شاعر و نویسنده این کتاب در گفتگو با خبرنگار مهر درباره داستان آرش و چگونگی پرداختن به آن اظهار داشت: مرز و حریم لازمه زندگی اجتماعی بوده و هست و همیشه حریم ها تهدید به هجوم می شوند و حفظ و حراست از مرز جانبازی می خواهد، بخصوص ما در عصر و زمانی زندگی می کنیم که مرزهایمان به شدت مورد هجوم قرار گرفته و دشمن راه های هجوم و نفوذ را خوب می داند.
شمس الدین عراقی ادامه داد: مدتها این موضوع دغدغه فکریم شده بود و شخصیت افسانه ای آرش کمانگیر نمونه بسیار خوبی برای یادآوری این موضوع است بر همین اساس سال 87 شعری کوتاه در قالب نیمایی با موضوع آرش سرودم که در آن شعر حتی نام آرش هم نیامده و بسیار گذرا به مردی که با تیر و کمان بر بلندای کوهی ایستاده است اشاره شده ولی در کتاب حاضر که در سال 88 سروده شد، افسانه آرش کمانگیر بطور کامل ذکر شده است.
وی افزود: در کتاب حماسه مرز در واقع حساسیت موضوع لزوم حفظ و حراست از مرزهاست.
عراقی در خصوص وفاداری به اصل داستان بیان داشت: در این کتاب به اصل داستان تصرفی وارد نیامده است و شخصیت اصلی قصه همان آرش کمانگیر تیرانداز است و این قصه کوتاه در تاریخ طبری، تاریخ بیهقی و اوستا آمده است و واقعه در روز تیرگان اتفاق می افتد.
وی افزود: بر اساس باور پیشینیان، روز تیرگان روزی است که "تیشتر" فرشته باران پس از چند بار شکست بر "اپوش" دیو خشکسالی، پیروز می شود و باران می بارد و در منابع، افسانه آرش به گونه ای به این باور نیز ربط داده شده است.
عراقی یادآور شد: در این کتاب نیز برای وفاداری به اصل قصه تلاش شده به نحوی که در فصل یازدهم کتاب از زبان پیرمردی این قصه را نیز بیان کرده ام و در آخرین ابیات شعر، به رنگین کمان پس از باران نیز اشاره شده است.
برای جذابیت کار شخصیتهای فرعی وارد داستان آرش کمانگیر شده اند
وی گفت: در این سروده به اصل افسانه وفادار مانده ام ولی برای جذابیت کار شخصیت هایی فرعی نیز آفریده ام به عنوان مثال شخصیت منفی سرداری خیانت پیشه در اردوگاه منوچهر پادشاه ایران و یا اشاره به فرزند آرش، سربازی جوان که در جنگ کشته می شود از جمله این شخصیتها هستند.
عراقی درباره مجاز بودن دخل و تصرف در برگردان افسانه های کهن ادامه داد: به نظر من این امر مجاز است و بستگی به شرایط و موقعیت دارد اما بهتر است تا آنجا که ممکن است به اصل افسانه خللی وارد نشود زیرا افسانه های کهن در همه فرهنگها سالیان سال سینه به سینه نقل شده اند و تقریبا دست نخورده باقی مانده اند بنابراین بهتر است حرمت نگه داشته شود.
وی درمورد پیشینه برگردان افسانه آرش کمانگیر به نظم گفت: سیاوش کسرایی این افسانه را در یک نیمایی بلند سروده است و همین طور اوستا نیز سروده ای با نام آرش کمانگیر دارد اما بیان آن در قالب ترانه و با زبان محاوره است.
به نظم کشیدن افسانه های کهن ایرانی در رشد و بالندگی ادبیات معاصر تاثیرگذار است
این شاعر و نویسنده اردکانی درباره تاثیر به نظم کشیدن افسانه های کهن ایرانی بر رشد و بالندگی ادبیات معاصر عنوان کرد: بازگویی و بازآفرینی افسانه های کهن با استفاده از ابزارهای هنری همیشه موثر بوده است زیرا شما وقتی در گذرگاهی مجسمه آرش کمانگیر را می بینید، غرور ملی تان بیدار می شود.
وی ادامه داد: بیان افسانه های کهن با زبان شعر به یادمان می آورد که خودمان شخصیت هایی بسیار بزرگتر از شخصیت هایی که از آن سوی دنیا برایمان می فرستند، داشته ایم و ادبیات معاصر می تواند به این وسیله به وظیفه خود عمل کند و به سهم خود از تهاجم فرهنگی بیگانه جلوگیری کند.
عراقی در مورد آثار خود نیز بیان داشت: از تیر ماه سال گذشته مشغول سرودن کار دیگری در همین قالب و فرم ترانه ای بلند با زبان محاوره هستم که تاکنون نزدیک 500 بیت آن سروده شده اما هنوز تمام نشده است.
وی ادامه داد: ازمدتها قبل قصد دارم داستان سیاوش شاهنامه را با همین زبان محاوره و در قالب ترانه بازگو کنم.
این شاعر پیش از این اثر معروف شازده کوچولو را نیز به نظم در آورده است.
نظر شما