۲۱ تیر ۱۳۹۰، ۱۲:۲۱

آداب زیارتی مردم همدان به تاریخ پیوست/ روایتی از "صغرای علمدار"

آداب زیارتی مردم همدان به تاریخ پیوست/ روایتی از "صغرای علمدار"

همدان - خبرگزاری مهر: در زمانهای نه چندان دور شیوه زندگی و آداب زیارت در همدان سبک و سیاق خاصی داشت به نحوی که در گفتگو با پیرمردان و پیرزنان این دیار تاریخی هم به خوبی مشهود است اما امروزه اثری از آن رسوم دیده نمی شود.

به گزارش خبرنگار مهر، بنا بر روایات متعدد عنوان شده از سوی این افراد زیارت رفتن مردم همدان در گذشته آداب خاصی داشته است که این روزها هیچ اثری از آن به چشم نمی خورد.

مردم آگاه و متدین همدان قدیم که پی برده بودند تنها راه نجات و رسیدن به سعادت واقعی و رستگاری در دنیا و آخرت گزیدن راه قدوسین و صالحان به خصوص اولیا و انبیا و پیمودن راه و مسیر آنان است، علاوه بر مطالعه شرح زندگی و سیره این عزیزان در هر فرصت به زیارت مرقد آنان می‌رفتند و ضمن کسب فیض و برکت از روح این بزرگان با مطالعه کافی در احوالشان به طرز بهتری انتخاب طریق می‌کردند و از رفتار آنان الگو می‌گرفتند.

در گذشته همدان وسعت کنونی را نداشت و امامزاده‌های خارج از شهر همدان مثل دیگر امامزاده‌های خارج از شهر ایران اغلب مرقدشان در نقاط خوش آب و هوا و کوهستانی واقع شده بود.

در این میان کوهی در همدان وجود داشت که مرقد امامزاده محسن(ع) را در خود جای داده بود و هر از چند گاهی شاهد حضور مشتاقانش در این خطه بود.

در گفتگو با یکی از محققان تاریخ همدان در خصوص ویژگی های زیارت رفتن مردم این دیار به بحث نشستیم.

مردم همدان در هر زیارت یک گوسفند قربانی می کردند

وی که بیش از 80 سال، سن دارد با چهره ای متبسم خاطرات آن روزها را برایمان بازگو کرد و چنین آغاز کرد که مردم همدان قدیم، هنگام رفتن به زیارت امامزاده کوه یا "حیدره" و دیگر اماکن متبرکه قبلا به تدارک وسایلی از قبیل خریدن گوسفند قربانی، تهیه چادر و آذوقه کافی می‌پرداختند و چندین خانوار که نسبت به هم صمیمی بودند یا نسبتی با هم داشتند پس از تهیه این ملزومات به سراغ چار پاداران "خرکدار"ها می‌رفتند و قرار یک صبح سحر را برای بار زدن چهارپایان و حرکت به سوی امامزاده می‌گذاشتند.

محمد احمدیان ادامه داد: بار و بنه شب قبل بسته می شد، چراغ‌بادی که همان چراغ زنبوری یا چراغ توری بود را قبلاً تمیز و آماده می‌کردند و ساعت چهار صبح به محض شنیدن صدای زنگ الاغ و قاطرها که علامت نزدیک شدنشان به آن کوچه یا منزل بود، اهل منزل پس از گشودن در حیاط بارها را تا مقابل در می بردند و شروع به بارگیری چهارپایان به کمک چهار پادران (به قول همدانی‌ها خرکدارها) می‌کردند.

وی ادامه داد: سر و صدای شادی و هیجان بچه‌ها در داخل منزل می‌پیچید و پس از آماده شدن برای حرکت اغلب زنها را هم سوار بر پشت چهارپایان حامل بار می‌کردند و بچه‌های کوچک خانواده را به بغل آنان می دادند و بچه‌های بزرگتر را در پشت سر آنان می نشانیدند و از آنان می خواستند که با دست‌های کوچک خود محکم به مادر یا هر کسی که در جلو نشسته بود بچسبند و پس از آمادگی کامل با فرستادن یک صلوات بلند کاروان به راه می‌افتاد و در حالیکه یک نفر از نوجوانان هم طناب گوسفند قربانی را به دست داشت و حیوان را به دنبال خودش می‌دوانید.

سعادت شرکت در کاروان زواران آرزوی هر همدانی بود

احمدیان افزود: شنیدن صدای دلینگ دلینگ زنگ چهارپایان مخلوط با صدای برخورد نعل سم آنان به کف سنگفرش کوچه‌ها خبر از حرکت زواران امامزاده کوه می داد و هوس همسفر شدن با آنان، رفتن به نقاط ییلاقی خوش آب و هوا و پرداختن به ذکر و دعا و خواستن مراد از امامزاده‌ها را در دل دیگر مردم بر روی پشت بام خوابیده همدان می‌انداخت و در دل آرزو می‌کردند تا قبل از سپری شدن فصل تابستان آنان نیز سعادت شرکت در یک چنین کاروانی را داشته باشند.

