۹ تیر ۱۳۹۰، ۱۲:۰۰

یادداشتی از فتح‌اله /

ضرورت‌های بنیادی در یکپارچه‌سازی وزارت صنعت، معدن و تجارت

ضرورت‌های بنیادی در یکپارچه‌سازی وزارت صنعت، معدن و تجارت

رئیس موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی در یادداشتی به تشریح ضرورت‌های بنیادی در یکپارچه‌سازی وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت پرداخت.

به گزارش خبرنگار مهر، مهدی فتح‌اله رئیس موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی وزارت بازرگانی در یادداشتی به تشریح ضرورت‌های یکپارچه‌سازی اهداف بنیادی وزارتخانه جدید صنعت، معدن و تجارت پرداخت. متن این یادداشت در پی می‌آید:

با اجرایی‌شدن مصوبه هیات دولت در خصوص ادغام وزارت بازرگانی و صنایع و تصویب مجلس برای تشکیل وزارت صنعت، معدن و تجارت، تحول بزرگی در صحنه تولید و تجارت کشور رخ داده است. به اذعان بسیاری از کارشناسان ضرورت‌های بسیاری برای تلفیق و یکپارچه‌سازی این دو وزارت‌خانه مشهود بود که در این نوشتار برخی از این ضرورت‌های بنیادی مورد کنکاش واقع می‌شود.

در ابتدایی‌ترین مقوله می‌توان به ضرورت تولید محصولات و ارایه خدمات صادرات محور اشاره کرد. طی سال‌های اخیر تحولات چشمگیری در فضای تولید محصولات ایجاد شده و پیامدهای متعددی را به ‌دنبال خود آورده است، نظیر؛‌ افزایش سرعت تولید و مونتاژ،‌ ارتقاء کیفیت محصولات،‌ توسعه کاربرد اتوماسیون و بسیاری مقوله‌های دیگر.  با این حال هزینه‌های بالای به‌ کارگیری فناوری‌های جدید،‌ دانش و مهارت تخصصی بهره‌برداری و نگهداری از آنها؛ ‌پیچیدگی‌های سخت افزاری و نرم‌افزاری بخش تولید را به‌ عنوان یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده مزیت رقابتی در بنگاه‌های تولیدی مطرح ساخته است. تحت چنین شرایطی، راهبرد ادغام با تمرکز بر توسعه و بهبود این مزیت‌های رقابتی، می‌تواند شرایطی را فراهم‌ کند تا امکان تولید محصولات صادراتی بیش از گذشته فراهم شود.

وجود سلایق مختلف در بازارها که از ابعاد گوناگون محصول به چشم می‌خورد،‌ تولیدکنندگان را بر آن داشته تا به جهت حفظ و تثبیت سهم بازار خود، ‌تمهیداتی را برای پاسخگویی به سلایق مختلف مشتریان اتخاذ نمایند. بر اساس این راهبرد،‌ یکپارچه‌سازی فرآیند تولید و تجارت باعث می‌شود امکان تولید محصولات بیش ازگذشته فراهم شده و بدین ترتیب ضمن ایجاد جریان ارزش اقتصادی؛‌ محصولاتی با مزیت‌های رقابتی پایدار در بازارهای داخلی و خارجی عرضه شود.

گذر از دوره‌های محصول‌گرایی به بازارگرایی و در نهایت عصر فراصنعتی، منجر به تغییر نگاهها از محصول به بازار و هم اکنون به مشتری و مصرف‌کننده نهایی شده است. بر این اساس مشتری و مصرف کننده نهایی است که ارزش را در جریان تولید و کسب و کار تشخیص داده و آن را طلب می‌کند.
 
تحت چنین شرایطی دوام و بقاء ‌شرکت‌ها و سازمانها در گرو جلب و جذب مشتریان و ایجاد وفاداری در ایشان است که این امر نیز به نوبه خود از طریق پاسخگویی به انتظارات مشتریان محقق خواهد شد. بر این مبنا راهبرد ادغام وقتی در ارتباط با پاسخگویی به نیاز مشتری قرار می‌گیرد، ایجاب می‌کند که دو فرآیند تولید و تجارت به صورت یکپارچه و در تعامل نزدیکی با هم قرار گیرند.
 
