به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی دو اثر طنز «دو تخم مرغ در مه» و «صفحه آخر» نوشته شهرام شکیبا با حضور وی، سیدعلی میرفتاح و علیرضا معزی به عنوان منتقد دوشنبه شب 23 آبان ماه در فرهنگسرای ملل برگزار شد.
در ابتدای این نشست، سیدعلی میرفتاح در سخنانی با اشاره به اینکه فرآیند انتقاد کردن در ایران به موضوعی دشوار و سخت برای منتقدان تبدیل شده است، گفت: نقد به معنی به به و چه چه کردن از یک نفر نیست و همین موضوع باعث شده تا تعداد منتقدان حقیقی در ایران به شمارگان افراد موجود در دو اتوبوس خلاصه شود که اگر در محل کار همدیگر را نبینند در مهمانیهای شخصی میتواند همدیگر را ملاقات کنند.
وی ادامه داد: روزنامهنگاری در دوران ما به نظرم یکی از بهترین دوران خود را از لحاظ نشر طی میکند چرا که به سختی میتوان در روزگار کنونی در مطبوعات نقد کرد و حرف زد و لذا تمرین درست نقد نوشتن در مطبوعات ما به خوبی در حال اتفاق است.
میرفتاح در ادامه با اشاره به اینکه موضوع طنز و تعریف آن در کشور ما با وحدت رویه همراه نیست، گفت: این که بفهمیم طنز چیست و میخواهد چه کاری را انجام دهد مهم است. من در تعریف طنز با آقای شکیبا اختلافی ندارم. هر دو میدانیم که طنز یک ابزار سیاسی برای مبارزه نیست یا وسیلهای که بخواهیم با آن مدیری را خلع کنیم. طنز را ابزاری میدانیم که با آن میتوان با زبانی ملیح برخی انتقادات را وارد کرد تا هزینه دهی در آینده کمتر شود.
سردبیر سابق هفته نامه مهر افزود: وظیفه طنز تلطیف فضای عمومی جامعه است. طنزپرداز و روزنامه نگار نیز در همین راستا به دلیل اینکه میتوانند بیواسطه به خلوت بزرگان کشورشان راه بیابند، وظیفه دشواری را بر دوش دارند. از سویی میتوانند با ادبیات خود آنها را عصبانی کنند و از سوی دیگر میتوانند آنها را وادار کنند تا تصمیمات جدیتری بگیرند.
وی با بیان اینکه در میان طنزپردازان ایرانی، فردی را به عنوان طنزپرداز سیاه نمیشناسد، گفت: در طنز قرار نیست کسی را عصبانی کنیم و اگر نتوانیم به این شکل بنویسیم بدون شکل مشکل از ماست.
میرفتاح در ادامه با اشاره به کتاب شکیبا گفت: این که در فضای دو سال گذشته کشور وی توانسته چنین طنزهایی را بنویسد، بدون آنکه حتی یک شکایت از او بشود، به معنی خلق شاهکار از سوی اوست. اینکه او هر روز با فرد و جایگاهی مثل رئیس دفتر رئیسی جمهوری شوخی کند و دودمانش امروز به باد نرفته باشد، یعنی اینکه میداند باید به گونهای بنویسد که عرصه بر کسی تنگ نشود.
وی همچنین گفت: گاهی در عرصه طنز در کشور ما بیپروایی میشود، اما این نوع از حرکتها دوامی ندارد. مهم این است که طنزپرداز بتواند چراغ این راه را روشن نگه دارد و مانند خیلی از دوستان حاضر در این عرصه فضا را بر خود و دیگران تنگ نکند. شکیبا نیز در این عرصه همواره به گونهای عمل کرده که چراغ راه را روشن نگه دارد. البته گاهی نیز پیش آمده که قلم از دستش در رفته است و طنزش مسخره شده است؛ در حالی که همه ما میدانیم در طنز حق نداریم کسی را مسخره کنیم.
میرفتاح همچنین افزود: به اعتقاد من همه آثار طنز روزنامههای شکیبا نباید در کتابش میآمد و لااقل باید از سوی او مورد یک بررسی یا ویرایش دوباره میشد. هر وقت به این دو کتاب نگاه میکنم حس میکنم که در آینده نه چندان دور میتوان از متن آنها به عنوان یک سند تاریخی که حجم وسیعی از اطلاعات سیاسی و اجتماعی این دوران را در خود دارد، رجوع کرد و این قابل احترام است.
همچنین در این نشست علیرضا معزی، مدیرمسئول روزنامه خبر و سایت خبرآنلاین در سخنانی با اشاره به این که بسیاری از مطبوعات کشور در حال حاضر اقتضائات حرفهای کار خود را درک نمیکنند، گفت: در مطبوعات ما حوزههای مغفول مانده زیادی وجود دارد که به دلیل نگاه حاکمیتی موجود در کشور، روی آنها کار زیادی انجام نشده است. این باعث شده بسیاری از رسانهها و سایتهای خبری ما شبیه هم باشند و تنها کمی رنگ و بوی سیاسی آنها تفاوت داشته باشد.
معزی ادامه داد: ستون نویسی و طنزپردازی مطبوعاتی از حوزههای مهم مغفول مانده در روزنامهنگاری ایران است. در کشورمان اگر به دنبال ستون نویس یا سرمقاله نویسهای مشهور باشیم، تنها سه یا 4 نفر را پیدا میکنیم؛ در حالی که در رسانههای نامدار خارجی ستوننویسی اعتبار آن نشریه را رقم میزند.
مدیرمسئول خبرآنلاین با اشاره به این که مطبوعات امروز طنز را یک حاشیه در کنار موضوعات جدی خود به شمار میآورند، گفت: طنز از جدیترین و سختترین فعالیتهای مطبوعاتی است که برای خلق آن نوعی اشراف سیاسی و اجتماعی لازم است.
وی با اشاره به اینکه آفت بزرگ مطبوعات و طنزنویسان آن در کشور ما این است که به یکدیگر نگاه رقابتی ندارند، گفت: شکیبا طنزهایش را با عقل مینویسد و نه با دل و این یعنی درک اقتضائات روزانه مطبوعات کشور.
شهرام شکیبا نیز در این نشست در سخنان کوتاهی با اشاره به این که اولین و آخرین مطلب طنز منتشر شده از او تاکنون در رسانههایی بوده است که با مسئولیت میرفتاح و معزی اداره میشده است، گفت: من معتقدم که قرار نیست هرچه را مینویسم، مسئولان رسانهای که برای آن مینویسم، بپذیرند و این دو کتاب نیز ماحصل شوخیهای خودم با 200 چهره سرشناس سیاسی و فرهنگی است که آنها را گردآوری کردهام و همگی به منظور نقد آنها نوشته شده و نه چیز دیگری.
وی ادامه داد: من از کتابسازی همواره تنفر داشتهام. از این که به جمعآوری آثارم بپردازم، آن را مانند فحش دادن و هدر دادن درختان برای تولید کاغذ به حساب میآوردهام، اما حس کردهام این دو کتاب در صورت جمعآوری میتوانند سندی برای تشریح اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در دو سه سال اخیر باشد.
وی تاکید کرد: من هم مثل بسیاری از آدمها شاید به موضوعی گرایش ویژهای داشته باشم، اما در طنزهایم سعی کردم تنها نقد کنم و کسی را نزنم.
نظر شما