قنبری: بسیاری به اشتباه داشتههای خودمان را ضعیف میپندارند
دکتر حسن قنبری گفت: اگر نگاه به ادای دین، برگزاری همایشها و برگزاری نشستها و میزگردها درباره متفکران ایرانی باشد باید بگویم که ادای دین به فیلسوفان ایرانی نسبت به فیلسوفان غربی خیلی کمتر صورت گرفته است.
استاد گروه فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب قم تصریح کرد: غربیها سالهای سال روی نظریات مختلف معاصر و گذشتگان خود کار و از متفکرانشان تجلیل و تکریم کردند آنها بر روی نظریان و جریانات مختلف کارکردند . ولی ما همایشها و میزگردهای کمی را آنهم به تازگی سعی شده که برگزار شود و آنها هم معمولاعلمی نیست. ولی در کل ادای دین به متفکران ایرانی را به آن معنای که غرب از متفکرانش به عمل میآورد انجام ندادهایم.
قنبری یادآورشد: جریان فکری ما پویایی ندارد با تعصب و پیشداوری به افکار گذشتگانمان نگاه میکنیم. اگر این تعصبها و پیشداوریها را کنار بزنیم و با یک دید باز به فکر و نظریات آنها نگاه کنیم در اینصورت میتوانیم در خصوص ادای دین به متفکران داخلی قدمهای مؤثری برداریم.
دکتر علیرضا قائمی نیا: جایگاه و اهمیت مفاخر ایرانی مغفول مانده است
حجت الاسلام دکترعلیرضا قائمی نیا نیز اظهار داشت: حرکت فکری در ایران بسیار کند بوده است. وقتی با حرکت فکری انجام شده در دنیای معاصر و هم با میراث گذشتگان مقایسه میشود کارهایی انجام شده ولی بسیار سطحی و کند است و نیاز به یک بازنگری جدی هم در استفاده از میراث گذشته و هم دنیای معاصر وجود دارد.
سردبیر فصلنامه "ذهن" در مورد راهکارهایی ادای دین به متفکران ایرانی اظهار داشت: راهکارها متفاوت است. شرایط اجتماعی و سیاسی برای این کار باید مهیا شود. تمایلی در خود اندیشمندان باشد آن اشتیاقی که سبب ساز تولید علم و معرفت شود. بطور معمول در جامعه و در میان اندیشمندان ما این اشتیاق به چشم نمیخورد، متفکران ما بیشتر روحیه تقلید دارند تا اینکه به دنبال ایدههای جدید بروند.
این محقق و پژوهشگر فلسفه اسلامی یادآورشد: هم باید راهکاریی برای احیای اشتیاق در میان دانشمندان و اندیشمندان تدارک دیده شود و هم ایدههای جدید و معاصر به آنها عرضه شود. شرایط سیاسی و اجتماعی برای این حرکت باید مهیا شود. باید تولید علم و تحقیق در ایران نهادینه شده و جایگاه اصلی خود را در ایران پیدا کند که هنوز این جایگاه پیدا نشده است.
دکتر یحیی قائدی: ضعف خودباوری ما را از اندیشمندان ایرانی دور کرده است
دکتر یحیی قائدی گفت: باید بدانیم این ادای دین از طرف چه کسی باید اعمال شود مردم یا مسئولین ، ولی بطور کلی مسئولین در مورد ادای دین نسبت به متفکرانمان کوتاهی کردهاند.
عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تربیت معلم در خصوص چگونه ادا شدن حق فیلسوفان جامعه نیز اظهار داشت: باید تغییر اساسی در شرایط و اوضاع و احوال جامعه پدید بیاوریم اینکه صبور باشیم و تحملمان را بالا ببریم و بفهمیم و درک کنیم که دیدگاهها و نظریات یک فیلسوف چقدر برای رشد نظری و عملی جامعه لازم و مفید است و چقدر به درد کشور میخورد.
این محقق و پژوهشگر فلسفه و علوم تربیتی در مورد اینکه چرا بیش از پرداختن به خودی به دیگران بها میدهیم برای مثال در نشستها و بررسی نظریات ، متفکران و اندیشمندان ایرانی جایگاه بسیار کمرنگی دارند گفت: به دلیل آن است که اگر از خارجیها نقل قول کنیم کسی کاری با ما ندارد و مسئولیتی برای ما ایجاد نمی کند. قسمتی هم مربوط به ضعف اعتماد به نفس متفکران و استادان است اینکه خودباوری در آنها کمرنگ است و یا به دلیل مسائل دیگر به نقل قول از فیلسوفان غربی میپردازند.
