشی دارند یا این بحث منحصرا در حوزه وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار میگیرد؟
اصولا توافق عملی بین مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد که مجلس وارد مباحثی که در دستور کار شورا قرار دارد، نشود و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به مباحث مجلس ورود نکند. این توصیه مقام معظم رهبری است که مباحث و دستور کارهای این دو نهاد از یکدیگر تفکیک شود که دو دستگاه بتوانند در کنار هم فعالیت کنند.
بحث مهندسی فرهنگی و تدوین و بررسی آن از ابتدا از سوی رهبر معظم انقلاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی واگذار شده است، بنابراین کمیسیون فرهنگی مجلس رأسا موضوع مهندسی فرهنگی را در فرآیند قانون گذاری وارد نکرده است که بخواهد قانونی برای آن تصویب کند. تنها در صورتی که شورای عالی انقلاب فرهنگی از مجلس بخواهد که قانونی تصویب شود، مجلس این کار را در دستور قرار خواهد داد.
علاوه بر این بحث مهندسی فرهنگی بیش از آنکه محتاج مصوبات قانونی باشد یک نوع سیاستگذاری است که مسائل مربوط به سیاستگذاری بیشتر از شئون شورای عالی انقلاب فرهنگی محسوب میشود. ما در کمیسیون فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی مهندسی فرهنگی را مهم می دانیم و معتقدیم که تحول فرهنگی بدون مهندسی فرهنگی ممکن نخواهد بود. شورای عالی انقلاب فرهنگی در چند سال اخیر در رابطه با بحث مهندسی فرهنگی مطالعاتی انجام داده و این موضوع به زودی در طی چند ماه آینده در دستور کار شورا قرار می گیرد. شورای عالی انقلاب فرهنگی راهکارهای نهادهای مختلف را برای اجرای مهندسی فرهنگی بررسی و در صورت لزوم تصویب میکند و طبعا مجلس و کمیسیون فرهنگی نیز علاقهمند هستند که با شورای عالی انقلاب فرهنگی همکاری و هماهنگی داشته باشد.
فقدان مدیریت کارآمد در بخش فرهنگ
بحث مهندسی فرهنگی و عملیاتی شدن آن چقدر برای جامعه امروز و نیازهای فرهنگی امروز ضروری است؟
نکته مهم این است که فقدان مهندسی فرهنگی در عرصه فرهنگ محسوس است و کشور به آن نیاز شدیدی احساس می کند. اگر بخواهیم کشور از تحول فرهنگی پیشرونده و مثبتی برخوردار شود باید بحث مهندسی فرهنگی و مدیریت اجرایی تحول فرهنگی کشور را بهسرعت تبیین کنیم و جلو ببریم. مهندسی فرهنگی یک بحث مدیریتی است و فقدان مدیریت کارآمد و همهجانبه در بخش فرهنگی ضرورت تبیین مهندسی فرهنگی را روشن میسازد.
در حال حاضر به نظر میرسد این مدیریت و هماهنگی همهجانبه در دستگاههای فرهنگی وجود ندارد و هر دستگاه کار خودش را انجام میدهد. به عنوان مثال در مسئله حجاب که یکی از رئوس و مسائل مهم فرهنگی جامعه است، ۲۶ دستگاه مخاطب قانون عفاف وحجاب مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند و وزارت کشور نیز مسئولیت اجرای قانون را به عهده دارد. وقتی این دستگاههای مختلف را در کنار هم بگذارید، میبینید که هر کسی برای خودش یک کاری میکند و فعالیت دستگاهها و نهادهای فرهنگی یکجا و در کنار هم دیده نمیشود و به صورت یک کل مدیریت و مهندسی نمیشود. مشکل اصلی کار فرهنگی در جامعه امروز در این است که امیدواریم با عملیاتی شدن مهندسی فرهنگی، این مشکل مدیریتی برطرف شود.
درمهندسی فرهنگی به مدیریت همهجانبهنگراحتیاج داریم
محورهای مهندسی فرهنگی چیست؟ مهندسی فرهنگی را با چه محورها و مفاهیمی میتوان تعریف و تبیین کرد؟
متأسفانه مهندسی فرهنگی در کشور خوب فهمیده نشده است و اینکه مقصود از مهندسی فرهنگی چه هست، هنوز ملموس، محسوس و مفهوم نیست. کار فرهنگی یک کار همهجانبه است و در واقع کثیرالاضلاع است. این کار وقتی به نتیجه میرسد که اضلاع کار فرهنگی در جای خود قرار بگیرند، منظومهای را تشکیل دهند و همافزایی بکنند. اینگونه است که هر نهاد و دستگاه در جای خود و به موقع وارد صحنه اجرایی میشود و کار خود را به درستی انجام میدهد. مهندسی فرهنگی به نوعی شبیه کارگردانی یک صحنه نمایش است و باید هرچیز درست در جای خود و در زمان خود واقع شود تا در مجموع نتیجه حاصل شود. در مهندسی فرهنگی به چنینی مدیریت همهجانبهنگر و بدون نقصی احتیاج داریم. شاخص تعیین کردن هنوز برای بحث مهندسی فرهنگی زود است؛ در مهندسی فرهنگی هنوز در ایجاد نگرش مشکل داریم و باید معنای مهندسی فرهنگی درک و ضرورت آن احساس شود.
