بسياري از كساني كه به تاريخ تحولات ايالات متحده آشنايي دارند بر اين باورند كه دوره دوم زمامدارى روساى جمهور آمريكا در اغلب موارد با نيكبختى همراه نبوده است. اينان براي اثبات ادعاي خود چنين استدلال مي كنند كه ريچارد نيكسون به خاطر ماجراى جنجال برانگيز واترگيت ناگزير به كناره گيرى گرديد، رونالد ريگان درگير قضيه فروش اسلحه به ايران ويا به عبارت ديگر ايران گيت شد و بيل كلينتون هم باتوجه پرونده فساداخلاقي و داشتن رابطه با مونيكا لوينسكى، يكى از كارآموزان در كاخ سفيد، مورد فشار و انتقادهاى شديد قرار گرفت.
به اعتقاداين كارشناسان به نظر مي رسد كه جرج بوش رييس جمهوركنوني آمريكا درتلاش است تابادرك اين مهم، اشتباهات روساى جمهور پيشين ايالات متحده را بررسى كرده تا به سرنوشتى مشابه دچار نشود.
بوش دراين راستا پس ازپيروزى درانتخابات رياست جمهورى و راهيابي دوباره اش به كاخ سفيد، پستهاى كليدى دولتش را به چهره هايى صددرصد وفاداربه انديشه هاي نئومحافظه كاران جنگ طلب واگذار كرد. ازمهمترين اين تغييرات مي توان به جايگزيني كانداليزا رايس مشاور امنيتى سابق بعنوان وزيرامورخارجه جديد آمريكا اشاره كرد كه به جاي كالين پاول ميانه روبرگزيده شده است ،امري كه بسياري از تحليلگران احتمال چنين تحولي را پس ازانتخاب مجدد بوش پيش بيني مي كردند.
درهمين رابطه روزنامه گاردين با انتقاد ازانتخاب كاندوليزا رايس به عنوان وزير امور خارجه آمريكا نوشت: جرج بوش رييس جمهور آمريكا كانداليزا رايس قيم سياست خارجي و محرم معتمد خود را به عنوان نماينده آمريكا درجهان برگزيد وبا اين حركت ثابت كرد كه سياست دولت كاخ سفيد مبني بر تروروتغيير رژيم درخاورميانه هيچ تغييري نكرده است. درادامه اين روزنامه نوشت رايس 50 ساله كه ازسمت مشاور امنيت ملي به وزارت امورخارجه ارتقاء يافته است دولت بوش را ازمخالفت هاي گوشه و كنار كالين پاول خلاص مي كند و آن را قادر مي سازد كه جبهه اي متحد در جامعه بين الملل تشكيل دهد. همچنين بوش با انتخاب رايس به عنوان وزير امور خارجه اعلام كرد كه در 4 سال گذشته بر ايده هاي رايس تكيه كرده است و ضمن اينكه از تجربيات وي سود برده، همواره خود را مديون اين زن مي داند.
ازديگر تغييرات درآرايش جديد نيروهاي سياسي در كاخ سفيد مي توان به گزينش استفان هادلي 57 ساله معاون و همكار نزديك رايس در جاي وي به عنوان مشاور امنيت ملي اشاره كرد. وي كه در دولت ريگان و بوش پدر فعاليت داشته است، اعلام كرد كه قبول دارد اطلاعات غلطي به اشغال عراق انجاميده است.
درادامه اين روند برخي اقدامات ديگر مي تواند بمورد اجرادرآمده تا موضوع دغدغه هاي ذهني بوش براي دوره دوم نيز تا حدودي مرتفع گردد كه دراين خصوص انتخاب برخي چهره هاي موثر امنيتي جهت پذيرش مسئوليتهايي همانند رياست امنيت داخلي ويا برخي سازمانهاي ديگر وهمچنين اصلاح ساختار سازمان سيا وجابجايي در برخي پستهاي حساس بويژه افراد موثر درپرونده عراق و ايجاد مديريت مركزي براي سازمانهاي جاسوسي ازآن جمله اند.
از ديگر احتمالات موجود مي توان به طرحهاي بوش براي اعمال برخي تغيير وتعديل در حوزه اقتصاد وتجارت اشاره كرد كه بسياري ازمنابع معتبر آمريكايي بر اين باورند رئيس جمهوردرنظر دارد تيم اقتصادي خود را تغيير دهد و مي خواهد براي كمك به باز نويسي قوانين امنيت اجتماعي و مالياتي و ارائه آنها به كنگره و آمريكا از برخي جانشينان دائمي از خارج دولت آمريكا بهره گيري كند . | |
مشاوران بوش گفتند چهار تن از گروه پنج نفره مقامات برجسته اقتصادي از جمله وزراي خزانه داري و بازرگاني آمريكا تغيير خواهند كرد و فقط جاشوا بي بولتن در پست خود باقي خواهد ماند كه اين بخشي از مقدمات بوش براي فرستادن دستور كار داخلي دور دوم به كنگره است .دونالد ايوانس وزير بازرگاني و استعفان فريدمن رئيس مشاوران اقتصادي استعفاي خود را اعلام كردند و مقامات نيز خاطر نشان كردند كه براي جايگزين شدن آنها اقدام خواهد شد اما كاخ سفيد هم اكنون اشاره كرده كه ممكن است براي انتخاب جايگزينان آنها سريعا اقدام شود. مشاوران كاخ سفيد خاطر نشان كردند بوش به دنبال افرادي است كه جزء وفاداران دولت نباشند و دردور دوم پستهاي كليدي را برعهده بگيرند .مقامات جمهوريخواه گقتند : تيم اقتصادي بوش ضعيف تر از مشاوران امنيت ملي وي عمل كردند و بوش معتقد است كه به معاونيني نيازمند است كه بتوانند رابطه بهتري با كنگره و بازارها داشته باشند . مشاوران كاخ سفيد همچنين خاطر نشان كردند به خاطر پيچيدگي سياسي وچالش دستور كاربازبيني امنيت اجتماعي و اضافه نمودن گزارش سرمايه گذاري خصوصي و تسهيل نمودن قوانين مالياتي ، ما نيازمند يك تيم كار آزموده تر هستيم . |
ناظران بين المللي معتقدند رئيس جمهور آمريكا بايد در سياست خارجي خود بازنگري كرده و براي ادامه شيوه دولت سابق براي بهبود چهره آمريكا تلاش كند. آمريكا بايد تلاش كند تصويرمنفي ازخود را كه دراذهان بسياري ازافكارعمومي نقش بسته است كه اين كشور را قدرت حامي رژيم هاي ديكتاتوري و رژيم هاي مستبد كه ملت هايشان را سركوب مي كنند وعرصه زندگي را بر آنها تنگ كرده اند و از آنها لقمه لذيذ براي شبكه هاي تروريستي از اوايل قرن گذشته قرار داده اند، اصلاح كند و آن را بهبود بخشد.
