به گزارش "مهر" اين طنزنويس گفت: ايرانيان پيش از اسلام بر خلاف تصور موجود ، مردم طنز پردازي نبوده اند ، آنها مردمي شاد و با نشاط بودند. طناز بودن زاييده فشار و سختي است نه نشاط و شادماني.
وي افزود: آنچه امروز به اسم طنز مي شناسيم مثل فكاهه،هزل،هجووطنز، طنزرا نوع عالي تمام آنچه كه پيش از آن وجود داشته است عنوان كرد وافزود:مفهوم طنز به شكل امروز از دهه هاي 30 و 40 توسط عده اي ازروشنفكران ايجاد شد.
وي اضافه كرد: البته گاهي هجو زيبا بسيار دلنشين تراز طنز ضعيف است. نبايد مصر باشيم كه فقط طنز بگوييم. هركدام ازاينها درجاي خود زيباست.
زرويي گفت: هجو كردن در واقع دشنام شيرين و هنرمندانه است كه ديگري از بيانش عاجز باشد.
وي با بيان اينكه در طنز، با مقوله اي پيچيده تري روبرو هستيم، گفت: طبق تعريف موجود، طنز بيان واقعيت هاي تلخ به زباني شيرين، كنايي، نشاط آورومنصفانه است. يعني به طورخلاصه بيان شيرين تلخكامي هاست.
وي با بيان اينكه نسبت كل ادبياتمان، طنز درصد بالايي را شامل نمي شود، گفت: مسائل جامعه و سياست در طول تاريخ يكي ازعوامل اين مساله است و اينكه طنز پردازها تا چه اندازه مي توان خود را با آوردن برخي مفاهيم محدود كند، چرا كه هر چقدر مفاهيم را بيشتر توضيح دهيد ازمصاديق كاسته مي شود.
وي افزود: رندي مرحله اي بالاتر از طنز است كه به مرور ذاتي افراد مي شود. نمونه اين فرد، حافظ است. او از جمله كساني است كه توانسته باكائنات و زمين و آسمان شوخي كند و به دليل رندي خاصش، از گزند نيز درامان باشد.
زرويي نصر آباد گفت: در روزگار ما، طنز بيان لطيف انتقاد است. در جامعه اي هستيم كه يا آنقدر انتقاد ناپذيريم و يا آنقدر تحت فشار اطراف و محيط مان قرار داريم كه تحمل پذيرش فشار ديگري را در قالب انتقاد نداريم و درواقع بايد آنقدر با ما لطيف برخورد شود كه منفجر نشويم.
نظر شما