به گزارش خبرنگار مهر، منشی گری کاری آبرومندانه برای کسب معیشت جوانانی است که با انتخاب این شغل تلاش می کنند برای مدتی هر چند کوتاه بر درد بیکاری خود مسکن بزنند. برای برخی جوانان جویای کار نیز سکوی پرش برای رسیدن به یک شغل دائمی و کمین گاهی برای شکار یک کسب پردرآمد تر است.
سکوی پرش
مهسا محمدی که دانشجوی گرافیک است و می خواهد در آینده گرافیست روزنامه طنز و کاریکاتور شود به خبرنگار مهر می گوید: من دارم ادامه تحصیل میدهم و تا زمانی که درس بخوانم به یک کار نیمه وقت سبک احتیاج دارم که فکر و ذهن مرا زیاد مشغول نکند در ضمن کمک خرجم هم باشد.
پسر جوانی که توی یک مغازه تعمیر کامپیوتر پشت میز ایستاده و به قول خودش فقط جواب ارباب رجوع را می دهد و کارهایشان را تحویل میگیرد اسمش حجت است. او که 17 سال سن دارد میگوید: من تخصصی در زمینه رایانه ندارم فصل تابستان آمدم اینجا تا هم بیکار نباشم و هم پول توجیبی خودم را دربیاورم.
وی ادامه می دهد: در یک روزنامه دنبال یک کار موقتی بودم تا سه ماه توی خانه نمانم، یک هفته منشی تاکسی تلفنی بودم و بعد این کار را پیدا کردم به نظر خودم که منشی بودن از بیکار بودن بهتر است.
منشی های متخصص
البته در کنار منشیهای فاقد تخصص افرادی هستند که مهارتهای زیادی دارند و بسیار با لیاقت هستند. این منشی ها در کنار بقیه کارکنان محیط کار خود زحمت می کشند و نبودنشان حتی در یک روز مشکلات زیادی را برای مدیران به وجود می آورد.
رضا احمدی مقدم صاحب یک شرکت تبلیغاتی است، به نظر او منشی باید خلاق باشد و توانایی این را داشته باشد که با یک مشتری شاکی و عصبانی طوری برخورد کند که او در نهایت راضی از شرکت بیرون برود.
او میگوید: به نظر من منشی ها در سود و زیان شرکت نقش دارند. این افراد با رفتار خوب و مناسب و تیزهوشی خود میتوانند قراردادهای مهم شرکت را حفظ کند و یا برعکس به دلایل مختلف معاملههای سودآور را به هم بزنند.
این مدیر می گوید: بیشتر در حد یک تلفنچی از منشیهایمان انتظار داریم، هر چند من فکر می کنم که یک منشی خوب تلفنچی لایقی هم هست و در طول روز با گفتگوهای صحیح و مناسبی که با مشتریان انجام می دهد باعث جلب آنها میشود.
فرصتهای طلایی
منشی ها به دلایل شغلی با افراد معتبری آشنا میشوند که در جامعه و یا ادارات دولتی و شرکت های خصوصی برای خودشان کسی هستند، روبرو شدن منشیها با این افراد برخی از آنها را به این فکر می اندازد که از فرصتهای طلایی ایجاد شده استفاده کرده و برای خود و آشنایانشان موقعیت شغلی فراهم کنند. مجتبی مهدوی که این موضوع را به من می گوید منشی اش را به خاطر همین روابط از دست داده است.
او که صاحب یک شرکت خصوصی است میگوید: چند ماهی با یک شرکت معتبر قرارداد بسته بودیم و کارهای مربوطه را منشی انجام میداد بعد از اتمام کار یک روز آمد و گفت میخواهد به دلایل شخصی از پیش ما برود، بعد فهمیدیم که توی همان شرکت طرف قراداد مشغول کار شده است.
مهدوی می گوید: راستش از اینکه کار بهتری پیدا کرده ناراحت نیستم ولی معتقدم منشی وظایفش باید محدود و تعریف شده باشد و از آنها تخطی هم نکند شاید این موضوع برای همه صدق نکند اما به نوعی دیگر برای مهدیار اتفاق افتاده است.
نردبان ترقی
مهدوی یکی از کسانی است که مدتی به عنوان منشی در یک شرکت کار کرده و بعد از اینکه راه و چاه کار را یاد گرفته برای خودش مغازه زده است، به گفته وی منشی گری را شاید بتوان اولین پله از نردبان ترقی دانست که ممکن است به مدیریت شرکت هم ختم شود.