در مقابل بوش پرونده هاي سنگيني قرار دارد از جمله پرونده تروريسم در جهان كه پيش بيني مي شود ميزان اقدامات تروريستي بويژه دركشورهاي هم پيمان آمريكا افزايش يابد زيرا اين كشورها امكانات لازم براي مقابله با تروريسم در اختيار ندارند و پيش بيني مي شود اين كشورها در معرض تكان هاي بزرگ سياسي قرار گيرند.
نبرد آينده دولت بوش تنها با تروريسم نيست بلكه با رژيم هايي است كه نمي خواهند شيوه و سياستهاي خود را تغيير دهند ونمي خواهند امتيازهايي به ملت هايشان بدهند آمريكا بايد در سياست هاي خود با هم پيمانان خود تجديد نظر كند پس از آنكه سياست خارجي هم پيمانانش بر امنيت ملي آمريكا تاثير گذاشته است.
با توجه به اوضاع كنونى، بايد گفت كه معضل عراق به احتمال قوى بزرگترين مشكل پرزيدنت بوش در طى چهار سال آينده خواهد بود. وى كه مي كوشد به عنوان بانى برقرارى دمكراسى در خاورميانه به جرگه تاريخ بپيوندد، مي رود كه به جاى كسب موفقيت، مسئول شكستى مشابه ناكامى آمريكا در ويتنام گردد.
بوش در تاريخ بيستم ژانويه براى بار دوم به عنوان رييس جمهور آمريكا سوگند ياد خواهد كرد و ده روز پس از اين امر، قرار است كه انتخابات سراسرى عراق برگزار شود و بدين ترتيب وى وقت چندانى براى به تحقق رساندن طرحها و نقشه هايش نخواهد داشت. اگر ايالات متحده موفق نشود، انتخاباتى كم و بيش عادلانه و منظم در عراق برگزاركند، تمامى پروژه دمكراتيزه كردن خاورميانه به خطر ميافتد.
عليرغم عمليات گسترده ارتش آمريكا در هفته هاى اخير به منظور از بين بردن شورشگران در شهرهايى چون فلوجه و رمادى، ادامه ناآراميها و عدم امنيت درعراق بزرگترين خطرى است كه برگزارى انتخابات را تهديد ميكنند و بيم آن مي رود كه ميزان شركت مردم در اين رويداد مهم آنطور كه بايد و شايد نباشد.
در كنار معضل عراق، اختلافات اسراييل و فلسطين، يكى ديگر از مسايلى است كه سرنوشت پروژه بوش براى دمكراتيزه كردن منطقه به آن بستگى دارد. وى پس از مرگ ياسر عرفات رهبر فقيد تشكيلات خودگردان فلسطين به احياى فرايند صلح خاورميانه اميد بسته است.
محمود عباس يكى از نامزدهاى انتخابات فلسطين براى تعيين رهبر تشكيلات خودگردان، چهره اى است كه مورد پشتيبانى وى قرار دارد. البته پيشرفت فرايند صلح خاورميانه به تلاشهاى خود بوش وابسته است و او است كه بايد آريل شارون نخست وزير اسراييل را تحت فشار قرار داده و براى يافتن سازش و راه حل او را سر ميز مذاكره بازگرداند.
ايران و كره شمالى نيز از ديگر موضوعاتى است كه در دستور كار دوره دوم رياست جمهورى جرج دبليو بوش جاى دارد. البته بعيد به نظر ميرسد كه وى بار ديگر دست به عمليات نظامى زند. وى در مورد مسئله برنامه اتمى كره شمالى ميكوشد كه از طريق مذاكره و با يارى كشورهاى همسايه كره شمالى و همچنين روسيه، اختلافات را رفع كند.
از سوى ديگر به نظر ميرسد كه بوش در مورد برنامه اتمى جمهورى اسلامى، از صبر و تحمل كمترى برخوردار است و ممكن است در صورت بالا گرفتن دوباره مشاجرات اتمى و بحث غنى سازى اورانيوم، آمريكا بار ديگر بر فشارهاى خود بيافزايد و قضيه را به شوراى امنيت سازمان ملل بكشاند
نظر شما