به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به سرزمین وحی، در حالی موسم حج تمتع 90 در حال انجام است که آیت الله مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید در یادداشتی نوشته است: "در روایت آمده است که عصر روز عرفات و ظهر روز دهم که زائران بیتالله الحرام در منا جمع هستند، ذات اقدس اله به ملائکه افتخار میکند و میفرماید: "بندگانم را ببینید. آنها که از راههای دور و نزدیک با مشکلات بسیار، همه با یک لباس و شبیه به هم آمدهاند. بسیاری از لذّتها را برخود تحریم کردهاند و خاک و غبار آلودهاند و بر شنهای سرزمین مشعرالحرام خوابیدهاند. اینها با چهرههای غبارآلود در پیشگاه من اظهار عجز و ذلّت میکنند ... فرشتگان من! به شما اجازه دادم که اسرار آنان را ببینید."
آن گاه ملائکه حق به اذن خداوند متعال بر اسرار آنها آگاه میشوند و دلهایشان را میبینند. گرچه ملائکه الهی از علوم غیب باخبرند و فرشتگان غیب نسبت به بسیاری از مسائل ماورای طبیعت مستحضرند، امّا ذات اقدس الله آن قدر مهربان و رئوف است که بسیاری از اسرار ما را اجازه نمیدهد حتی ملائکه هم بفهمند.
با این که آنها مأمور نوشتن خاطرات ما هستند، ولی خیلی از کارهای ما را ذات اقدس الله اجازه نمیدهد که ملائکه بفهمند تا مبادا ما خجالت بکشیم و نزد آنها شرمنده شویم. بین ما و پروردگار راه مستقیمی است که فقط او میداند ما چه کردیم و بس. گوشه ای از این اسرار در دعای کمیل هست که علی(ع) می فرماید: "خدایا! بعضی از چیزهایی را که تو شاهد بودی و اجازه ندادی فرشتگان بفهمند آنها را تنها تو میدانی"؛ "و الشّاهد لما خفی عنهم و برحمتک سترته". با آن که ملائکه مأمورند اعمال ما را بنویسند اما خداوند متعال پردهای رقیق قرار داده تا آنها همه چیز را نفهمند. پروردگار ما این همه مهربان است.
امّا در روز عرفه و عید قربان در سرزمین منا، به ملائکه اجازه میدهد که دلهای زائران را ببینند و آنها با چشم ملکوتی نظر میکنند و میبینند که قلب عدهای بسیار سیاه است و دودهای سیاه از آنها برمیخیزد که از "نار الله الموقدة التی تطّلع علی الافئدة" است.
خداوند برای ملائکه تشریح میکند و میفرماید: اینها کسانی هستند که پیامبر را راستگو نمیدانند (معاذ الله) و در بعضی از امور میگویند: او از نزد خود این کار را کرده است! آنها کسانی هستند که بین قرآن و عترت جدایی انداخته و بعضی از امور را نمیپذیرند. از طرفی ملائکه گروهی را میبینند که دلهایشان بسیار نورانی و سفید و روشن است. میفرماید: اینها مطیع خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) هستند و مؤمن هستند. سخن وحی را میپذیرند. به جدایی قرآن و عترت معتقد نیستند و وجود پیامبر(ص) را امین وحی میدانند و معتقدند که او از نزد خود هیچ حرفی ندارد و هر کاری را که کرده، برابر وحی خداوند متعال بوده است. اینها معتقد و مؤمنند و با جان و دل میپذیرند، با لب اقرار دارند و با اعضا و جوارح عمل میکنند.
ذات اقدس الله به انسانهایی که زائران راستین خانه او هستند مباهات میکند و در قرآن کریم آمده است: آنها خسته نمیشوند، چون اصولا کاری نیست که با فرشتگی منافات داشته باشد و خستگی ایجاد کند.
این انسان است که میتواند خسته شود و میتواند در سایه تهذیبِ روح، بدون خستگی، اعمال دینی را انجام دهد و خستگی بدن را با لذّت روح ترمیم کند. پروردگار متعال به چنین انسانهایی فخر میکند، با این که فخر بنده به خداوند است همان گونه که در سخنان علی بن ابیطالب(ع) آمده است: "الهی کَفی بی عِزّاً أن أکُونَ لک عَبداً وکَفی بی فَخْراً أن تکونَ لی رَبّاً أنْتَ کما أُحِبُّ، فاجعلْنی کما تُحبُّ؛ خدایا! عزّت من در این است که بنده تو هستم. فخر من در این است که تو مولای منی. خدایا! من آنچه را که بخواهم، تو هستی و لیکن تو آنچه را که می خواهی مرا آن گونه قرار ده". اگر من بخواهم تو عالم، قدیر قاضی حوائج، مبدّل سیّئات به حسنات، غافر خطیئات، و رازق باشی، همه این کمالات را داری. اینک تو بخواه که من عبد مؤمن، خالص، خاضع، سالک، مخلص و مُفلح باشم و خلاصه هرگونه که خود می پسندی مرا همانگونه قرار ده."
نظر شما