او معتقد است که منشی گری همان شاگردی زمان قدیم است و میگوید: آدم که نمیتواند تمام عمر شاگرد یک مغازه باشد. اصلا به نظر من کار صحیح این است که کار را یاد بگیری و بعد بروی دنبال روزی خودت، صاحبکارها هم نباید توقعی غیر از این داشته باشند.
نظر سپیده مصطفوی هم که 15 سال است در بخشهای مختلف یک سازمان تجربه منشی را داشته است جالب است. او میگوید: منشیهای کار بلد و متخصص هم میتوانند مفید باشند هم مضر! وقتی میپرسم چرا، میگوید: خوب آنهایی که انسانهای شریفی هستند به خاطر کار بلدی مثل آچار فرانسه هستند ولی آنهایی که ذات بدی دارند از این قدرت برای چوب گذاشتن لای چرخ بقیه استفاده میکنند.
مصطفوی میگوید: این گونه منشی ها اگر باهوش باشند به دلیل ارتباط زیادی که با مدیرشان دارند می توانند به سرعت پله های ترقی را طی کنند، درست مثل کسی که قبلا به جای من در این شغل کار میکرد.
او هم اکنون به عنوان مسئول در یکی از بخشهای اینجا کار میکند چون در حالی که کار خودش را انجام میداد از توجه به کار بقیه هم غافل نبود و از همه مهمتر اینکه از اخبار و اطلاعاتی که به خاطر شغلش در اختیارش گذاشته بودند به نحو احسن استفاده کرد.
آرایشگاه یا مجلس زنانه؟
به مطب یکی از پزشکان سرمی زنم در این مطب که خیلی هم شلوغ نیست چیز جالبی میبینم این بار به جای توجه به منشی تمام حواسم به میز مشکی و نویی جلب میشود که با دقت فراوانی چیده شده است.
یک دفترچه خاطرات چوبی با یک شاخه گل خشک و یک روبان صورتی، یک جا قلمی عروسکی با چند خودکار که سر هر کدامشان یک قلب قرمز خوشرنگ زده بود در کتابخانه اتاق انتظار هم کنار کتابهای تخصصی پزشکی دو خرس عروسکی گذاشته اند.
در طبقه بعدی چند مجسمه فانتزی از بومیان آفریقا و اسکلتهای نوازنده خودنمایی میکنند. صاحب میز دختر جوانی است که با یک گوشی تلفن مشکی و قرمز جواب تلفنها را میدهد.
این بار کنار مراجعین مینشینم تا نظر آنها را در مورد منشیها بدانم، یکی از مشتریان اینجا یک فرهنگی بازنشسته است.
او میگوید: خیلی از منشی ها فقط به وضعیت ظاهری خود اهمیت می دهند و فراموش می کنند که سرکار هستند.
فرشته خدیوپور می گوید: فکر نمیکنم کسی با آراستگی منشی ها مشکلی داشته باشد اما گاهی برخی از آنها محل کار را با مجالس زنانه اشتباه میگیرند، اصلاً وقتی چشمت به آنها میافتد برای چند لحظه با خودت فکر می کنی این خانم میتواند کار مرا انجام دهد و یا قرار است تا چند دقیقه دیگر این جا را ترک کند و به میهمانی برود.
حقوق در حد پول توجیبی
ندا دو سالی میشود که در یک رستوران بزرگ کار میکند. وظیفه او این است که سفارش غذاها را به صورت تلفنی از مشتریها میگیرد.
او میگوید: علت اینکه خانمها را برای شغل انتخاب میکنند این است که ما دستمزد کمی میگیریم، سطح توقعمان هم کم است ولی آقایان با این حقوقهای بخور نمیر نمیسازند، این پول برای من هم یک جور کمک خرج برای ادامه تحصیلاتم توی دانشگاه و همین طور پول توجیبی است.
این دختر جوان 21 ساله دانشجو میگوید: انتخاب منشی خانم یک دلیل دیگر هم دارد و آن این است که وقتی صاحبکار بخواهد همکاری خودش را تمام کند خیلی راحت میتواند عذر خانم منشی را بخواهد اما آقایان را نمی توان با هر بهانهای از سرکار بیرون کرد، آنها به این راحتیها تسلیم نمیشوند.
مدیر رستورانی که ندا توی آن کار می کند میگوید: از وقتی این غذاخوری تأسیس شده تا حالا پنج منشی داشتم که همه خانم بودند، چند نفر از آنها مجرد بودند و محصل و به صورت موقتی و برای پول توجیبی کار میکردند و دیگری خانم متاهلی بود که برای اینکه حوصله اش سر نرود و توی محیط اجتماعی باشد آمده بود.
محمد عزیزی میگوید: خرج اداره رستوران زیاد است و حقوقی که ما برای این کار در نظر گرفتیم جوابگوی اداره یک زندگی نیست.
وی می افزاید: مردان مجرد هم به این گونه شغلها راضی نمیشوند، به پولی هم که ما بابت این کار میدهیم قانع نیستند، به نظر من مسائل مالی مهم ترین دلیلی است که باعث میشود منشیها خانم باشند.
قانع اما پرحرف
فروشنده یک فروشگاه پوشاک در خیابانهای اصلی مشهد میگوید: برای جذب مشتریها بهتر است یک خانم پاسخگوی مراجعین باشد چون تجربه به من ثابت کرده مشتریها مخصوصا اگر مرد باشند از فروشنده و منشی خانم تقاضای تخفیف نمیکنند در ضمن خانمها قانعتر از مردها هستند وقتی کاری را یاد میگیرند مثل آقایان اظهار فضل نمیکنند.
سعید امیری میگوید: خانمها فقط یک عیب اساسی دارند وآن ضعفشان در مقابل تلفن است. آنها همین که چشمشان به تلفن میافند فراموش می کنند وظیفه آنها برقراری ارتباط و پاسخگویی به مشتریان است و اگر تذکر ندهی دایم مشغول صحبت کردن هستند.
اکبر اجتهادی هم می گوید: البته با آگهی نمی توانید به فرد مورد نظرتان برسید مگر اینکه آگهی دروغ بدهی و وعده حقوق 400 هزارتومانی و مزایای چشمگیر شاید از بین صدها نفری که مراجعه می کنند چند نفر را پیدا کنی که مورد نظرت باشند تازه آن وقت آنها اگر بفهمند وعده حقوقی که داده ای تنها برای جلب موردهای خوب بوده و پایه و اساس نداشته ممکن است قبول نکنند گاهی هم شانس یار است و فرد مورد نظر حاضر می شود همکاری کند.
فراتر از کار
دیدگاه دیگری هم در این باره وجود دارد و آن این است که گاهی منشیها نقشی بیشتر از یک همکار در محیط شغلی خویش برعهده دارند.
مجید مطلبی را توی کلینیک پوست و مو میبینم. او در این باره میگوید: دلیل این ذهنیت شاید فیلمهایی باشد که خیلی از ما از طریق رسانه ها دیدهایم، آگهیهای رنگارنگ توی روزنامهها نیز به این مسئله دامن می زنند.
وی تصریح می کند: باید گفت همه جور آدم توی همه صنفی وجود دارد، اما درست نیست که با یک چشم به همه منشیها نگاه کنیم.
او میگوید: من منشی خودم را از طریق آشنایان پیدا کردم چون عقیده دارم کسی که دلش به حال کار و بارش میسوزد باید حتما در انتخاب منشی دقت میکند.
با منشی همین کلینیک صحبت میکنم. او میگوید که کارش تشکیل پرونده و جواب دادن به تلفنهاست و اصرار دارد که آنچه دیگران در مورد یک منشی خاص فکر میکنند کاملا به خود او بستگی دارد، یعنی طوری که پشت میز مینشیند و نحوه حرف زدنش باعث میشوند تا مردم درباره او قضاوت کنند.
همراهان موقتی
طی این گزارش با منشی هایی زیادی صحبت می کنم که از قبل قصد نداشتند این کاره بشوند. به عبارت دیگر، منشیگری را در افق و چشم انداز سالهای دور زندگی خود شغلی موقتی می دانستند که مشکلات مالی آنها را در کوتاه مدت حل می کند ولی نمی تواند به عنوان یک شغل دائمی پاسخگوی نیازهای درونی آنها باشد.
در حالی که چندی است مهارتهای لازم برای این حرفه نیز مانند دیگر مشاغل در دانشگاهها تدریس می شود کسی به این مهم توجه نمی کند گویا انجام امور دفتری، تنظیم روابط مدیر با ارباب رجوع و پاسخگویی به مراجعین به عنوان یک فن و حرفه که منشی ها باید بر آن مسلط باشند تا هم کار سازمان متبوع آنها و هم کار مردم سریعتر انجام شود چندان هم جذاب و مورد علاقه جوانان جویای کار نیست.
..............................
گزارش: زهرا طوسی
نظر شما