هماهنگی و هم‌افزایی راهبردی و عملیاتی میان ارکان زنجیره، از جمله اهدافی است که بیشتر نهادهای عضو زنجیره عنوان کرده‌اند؛ لذا باتوجه به مواردی که تاکنون اشاره شده،‌ می‌توان نتیجه گرفت که این راهبرد با ایجاد جریان ارزش و کاهش منابع اتلاف،‌ منجر به صرفه جویی قابل توجهی شده و به تناسب، ‌میزان سودآوری و بهره‌برداری را افزایش می‌دهد. در اثر این همکاری،‌ حاصل کار به مراتب بیشتر از حاصل جمع جبری فعالیت ارکان زنجیره به صورت مستقل خواهد بود؛ لذا می‌توان امیدوار بود با برقراری اتحاد راهبردی میان ارکان زنجیره،‌ از منابع محدود با کارایی و اثربخشی بیشتری در راستای اهداف کسب و کار و توسعه محصولات صادراتی استفاد شود. بدیهی است این مهم مستلزم طراحی و پیاده سازی یک نظام مدیریتی یکپارچه در وزارت‌خانه ادغامی است.

گروهی معتقدند جهان به سوی یکدستی و هماهنگی درحال حرکت است. بر مبنای این راهبرد تفاوت بین بازارهای ملی و منطقه‌ای کاهش یافته و برای برخی از محصولات نیز کاملا محو شده است. در این راستا لازم است راهبرد برونگرایی به عنوان یک راهبرد اساسی مدنظر قرار گیرد. ازجمله دلایل این امر عبارت از امکان بهره‌گیری از منابع  تولید در کارخانجات مختلف به ‌دلیل انعطاف‌پذیری و استاندارد بودن عوامل و پیگیری سیاست تامین و تولید جهانی؛ کاهش هزینه‌ها به‌ واسطه استفاده از منابع در مقیاس جهانی؛ امکان استفاده از مزیتهای رقابتی موجود درکشورهای مختلف؛ افزایش کارایی و اثربخشی عوامل تولید به ‌صورت فراگیر هستند.

در واقع تحت چنین شرایطی برنامه‌ریزی و مدیریت تعاملات در سطح جهانی مستلزم پیش‌بینی ساز و کارهایی است که قادر به پشتیبانی از تولید و تجارت بین‌الملل باشد.
 
ازجمله ویژگی‌های بارز عملیات اجرایی ادغام وزارت‌خانه‌های بازرگانی و صنایع،‌ بازمهندسی و ناب‌سازی در فرآیندهای تامین،‌ تولید و توزیع و فروش است. بر این مبنا از جمله عواملی که به صرفه‌جویی قابل توجهی منجر می‌شود، می‌توان به یکپارچه‌سازی فرآیند مورد نظر آنها اشاره کرد. 
 
بر این اساس فواید فراوانی حاصل می‌شود که از جمله آن می‌توان به تبیین ماموریت‌های حاکمیتی برای وزارت‌خانه جدید؛‌ میزان انعطاف‌پذیری و پویایی سازمان ادغامی؛‌ قابلیت سازمان جدید در یکپارچه‌سازی فرآیندهای صنعت،‌ معدن و تجارت و همچنین‌ ایجاد یکپارچگی اطلاعاتی و ارتباطی و عملیاتی میان آنها؛‌ تاثیر سازمان پیشنهادی بر دیگر بخش‌های دولتی و خصوصی اشاره کرد.

اثربخشی وزارت‌خانه ادغامی جز از طریق مدیریت جریان مستمر دانش و اطلاعات امکان‌پذیر نخواهد بود؛ این امر نیز به نوبه خود ضرورت تولید،‌ ثبت، ‌نگهداری و پردازش اطلاعات تخصصی مورد نیاز را در وزارت‌خانه جدید روشن می‌‌سازد. ‌تحت چنین شرایطی، با تعریف و ایجاد جریان مناسب اطلاعات و مدیریت دانش توام با توسعه تعاملات، ‌امکان تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری اصولی فراهم می‌شود.
 
براین اساس،‌ در وزارت‌خانه جدید باید ساز و کاری تدارک دیده شود، تا بر مبنای آن زمینه ایجاد جریان مستمر اطلاعات جهت تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری به نحوی اصولی فراهم شود.
 
کد خبر 1348123

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha