به گزارش خبرنگار مهر، هفدهمین نشست ادبی عصر روشن در قالب نقد و بررسی ادبیات جنگ، عصر دیروز پنجشنبه با حضور نویسندگانی چون رضا رئیسی، رضا امیرخانی، احمد دهقان، مرتضی کربلاییلو، سیروس نفیسی، کامران محمدی و شاعرانی مانند سیدضیاءالدین شفیعی، سیداحمد حسینی، محمود جوانبخت و ... در محل کتابسرای روشن برگزار شد.
در ابتدای این نشست، علیرضا بهرامی دبیر جلسه، به خوانش بخشی از رمان «پرسه در خاک غریبه» نوشته احمد دهقان پرداخت. سپس علیرضا رئیسی گفت: فکر میکنم بعد از چند سال این اولین باری است که در چنین جلساتی شرکت میکنم. چون دغدغه ادبیات جنگ را در آقای بهرامی دیدم و متوجه شدم که چه دوستانی در جلسه حاضر خواهند بود، بدون فکر کردن به این برنامه آمدم. به طور کلی وقتی یک کتاب نوشته میشود، مانند آبی است که ریخته شده است، اما چرا بعد از آن میگوییم باید نقد شود؟ به این علت که بتوانیم در جغرافیای ادبی آن کتاب خط مشی بهتری پیدا کنیم یا ناهمواریها و ایراداتی که نویسنده در کارش دارد، در آثار بعدی اصلاح شوند.
وی افزود: اگر ارشاد یا هر ارگانی که ممیزی کتاب انجام میدهد، به جای اینکه بنشیند و بگوید این سطر باشد و آن جمله نباشد، کار را به منتقدان میسپرد، امروز شاهد چنین اوضاعی نبودیم و خود ارشاد هم مجبور به پرداخت این همه هزینه نمیشد. هر خوابی که میبینیم، یک تفسیر دارد. به همان اندازه که خواب تفسیر دارد، کتاب و آثار هنری هم نیازمند تفسیر هستند. بنابراین اگر بخواهیم راجع به نقد ادبیات جنگ صحبت کنیم، باید به جریان ادبیات پیش از انقلاب و بعد از آن در دهه 60 توجه داشته باشیم.
این نویسنده ادامه داد: ادبیات پیش و پس از انقلاب، تحت تاثیر ادبیات سوسیالیستی است. در دهه 60 کسانی که وارد عرصه شدند، حرفهای نبودند و تجربه کافی نداشتند. از طرفی این گروه موضعگیری کردند و از طرفی نویسندههای حرفهای و از نویسندهای که توقع میرفت رمان انقلاب بنویسد، صدور بیانیه مشاهد شد. از همین جاها ضربه خوردیم. نقد در جامعه ما بیشتر به معنی حریف شدن است. یعنی شخص نقد مینویسد تا حریف نویسنده کتاب شود. به اندازهای که نقد شخص مولف انجام میشود، نقد اثر انجام نمیشود. این سردرگمی که در ادبیات جنگ داریم به علت این است که ما، درست نقد نمیکنیم.
نویسنده کتاب «قطار 57» افزود: و چون آثار نقد نمیشوند، خود جنگ و آثارش زیر سئوال میروند. وقتی به این شکل خلط مبحث میشود، مخاطب از موضوع زده میشود. فکر میکنم عامل اصلی چنین شرایطی، ورود سیاست و نگاه سیاسی به ادبیات است. متاسفانه این نگاه هنوز هم وجود دارد. حالا اینکه چه کسانی آثار را نقد میکنند، بحث دیگری دارد. من همیشه با چند عنوان مشکل دارم که یکی از آنها دفاع مقدس است. وقتی در ادبیات، لفظ دفاع مقدس به کار برده میشود، همان مقدس یعنی اینکه شما نمیتوانید چیزی را نقد کنید و به شخصیتها انتقاد کنید. همه در مجموعه خوب هستند و هیچ جایی برای نقد باقی نمیماند. اگر نویسندهای که میخواهد در این ژانر بنویسد، با همین دید به جنگ نگاه کند، در همان ابتدای راه دچار خودسانسوری خواهد شد.
