اما تثبيت تفكر و جهان بيني صهيون در دنياي كودكان تاثيري به مراتب بيشتر از تبليغ براي بزرگسالان نتيجه مي دهد .
داستان و فيلم سينمايي " قلعه حيوانات " از جورج ارول از تاريخ انتشار( 1958 ) تا سه دهه بعد موقعيت احزاب كمونيستي را درجهان متاثر ساخت و داستاني كه در قالب تمثيل حيوانات در مزرعه اي كه شوروي را در اذهان متبادر مي كرد و به روايت اضمحلال شوروي مي پرداخت زير ساخت هاي ابرقدرت شوروي را نشانه گرفت .
اواولين فيلم سينمايي اش را با نام " دوئل" در سال 1971 ساخت. از آن زمان تاكنون فيلم هاي زيادي ساخته است كه هر يك به نوعي مبلغ و معرف انديشه ها وافكار صهونيست ها است. اسپيلبرگ همچنين در ادامه فعاليت هاي حرفه اي خود با تاسيس كمپاني هاي فيلمسازي به حمايت از فيلمسازان هم انديشه و متخصص پرداخت .
" فرار جوجه اي" محصول سال 2000 كمپاني دريم وركز با همكاري شركت انگليسي " آردمن انيميشن " بود. اين فيلم با كارگرداني نيك پارك و پيتر لرد ساخته شد ولي روايتي شبيه آثار استيون اسپيلبرگ را به تصوير كشيد . در اين پروژه اسپيلبرگ با بهره گيري از موفقيت اين دو فيلمساز انگليسي مخاطبين آثار آن ها را هدف گرفت . روايت داستان در داستان و ارايه كارتصويري پر از جلوه هاي ويژه همراه باموسيقي تاثير گذار و پرهيز از ارائه پيام هاي مستقيم نشانه هاي سينماي اسپيلبرگ است كه در تمام ساختار فرار جوجه اي جريان دارد . اسپيلبرگ كه در همه زمينه ها از همكاري وسيع نخبگان برخورداراست علاوه بر موفقيت هاي اقتصادي با آثار خود توانسته القا بيشتر ين تاثير انديشه بر تماشاگر ( به ويژه تماشاگراي كه از ميان كودكان ونوجوانان هستند) را نيز مهيا كند.
در فيلم فرار جوجه اي اسپيلبرگ و گروهش از در هم تنيدن دو فيلم بازداشتگاه شماره 17 ساخته ويليام وايلر و فرار بزرگ ساخته جان استرجس دردهه شصت و هفتاد و در قالب " مزرعه حيوانات " جورج ارول سود مي برد وتماشاچي را تحت تاثير دروغ بزرگ صهيونيست ؛ كشتار چند ميليوني يهوديان در اردوگاههاي آلماني جنگ جهاني دوم قرارمي دهد.
فيلم شرح حال تعدادي مرغ تخمگذار درمزرعه ( تو، اي ، وي ) است كه بايد براي صاحب مزرعه و مرغداري روزانه از چهار تخم كمتر نگذارند. مرغ هايي كه نتوانند خواسته ارباب را اجابت كنند كشته مي شوند.
فضاي مرغداري شبيه به دو فيلم ياد شده بازداشتگاه شماره 17 و فرار بزرگ است. ديوارهاي بلند و سيم خاردارهاي چند لايه كه به وسيله ماموران گشتاپو كه درهيات سگ هاي سياه ديده مي شوند حفاظت مي شوند. شروع فيلم با الگوي فرار بزرگ است كه مرغ هاي زنداني با قاشق هاي شان تونل هايي از زير ديوارها و سيم خاردارها حفرمي كنند و هر بار نيز گرفتار سگ هاي سياه مي شوند و باز در كلبه شماره 17 جلسه مي گذارند . جلساتي كه بازسازي نعل به نعل صحنه هايي از فيلم ويليام وايلراست.
نقش آمريكا در فيلم هايي كه اسپيلبرگ كارگرداني يا تهيه كرده به عنوان نجات دهنده يهوديان و اروپايي ها از شهر فاشيم است. در فيلم هاي نجات سرباز رايان و سه گانه انيدياناجونز و ... اين امر به خوبي ديده مي شود و در فرار جوجه اي هم پرچم آمريكا هراز گاهي نشان داده مي شود. همچنين خلباني كه از بيرون به داخل اردوگاه ( مرغ داري) نفوذ كرده است آمريكايي است. رائول خلبان آمريكايي در طي مباحث طولاني با جينجر به توافق مي رسند كه مرغ ها بايد تمرين پريدن وبال زدن كنند تا آمادگي براي فراردسته جمعي پيش آيد. تمرين ادامه مي يابد و در بين مرغ ها هم جلسات سري برگزار مي شود.