مهندسی فرهنگی یک امر فرآیندی است
نگاه مهندسی فرهنگی به سمت آنچه بایدها است یا آنچه هستها؟ در واقع مهندسی فرهنگی به دنبال اصلاح امور موجود است یا میخواهد چیزی را ورای ویژگیهای فرهنگی موجود ایجاد کند؟
هر تحولی نیاز به مدیریت درست دارد. تحول در مقیاس اجتماعی اگر بخواهد عمیق و گسترده باشد، نیاز به یک مدیریت کارآمد دارد. مقام معظم رهبری این مدیریت را در عرصه فرهنگ جامعه، مهندسی فرهنگی نامگذاری کردند.مهندسی فرهنگی ناظر بر مدیریت اجرای تحول فرهنگی است نه محتوای تحول. البته در هر تحولی وضع موجود را داریم که به واقعیتها مربوط میشود و یک وضع مطلوب که آرمانها و آرزوها را در برمیگیرد.در هر تحولی تلاش میکنیم از وضع موجود به وضع مطلوب برسیم. وضع موجود حاوی تهدید و فرصت است و وضع آرمانی مطلوب ماست. مهندسی فرهنگی باید به گونهای باشد که محدودیتها و تهدیدها و فرصتها را لحاظ کند و در عین حال وضع موجود را با مدیریت به سمت وضع مطلوب پیش ببرد؛ بنابراین میتوان گفت مهندسی فرهنگی یک امر فرآیندی است.
بررسی طرح نظام جامع رسانهها در مراحل نهایی است
بسیاری از نمایندگان مجلس و اعضای کمیسیون فرهنگی تأکید میکنند که در سال پایانی مجلس، قانون جامع رسانهها باید بررسی و تصویب شود. بررسی طرح نظام جامع رسانهها در چه مرحلهای قرار دارد؟ اگر لایحه جامع رسانهها ازسوی دولت به مجلس ارائه شود، لایحه دولت مورد بررسی مجلس قرار خواهد گرفت یا طرح کمیسیون فرهنگی؟
از ابتدای مجلس هشتم کمیسیون فرهنگی درصدد بود تا قانون جامع رسانهها را در دستور کار مجلس قرار دهد. قانون رسانهها در هر کشوری یک قانون بسیار مهم است. با تحولی که در فناوری و اطلاع رسانی و ارتباطات صورت میگیرد، قانون رسانهها خصوصا در سالهای اخیر مرتبا احتیاج به اصلاح و تعدیل دارد و باید بر شرایط روز منطبق شود. از زمان دولت نهم، کمیسیون فرهنگی از دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواست که این وزارتخانه باتوجه به نزدیکتر بودن به میدان اجرای کشور، کار کارشناسی کنند و لایحهای برای نظام جامع رسانهها به مجلس بیاورد.
متأسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خیلی کند پیش رفت و مجلس حدود سه ماه پیش متوجه شد که اگر به امید دولت بنشیند ممکن است تصویب این قانون به عمر مجلس هشتم کفاف ندهد. به همین دلیل کمیسیون فرهنگی اعلام کرد که قانون نظام جامع رسانهها را در قالب طرح دنبال میکند. مدتی بعد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کمیسیون فرهنگی اطلاع داد که لایحه نظام جامع رسانهها آماده است.
کمیسیون هم در پاسخ اعلام کرد که طرح نظام جامع رسانهها را پیش میبرد و هر موقع لایحه نظام جامع رسانهها به مجلس رسید و اعلام وصول شد، طبق آییننامه بررسی طرح متوقف خواهدشد. هماکنون طرح نظام جامع رسانهها در مرحله بررسی قبل از تقدیم به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی است. این طرح تقریبا تدوین شده و در کارگروههای تخصصی به بحث گذاشته شده است. طرح نظام جامع رسانهها در روز سهشنبه در دستور کار کمیسیون است تا کارشناسان و مشاوران کمیسیون محورهای بحث را در نشست کمیسیون توضیح دهند و تشریح کنند و تکلیف موضوعات و محورهای آن مشخص شود.
دو دیدگاه متفاوت درباره اساسنامه صدا و سیما
اساسنامه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز مدتی است که در کمیسیون فرهنگی بررسی میشود، بررسی این اساسنامه در چه مرحلهای است؟
اساسنامه سازمان صدا و سیما موضوعی است که لزوما باید به صورت طرح مطرح میشد چراکه صدا و سیما وزیری در دولت ندارد که دولت بتواند در رابطه با اساسنامه این سازمان لایحهای به مجلس ارائه بدهد. درمورد اساسنامه سازمان صدا و سیما و نحوه مدیریت این سازمان دو دیدگاه وجود دارد که در برخی مواد مقداری اختلاف دارند. یکی نظر مسئولان سازمان صدا و سیما در رابطه با نحوه مدیریت آن است و یکی نظر مرکز پژوهشهای مجلس و کارشناسان این مرکز در مورد این مسئله است. کمیسیون فرهنگی هر دو روایت را درباره نحوه اداره صدا و سیما در اختیار دارد و همزمان با قانون جامع رسانهها این مسئله را بررسی میکند.
در جلسه روز سهشنبه این هفته کمیسیون فرهنگی، گزارشی درباره اساسنامه سازمان صدا و سیما به کمیسیون داده خواهد شد و اختلاف نظرات سازمان صدا و سیما و مرکز پژوهشهای مجلس مطرح خواهد شد تا پس از ارائه به هیئت رئیسه و ارجاع آن به کمیسیون فرهنگی بتوانیم به سرعت مواد محل اختلاف را داوری کنیم و به نتیجه برسیم. باتوجه به پیگیری قانون جامع رسانهها و اساسنامه صدا و سیما، در ماههای آینده کمیسیون فرهنگی ماههای پرکاری را پیش رو خواهد داشت.
نظر شما