مصطفی جمشیدی، داستاننویس در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره برخی تقلیدهای صورت گرفته از جلال آل احمد و نوشتههایش گفت: آل احمد صرفا یک داستاننویس نبود. جلال نثری را پایه گذاشت که تقریبا تقلیدپذیر نیست. البته دامنه اطلاعاتش از ادبیات روز دنیا به خصوص ادبیات فرانسه، در شکلگیری این نثر بیتاثیر نبود و طبیعتا اینگونه نبوده که این نثر یکشبه حاصل شود. بنابراین نمیتوان از نوشتههای آل احمد تقلید کرد.
وی افزود: اما در این روزگار با پدیدهای به نام جلالنمایی روبرو شدهایم. جلال در زمان خود به عنوان یک نویسنده، روشنفکر، شهروند متفکر اجتماعی و ... مطرح میشود و چهرههایی که از جلال تقلید میکنند از نوشتههایش تقلید نمیکنند، بلکه از منشهای اجتماعی و غیرتی که نسبت به جامعهاش داشت، تقلید میکنند. شاهدم بر منحصر به فردی آثار جلال، کتاب «سنگی بر گوری» با وجود ایرادات و اشتباهاتش است که قرار نبود چاپ شود و بیشتر حالت یادداشتهای روزانه دارد. یا کتاب «خسی در میقات» که جلال در آن، به اصطلاح یک کتاب اکتیو و موثر دینی تولید کرده است.
این نویسنده درباره نقش پدرخواندگی آل احمد میان نویسندگان هم نسلش گفت: وضعیت ادبیات امروز جهان دگرگون شده است. حتی در سطح بینالملل هم شخصیتهای تاثیرگذار و ماندگاری وجود ندارند تا این نقش را ایفا کنند. من به نوعی گناه چنین وضعی را به گردن سینما میاندازم که با افسونگریهایش چنین شرایطی را به وجود آورده است. زمانی بود که نویسندگان جهانی، مخاطب را از جا کنده و به ناسوت میبردند. در ایران هم جوانان با خواندن نوشتههای چوبک یا هدایت به وجد میآمدند، اما ادبیات مدت زیادی است که نتوانسته تاثیرگذار باشد.
جمشیدی در ادامه گفت: البته در میان نویسندگان مسلمان کشور، سید مهدی شجاعی نسبت به نویسندگان همنسلش دلسوز بوده و نقش میانداری را به نوعی ایفا میکند، اما در کل وضعیت فرق کرده و پالایش فرهنگی نویسندهها در هزاره سوم تفاوت کرده است. در حال حاضر وضعیت ادبیات را در فضای مجازی اینترنت، محیط چت یا شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک ببینید. وضعیت ادبیات در این فضاها در مخاطره است. عدهای سعی میکنند در فضای مجازی هم مانند جلال بنویسند. البته آل احمد در داستاننویسی هم ایرادهایی داشت.
وی گفت: میخواهم با صدای بلند اعتراض کنم که نویسندهها نباید به نام نوآوری دست به تخریب زبان بزنند و هرجا که خواستند ابداع یا شکستگی در کلمات ایجاد کنند. همانطور که گفتم جلال هم اشتباهاتی در نویسندگی داشت. البته زبان شکسته آل احمد در همه جا ایراد نبود. به عنوان مثال شکستگی زبان در برخی مقاطع داستان، در بدنه داستان جا دارد و وجودش مشکلی ندارد، اما میخواهم به نویسندگان امروزی بگویم که اشتباهاتی را که جلال در برخی مواقع مرتکب شد، شما نشوید. این هم یکی از مشکلات است که هیچ داستاننویسی عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی نیست.
جمشیدی افزود: امروز هیچ نویسندهای را نمیبینیم که عضو شورای واژه گزینی یا دیگر بخشهای فرهنگستان باشد. همانطور که اشاره شد آل احمد معصوم نبود و در زندگی اجتماعیاش هم اشتباهاتی داشته است، ولی نمیتوان گفت نویسنده بزرگی نبوده است. زمانی که مفاهیمی چون نوبل، رمان و دیگر واژههای معاصر داستاننویسی برای مردم ایران ناشناخته بود، جلال در این زمینه قلم میزده است و دایره تاثیرش روی روشنفکران زمان خودش بسیار زیاد بوده است.
این نویسنده در پایان گفت: شاید باورش سخت باشد، اما احمد شاملو از مریدان جلال بود یا نیما یوشیج اگر حمایتهای اجتماعی جلال نبود، با مشکل روبرو میشد. این موضوع مختص قصهنویسها نبوده و نیست. به عنوان مثال آیدین آغداشلو هم از آل احمد تاثیر گرفته است.
نظر شما