جينجر در يكي ازسخنراني هايش در برابر ترس از سگ ها مي گويد: " نگهبان درذهن ماست. اگر آمادگي مقابل را داشته باشيم و آرزوي پريدن به بيرون از اينجا را در خور تقويت كنيم نگهبانان بيروني چيزي نيستند."
رائول آمريكايي هم آنها را سخت تمرين مي دهد و با استفاده از سكوهاي لاستيكي پرتاب كننده ، مرغ ها به توانايي هاي بيشتر مي رسند . در اين ميان دو نفر سمسار فرانسوي هم هرازگاهي پيدا مي شوند كه در فكر معامله با آنها هستند و به پريدن هايشان مي خندند و كارشان را ديوانگي مي نامند.
رائول آمريكايي در قسمت دوم آماده سازي آنها را به رقص وا مي دارد. در كارخانه دستگاه جديدي آورده اند . با تصميم ارباب يكي از مرغ ها را براي امتحان كردن دستگاه مي برند تا از آن پيراشكي مرغ تهيه كنند . قرار است به زودي بقيه مرغ ها هم به داخل ماشين ( كوره هاي آدم سوزي هيتلري كه از روغن اسيران صابون مي ساختند) ريخته شوند. را كي ( قهرمان فيلم هاي آمريكايي كه در راه آرمان ها از جان خود مي گذرد) به كمك مرغ در درون ماشين افتاده مي شتابد . ماشيني با چرخ دنده هاي زياد , پرس هاي قوي با گاز روشن . او چرخ دنده ها را از كار مي اندازد وموفق مي شود مرغ را به ميان مرغ ها بازگرداند . راكي و رائول آمريكايي از چرخ دنده ها هواپيما مي سازند ودر اقدامي جمعي هواپيمايشان را كه همه درداخل آن نشسته اند به پرواز مي آورند. سگ هاي نگهبان و صاحب كارخانه و مباشر او كشته مي شوند. مرغ ها سرانجام به ( سرزمين موعود) كه چمنزاري پرصفاست مي رسند و زيبايي آنجا را برتر از تصوراتشان مي يابند .
اسپيلبرگ با پشتيباني ساخت فيلم سينمايي انيميشن و با استفاده از سه مرجع ياد شده پيشين روايت صهيونيستي از تاريخ را برابرچشمان كودكان و نوجوانان قرارمي دهد . انيميشين كه ازساخته هاي شركت انحصاري سازنده انيميشن هاي مرسوم كمپاني والت دسيني گامي به جلوتر برداشته و نه تنها به عنوان اسناد از آن ها بهره مي برند بلكه ضمن زنده نمودن آن سه مرجع در اذهان روايت خود را نيز تا رسيدن به " سرزمين موعود " تلقين مي كند .
استراتژيست هاي صهيون با هدف قرار دادن اذهان كودكان و نوجوانان آنها رادر جهت اميال خودشان قرار مي دهند . كودكان و نوجواناني كه در صورت متاثر شدن از هنر صهيونيستي در بزرگسالي هم مصرف كننده هاي دروغ هاي بزرگ تر صهيونيست ها خواهند شد.
سينماي به شدت سياسي هاليوود در همه زمينه ها با جلب رضايت تماشاگران علاوه بر سودهاي ميليارد دلاري ، بيش از هرچيز تبليغ و گسترش انديشه را دراولويت دارد . اين حقيقت كه سينما بعد از جنگ افزار دومين محصول صادراتي آمريكا به جهان محسوب مي شود, اين نكته را ياد آور مي شود كه سينما حتي كار آمد تر از جنگ افزار عمل مي كند . ياد آوري اين كه شوروي و اردوگاه شرق با موشك هاي بالستيك از بين نرفت بلكه با تهاجم فرهنگي گسترده متلاشي شد تائيدي بر اين كاركرد است. در مورد افغانستان و عراق توليد دهها فيلم سينمايي و ارسال آن به وسيله شبكه هاي ماهواره اي و بر روي پرده سينما ها زمينه يورش هاي فاشيستي و اشغال را فراهم آوردند .
در اين ميان بهترين بازار مصرف كه سودي دوچندان و در طول زمان پايدار را تامين مي كند ذهن كودكان و نوجوانان سراسر كره خاكي است . فتح اين بازار مصرف در كشورهاي مخالف صهيون اهميت بيشتري دارد . كودكاني كه امروز با فيلم هاي سينمايي و انيميشن هاي توليدي منطقي منطبق بر تفكر صهيونيسم پيدا مي كنند فردا با صاحب اين تفكر مخالفت نخواهند كرد .
نظر شما