دکتر انشاءالله رحمتی در مورد فقر تألیف در حوزه اندیشه در کشورمان به خبرنگار مهر گفت: عمده مشکلی که در این زمینه به نظر میرسد باشد دسترسی نداشتن به منابع کلاسیک دست اول است یعنی به منابع اصیل اندیشههای معاصر دسترسی نداریم. این دسترسی نداشتن را اینگونه میتوان معنا کرد که اولا خود منابع به وفور در اختیار محققان ما نیست و دیگر اینکه اگر در اختیار محققان باشد همه کسانی که صلاحیت تألیف دارند آن اندازه زبان دان نیستند که این آثار را مطالعه و به راحتی بتوانند از منابع دست اول بهره بگیرند.
وی افزود: مشکل دوم مرتبط نبودن مسائل دنیای معاصر با مسائلی است که در سنت و فرهنگ ما مطرح است. متأسفانه بین اندیشههای معاصر و اندیشههای سنتی ما ارتباط چندانی آشکاری برقرار نمیشود در صورتیکه اگر بنا است ما تألیفات اصیلی داشته باشیم باید خاستگاه اصلی آن، اندیشههای بومی و ایرانی اسلامی ما باید باشد چون نیازهای ما در متن این سنت بروز یافته اند و باسخ های آنها نیز در نهایت باید ریشه در این سنت داشته باشد.
رحمتی یادآور شد: از سوی دیگر این اندیشهها در صورتی زایایی و پویایی دارند که در تماس با اندیشههای سایر ملل و در تماس با افکار دوران معاصر قرار بگیرند. چون این تماس و ارتباط برقرار نمیشود به لحاظ تألیف با مشکل مواجه میشویم.
این استاد فلسفه دانشگاه آزاد افزود: مشکل سوم برخورد کمی با آثار علمی دانشگاهها و مراکز آموزشی است. مقدار زیادی ا ز بی برنامگی و کم کاریهایی که در مراکز علمی دیده میشود معلول نوع نگاه به کارهای دانشگاهی و به خصوص برآورد کمی از آنهاست. برای مثال برای ارزیابی کار یک استاد به تعداد مقالات او و آن هم در صورت چاپ در مجلات خاصی بها داده میشود. در مورد دانشجو نیز برآوردها اغلب کمی است و این موجب شده کیفیت کار تا حد زیادی پایین بیاید و کارهای اصیلتری که باید انجام بشود مغفول میمانند.
سردبیر فصلنامه حکمت و معرفت در مورد ترجیح محققان و اندیشمندان ایرانی به ترجمه آثار غربی بر تألیف در این حوزهها نیز اظهار داشت: به نظرم ترجمه آثار کلاسیک و آثار سنجیده روشی منطقی است و در همه جای دنیا و بنا بر حکم عقل هم این روش جاری است یعنی عقل حکم میکند که اگر دانشی متعلق به دیگران است و آن دانش نکات قابل استفادهای دارد باید از آن استفاده کرد و آن علم را بطوردقیق در اختیار گرفت و این به جز ترجمه و برگرداندن آن علم ممکن نیست.
رحمتی متذکر شد: برخی کسانی که به ترجمه آثار غربی انتقاد میکنند نقد آنها به ترجمههای سطحی و غیر دقیق و غیر عالمانه است و به نظرم این انتقاد درستی است. حالت ایدهآل این است که ترجمههای اصیل و دقیق داشته باشیم که با شرح و تعلیق و مقدمه و بیانِ یافتههای آن اندیشهها همراه باشد. این یک روش علمی و آکادمیک برای مواجهه با افکار امروزی است و بهترین راه برای غنا بخشیدن به حوزه تألیف و خلق آثار جدید در کشور است
نظر شما