دستهبندیها را قبول ندارم
رئیسی گفت: پس اول بیاییم ادبیات را تعریف کنیم. کاری که ادبیات میکند، چیست؟ نوشتن چیست؟ من معتقدم نوشتن یا اعتراض است یا اعتراف و متاسفانه چون قضیه به این شکل تعریف نمیشود، دست و بالمان بسته میشود. من این دستهبندیها را که فلانی نویسنده انقلاب است و فلانی نویسنده جنگ، قبول ندارم. اگر جنگ را برای خودمان به عنوان یک انسان مطرح میکنیم، انسان میتواند در شرایط مختلفی قرار بگیرد. میتواند زمانی در انقلاب باشد و زمانی هم در جنگ. دوستی تعریف میکرد که در روزهای تخلیه خرمشهر هنوز میترسیده با اسحله شلیک کند. هنگامی که یک دزد خرمشهری را میبیند که از دیوار خانه مردم پایین میپرد و یقهاش پر از طلا و جواهر زنانه است، به دزد اعتراض میکند و دزد هم به سمت او حمله میبرد. این فرد مجبور میشود برای اولین بار شلیک کند و جالب است که اولین گلولهای که در جنگ شلیک کرد، به یک خرمشهری بود. آیا چنین مسائلی در داستانهای جنگ آورده میشود؟
تلویزیون و ارشاد با اصل ادبیات کاری ندارند
وی گفت: آنچه ادبیات جنگ مطرح میکند، بحث زندگی و انسان است. نمیشود مرگ را از زندگی جدا کرد. انسان به وقتش از چیزی خواهد ترسید. اگر در داستان جنگ بگوییم یک شخصیت اصلاً نمیترسید، دروغ گفتهایم. یک وقت است که ارگانی سفار نوشتن به نویسندهای میدهد و او سفارشی مینویسد، اما یک وقت است که نویسنده میخواهد مستقل بنویسد و آن موقع انسان با همه ابعادش مطرح است. چند سال است که تلویزیون و ارشاد با اصل ادبیات کار ندارند و مرتب در پی این هستند که فلان کار از فلان نویسنده سر نزند. در این صورت عدهای مامور این کار هستند و مادامی که سیاست در این امور دخالت داده میشود، حتما انگ یا برچسبی به تو خواهد چسبید. وقتی سقف پایین بیاید همه مردم زیان میبینند. حالا یک عده مانند این اختلاسگر 3 میلیاردی وضعشان فرق میکند، ولی ضرر به همه مردم میرسد. چنین مسائلی باعث به وجود آمدن بحث خودی و غیرخودی شده و در نتیجه عدهای خودشان را صاحب ادبیات جنگ میدانند.
آنچه به آن دفاع مقدس میگویند، بیدفاع مانده است
در ادامه سیروس نفیسی از رئیسی پرسید: آیا آیندهای برای ادبیات جنگ متصور هستید؟
رئیسی در پاسخ به نفیسی گفت: حال و روز نویسندهها نمیتواند دور از حال و روز جامعهشان باشد. ما امروز در روزگار چه کنم چه کنم، هستیم. هراندازه که جامعه نسبت به آیندهاش چشمانداز دارد، نویسندگان هم به آینده چشمانداز دارند. آنچیزی که به آن دفاع مقدس میگویند، همیشه بیدفاع بوده است. ببینید وقتی که جایزه ادبی دفاع مقدسی برگزار میشود، چند نظامی و چند نفر از مردم عادی یا نویسندگان معمولی در مراسم و برنامهها حضور دارند؟ این به خاطر همان دستهبندیهاست و اگر نویسندهای به صورت مستقل درباره دفاع مقدس مینویسد، به خاطر غیرت خودش است.
نویسنده کتاب «موج و مرجان» ادامه داد: آن 8 سال را نمیشود حذف کرد. من حداقل باید برای فرزندانم بگویم که در آن مقطع از زندگیام چه کار کردم. اما حالا که دغدغه معاش دارم و در شرایطی هستم که نمیدانم پشت سر چه کسی باید نماز بخوانم، چگونه باید بنویسم؟ چند سال پیش برای یکی از رمانهایم 4 سال از عمرم را گذاشتم، اما الان عصبیام و در شرایط عصبی نمیتوان اثر خوب تولید کرد. در حال حاضر کل ادبیات ما مساله است، اما اگر تحولی هم بخواهد صورت بگیرد با تاخیر انجام میشود.
وی افزود: ادبیات جنگ، در زمان جنگ متولد میشود، بعد از جنگ به بلوغ میرسد و دور از جنگ بزرگ میشود. ما نیاز داریم که از آن زمان کمی فاصله بگیریم تا بهتر به آن نگاه کنیم. نوشتن مانند گرسنگی و سیر شدن است. در واقع یک نیاز است. یکی برای رفع نیازش شعر میگوید، یک نفر داستان مینویسد. حداقل این است که باید امنیت وجود داشته باشد. یادم میآید که زمانی که یکی از کتابهایم چاپ شده بود، وضع مالیام خوب نبود و مسافرکشی میکردم، اما آن کتاب خوب فروخت. پس مشکل، امنیت اقتصادی هم نیست. ما هم به عنوان یک انسان طبیعی، مواقعی فریادمان در میآید.
رئیسی گفت: برای من دو چیز مهم است؛ نوشتن و سفر. ولی فعلا نمیتوانم بنویسم. اما همه چیز روزی نوشته خواهد شد.
در ادامه این برنامه سیداحمد حسینی به خوانش قطعاتی از اشعارش پرداخت و علیرضا بهرامی هم قسمت دیگری از آثار احمد دهقان را خواند.
نظر شما