قرا ملکی: مقابله با مصادره مفاخر ایرانی/ نقل قول از متفکران غربی "مد" شده است
دکتراحد فرامرز قراملکی گفت: ابتدا باید ادای دین را تعریف کنیم که مراد ما از ادای دین چیست، اگر ادای دین را به معنای احیای آثار و ترویج انتقادی اندیشههای اندیشمندان این مرز و بوم بدانیم باید بگویم که کم کارکردهایم نه اینکه کاری نکردهایم. خوشبختانه در سالهای اخیر موجی از انتشار آثار و احیای اندیشههای دانشمندان ما در طرح پایان نامهها و کتابهای اساسی بوجود آمده که نمیشود از آن چشم پوشید البته باید این کارها را ادامه داد و اساتید و دانشجویان را تشویق کرد، ولی در مقیاس نیازی که داریم این کارها بسیار کم است ولی اینکارها انجام شده و میشود و بایستی که حجم بگیرند.
قراملکی افزود: باید نویسندگانمان را تشویق کنیم این کارها بیشتر شوند. البته برای این کار باید متد را پیدا کنیم و روش هم از طریق گفتگوهای انتقادی بدست می آید. قدر و منزلت دانشمندان خودمان را باید بدانیم و نگذاریم که سایر کشورها آنها را مصادره کنند. امروزه مصادره شدن دانشمندانمان یک واقعیت بسیار تلخ است. چرا باید بگذاریم برای مثال زکریای رازی را یک دانشمند عرب بدانند در حالیکه او ایرانی ایرانی است.
استاد دانشگاه تهران یادآور شد: حمایت دولتی از اندیشهها نکته بعدی است. این انتخاب چهرههای ماندگار گامی در راه ارج نهادن به متفکران کشورمان است که البته با وضعیت مطلوب فاصله بسیاری داریم. بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان ما ایدهها و اختراعات علمی دارند ولی به نام خود آنها ثبت نمیشود و برای ثبت آنها در دنیا تلاش نمیشود. این وظیفه دانشگاهها و سازمانهای پژوهشی است که ادای دین به دانشمندان را در این برهه هم انجام دهند.
بقایی:غیرایرانیها قدر متفکران ما را بیشتر میدانند/ برای ما مرغ همسایه غاز است!
دکتر محمد بقایی ماکان هم گفت: بطور خلاصه در این باب باید اظهار تأسف کرد زیرا جامعه روشنفکری، تحصیلکردگان و غالب کسانی که دستی به قلم دارند آنقدر که به اندیشهها و اندیشمندان غیر ایرانی توجه نشان میدهند دل در گروی متفکران و دیدگاههای بر آمده از سرزمین خود ندارند.
وی افزود: شاهد بارز این ادعا را میتوان در صفحات مطبوعات که به حوزه اندیشه اختصاص دارند یافت، چندانکه به جرِأت میتوان گفت درصد قابل توجهی از مطالب آنها اختصاص به اندیشمندان و فیلسوفان و نویسندگان غیر ایرانی دارد.
این محقق و پژوهشگر حوزه ادبیات و فلسفه در چگونگی ادای دین به متفکران ایرانی هم گفت: تردیدی نیست که تحسین و گرامیداشت اندیشهها و اندیشهگزاران بزرگ وظیفه هر ملتی است که بر آنها نشو و نما یافتهاند. بنابراین چنین حرکتی در مرتبه نخست یک وظیفه ملی و در وهله دوم اشاعه فرهنگ برآمده از آن کشور به مردم جهان است. ریشه مهم نگرفتن خودی و توجه به دیگران را باید در خود گم کردگی یافت همان که پیشینیان نام آن را "غاز دانستن مرغ همسایه" عنوان کردهاند.
فنایی اشکوری: اندیشمندان ایران ناشناخته ماندهاند/ حق متفکران ایرانی ادا نشده است
دکتر محمد فنایی اشکوری گفت: متأسفانه در مقایسه با فیلسوفان غربی نتوانستهایم حق متفکران ایرانی را ادا کنیم. بسیاری از متفکران بزرگ ایرانی از گذشتههای دور تا اکنون ناشناخته مانده، آثار و افکارشان شناسایی و تصحیح و معرفی نشده است.
وی افزود: ما بطور عمده روی چند متفکر شناخته شده مثل ابن سینا، فارابی و ملاصدرا کار کردیم. بسیاری از متکلمان و فلاسفه و عرفای ما ناشناخته مانده و تاریخچه درستی از زندگی آنها در اختیار نداریم. کار زیادی در زمینه معرفی دانشوران ایرانی و افکار و آثار آنها به جهانیان باید بشود.
استاد گروه فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم درمورد چگونه اداکردن حق دین هم گفت: قدم اول شناسایی آنهاست. در فرهنگ ما مطالعه تاریخ علوم متأسفانه خیلی نیرومند نبوده و نیست. برای مثال به فلسفه زیاد بها و اهمیت میدهیم ولی اعتقاد چندانی به تاریخ فلسفه نداریم و کار جدی در این زمینه نکردهایم. همینطور در زمینه سایر علوم در مورد تاریخ آنها کار کمی کردیم مثل علوم طبیعی، علوم دینی و خود تاریخ.
نظر شما