وی در خصوص آداب زیارت در همدان نیز اظهار داشت: در آن زمان برای رفتن به زیارت‌های دور به خصوص زیارت مرقد حضرت ثامن الائمه حضرت امام رضا(ع) و حضرت معصومه(ع) نه هواپیمایی بود و نه اتوبوس و وسیله نقلیه موتوری و حتی نه کالسکه مخصوص حمل زواران.

احمدیان افزود: در نتیجه اغلب زیارت‌ها به خصوص زیارت حضرت معصومه(س) در قم که به همدان نزدیکتر بود مسافران همیشگی مشتاقی داشت که همه ساله به صورت کاروانی مخصوص پای پیاده عازم این سفر مقدس می‌شدند.

وی با بیان اینکه علاوه بر سختی راه و رنج سفر بزرگترین خطری که جان و مال کاروانیان را تهدید می‌کرد وجود سارقان مسلح بین راه بود، گفت: به همین علت عده‌ای که سال‌ها تجربه و سابقه در کار حمله‌داری داشتند از هفته‌ها قبل از حرکت، تعدادی جارچی به میان کوچه و بازار می‌فرستادند و ضمن تبلیغ نام و محل کاروان مردم را به نام نویسی تشویق می‌کردند.

صغرای علمدار در همدان جلودار کاروان زیارتی قم بود

احمدیان به نام صغرای علمدار اشاره کرد و گفت: یکی از این کاروان داران حمله دار زنی رشید و دلاور با قدی حدود دو متر درشت هیکل و بی باک به نام صغرای علمدار بود که همیشه به هنگام حرکت کاروان خود، با آن قامت رسایش در حالیکه یک قبضه هفت تیر را از کمرش آویخته بود و قطار فشنگی حمایل شانه داشت، علم سیاه و بلندی منقوش به آیات قرآنی بر دوش می گرفت و همه جا از همدان تا قم جلودار کاروان خودش بود و به همین علت به صغرای علمدار شهرت داشت.

وی گفت: آوازه رشادت و شجاعت صغرای علمدار تا بدان حد در تمام بلاد دور و نزدیک پیچیده بود که هیچ گروه از راهزنان بین راه‌ها جرأت حمله کردن به کاروان وی را نداشتند.

احمدیان دیگر ویژگی کاروان صغرای علمدار را در این دانست که این کاروان فقط مخصوص تعدادی از زنان مؤمنه زائر حضرت معصومه(س) بود و مردان را در این کاروان جایی نداشتند.

وی گفت: کار این زن قلدر و قهرمان در سایر ایام سال دستفروشی کت و شلوار و انواع لباس‌های مردانه بود و همیشه یک رشته شال بزرگ پشمی را از روی چادر بدور کمرش می‌بست در حالیکه یک قبضه هفت تیر هم از پر شالش آویخته بود.

احمدیان ادامه داد: صغرای علمدار با این هیبت برای فروش کت و شلوار در میان کوچه و بازار می گشت و یا در روی نیمکت یکی از قهوه‌خانه‌های شلوغ بازار، مشدی وار پا روی پا می‌انداخت و از شدت صلابت و هیبتش هیچ مردی جرات نگاه چپ به وی را نداشت.

وی افزود: هر گاه در دوران نزدیک به قحطی نانوانیها به زنان اجحاف می‌کردند و یا نان کمیاب می‌شد زنان شهر به سراغ صغرای علمدار می‌رفتند و او مردانه جلو می‌افتاد و عده کثیری از زنان به خشم آمده را به دنبال خودش می‌انداخت و مستقیما به مقابل ساختمان حکومتی همدان می رفت و به دادخواهی می‌پرداخت و در صورت دخالت نکردن مأموران حکومتی، خود با گروه زنان همراهش بسراغ نانوای اجحافگر می رفت و حق او را به کف دستش می‌گذاشت و در نتیجه همه نانواهای همدان از او به شدت حساب می‌بردند و می‌ترسیدند.

باید روایات تاریخی همدان سینه به سینه منتقل شود

این تاریخ نویس همدانی با بیان اینکه هر یک از برنامه ها و مراسم همدان دارای ویژگی های خاصی بود که امروزه چندان اثری از آنها به جا نمانده است، گفت: باید این روایات سینه به سینه منتقل شود.

وی با بیان اینکه امروزه فراهم شدن وسایل و امکانات سفر، راهی شدن به اماکن زیارتی را سهل و آسان کرده است، گفت: هرچند که این روزها روزانه هزاران نفر به زیارت این اماکن مقدس می روند اما همچنان زیبایی سفر و زیارت رفتن مردم همدان در قدیم زیبا و شنیدنی است.

وی با تاکید بر اینکه باید آداب و رسوم همدان ثبت شود و برای نسل های آینده عنوان شود، گفت: همه ما در برابر نسل آینده مسئولیم و باید در این زمینه تلاش کرد.

با این تفاسیر پرواضح است که با شنیدن این روایات ارزش امکانات مهیا شده برای رفاه و آسایش مردم بیشتر احساس می شود اما ناگفته پیداست که پنهان ماندن شیوه زندگی مردم قدیم اجحاف در حق آنان است و به نوعی کمک به فراموشی این تاریخ و هدایت آن به سوی فراموشی است.

کد خبر 1357380

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha