دکتر منوچهر صانعی درهبیدی در مورد جایگاه نظریهپردازی در ایران به خبرنگار مهر گفت: نظریهپردازی متناسب با مجموعه و شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. اجزای تمدن یعنی علم، هنر، اقتصاد و اخلاق و اینها همه با هم پا به پای هم و در کنار هم پیش میروند و رشد میکنند. چنین است که نظریهپردازی هم در کنار شرایط موجود میشود گفت که لنگان لنگان و افتان و خیزان پیش میرود.
وی افزود: ما دورههای درخشانی داشتیم دوره سوم و چهارم هجری فردوسی را داشتیم که یک نظریهپرداز است. در زمان صفویه هم نظریهپردازانی داشتیم . اما از زمان قاجاریه به بعد همینطور افتان و خیزان پیش میرویم و چیزی که قابل ذکر باشد نداریم.
استاد گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه طی سالهای اخیر فعالیتهای جدید در این زمینه انجام نشده و افرادی پراکنده و جسته و گریخته کارهایی میکنند و چیزهایی گفته و شنیده میشود اما اینها تشکل و سازمان ندارند، گفت: نظریهپردازی کار یک نسل و دو نسل نیست بلکه سابقه و پیشینه تاریخی میخواهد.
صانعی گفت: ما در دویست سال اخیر کسانی مانند فردوسی و حافظ و مولوی و سعدی تربیت نکرده ایم و ابن سینای دیگری در فلسفه در کشور ما ظهور نکرد. البته ملاصدرا را داریم که وی ترکیبی از فلسفه و عرفان و فقه و تصوف را در آمیخت. ولی متأسفانه دوران درخشان فکری ما تکرار نشد و این جای تأسف دارد.
نظر شما