به گزارش خبرنگار مهر، مرتضی حسینی نژاد - عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد در یادداشتی که به خبرگزاری مهر ارسال کرده به مواردی اشاره کرده که پژوهش را در تنگنا قرار می دهد.
اهمیت پژوهش در سند چشم انداز 1404
رهبر معظم انقلاب اسلامی با ابلاغ سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران، افق روشن ایران را درسال 1404 هجری شمسی ترسیم کردند. سندی که به نظر می رسد، پیش از هر چیز، تکلیف دستگاه های مختلف را در روند طی طریق، روشن کرده و انتهای مسیر را به وضوح نشان می دهد.
نگاهی به این سند مهم نشان می دهد بحث پژوهش و فناوری از پایه های اساسی آن هستند. چه از لحاظ افزایش سطح علمی و بالا بردن سهم کشور در میزان تولید علم و چه از منظر تاثیر پژوهش بر کارا کردن امور زیربنایی همچون کشاورزی و دامپروری و صنعت، به نظر می رسد که پژوهش، رکن مهم این سند است.
سئوالی که امروز پس از چند سال پیش می آید این است که آیا چنین روند مثبتی در حوزه پژوهش در دانشگاه ها اتفاق افتاده است؟ آیا سیستم پژوهشی دانشگاه ها به عنوان اصلی ترین متولیان پژوهش، دین خود را به این مسئله به خوبی ادا می کنند و در مسیر سند چشم انداز در حوزه پژوهش گام برمی دارند یا خیر؟
نگاهی اجمالی به تعداد مقالات، نشان دهنده افزایش چشمگیر تعداد مقالات ثبت شده پژوهشگران ایرانی در موسسه ISI (معتبر ترین پایگاه تولیدات علمی در جهان) در دهه های اخیر است. تعداد مقالات ایران در سال 1990 (69-1368)، تنها شامل 186 مقاله بود که رقمی بسیار ناچیزی است. در سال 2000 میلادی یعنی بعد از 10 سال، آنچه از ایران و تولیدات علمی آن در جهان به ثبت رسیده رقمی است معادل یک هزار و 387 مقاله که همچنان رقمی ناچیز است.
مقایسه تولیدات علمی ایران
مقایسه تولیدات علمی ایران در سال 2010 با 10 سال پیش از آن مشخص می سازد که در سال 2010 تعداد 18 هزار و 319 رکورد علمی از ایران در این موسسه علمی به ثبت رسیده است. هرچند این رقم در مقایسه با تعداد مقالات چاپ شده در هر سال توسط برخی کشورهای توسعه یافته (مثل آمریکا با 312 میلیون نفر جمعیت 472899 مقاله یا سنگاپور، با فقط 5 میلیون نفر جمعیت 10217 مقاله )، هنوز رقم چشمگیری نیست اما مقایسه آن با تولیدات علمی کشورهای توسعه یافته آسیایی مثل کره جنوبی (با 48 میلیون نفر جمعیت 45301 مقاله) که با مشکلاتی مثل عدم دسترسی به تجهیزات آزمایشگاهی مواجه نیست، نشان می دهد اوضاع حداقل از منظر کمیت چندان هم بد نیست.
تعداد ارجاع به مقالات ایرانی کاهش یافته است
کارشناسان معتقدند این اعداد تنها رشد کمی تعداد مقاله ها را نشان میدهند و نشانی از رشد کیفی را در خود ندارند. چندی پیش دبیر کمیسیون نشریات وزارت بهداشت با انتقاد از کاهش ارجاعات به مقالات ایرانی گفت: با وجود چند برابر شدن تعداد مقالات علوم پزشکی، تعداد ارجاعات به مقالات ایرانی 5 برابر کاهش داشته است. مطالعه ای که در تابستان سال جاری در مجله "مطالعات کتابداری و اطلاع رسانی" به چاپ رسید حاکی از میزان بالای چاپ مقالات در مجلات سطح پایین است.
نگاهی اجمالی به مقالات منتشر شده توسط محققان ایرانی در سال های اخیر، حکایت از اقبال بالا به چاپ مقاله در مجلات سطح پایین ISI که مربوط به کشورهای آسیایی یا اروپای شرقی هستند، دارد. اگرچه پژوهش و چاپ مقاله در دنیای امروز نشان دهنده سطح علمی و تکنولوژیک یک کشور به شمار رفته و منجر به ترقی و پیشرفت کشور می شوند، اما اقبال به مجلات سطح پایین و دوری از کیفیت، آفتی در این راه است.
شتاب زدگی و سطحی نگری در تدوین و وجود نقص در قوانین
وجود قوانین منطقی و با پایداری نسبی حداقل خواسته دانشگاهیان فعال در عرصه پژوهش است. تغییر شتاب زده قوانین پژوهشی که هر دو سال یکبار اتفاق می افتد، عرصه را بر قشر دانشگاهی تنگ کرده و قدرت برنامه ریزی را از آنها می گیرد. اگر چه وجود تحرک و پویایی در تغییر قوانین و اصلاح آنها به خودی خود بد نیست، اما عدم اطمینان به پایداری این قوانین، قوه ابتکار را از محققان سلب می کند.
بدترین بخش قضیه این است که به نظر می رسد این قوانین توسط سیاسیون و یا حداقل توسط دانشگاهیان مشغول به سیاست طراحی می شود و نه نخبگان دانشگاهی. مثال شاخص آن هم آخرین مصوبه وزارت علوم در خصوص لزوم داشتن مقاله های تک نفری است. چیزی که حداقل در پژوهش حوزه علوم تجربی، بیشتر به یک شوخی شبیه است و نشان می دهد کسی که چنین قانونی را طراحی کرد، به قول معروف دستی بر آتش نداشته است.
راهکارها چیست؟
راهکار رفع این مشکل، تشکیل هسته ای از نخبگان دانشگاهی در وزارت خانه ها جهت اصلاح آیین نامه و ارائه آن به جامعه دانشگاهی با یک فرصت شش ماهه جهت جمع آوری نظرات و سپس بازنگری و ابلاغ آن با اعتباری 10-5 ساله است.
تغییرات آیین نامه های جدید هم نباید عطف به گذشته شوند چرا که دانشگاهیان از بدو ورود به دانشگاه برنامه های خود را با محوریت آیین نامه های موجود طراحی کرده اند.
عدم ثبات در مدیریت دانشگاهی
عدم ثبات در مدیریت، پذیرش ریسک و تمایل به انجام تغییر را از مدیران ما می گیرد. مدیری که دو سه سال مجموعه ای را در اختیار می گیرد فرصتی برای تغییرات اساسی نخواهد داشت. این تغییرات ممکن است تا جمع و جور شوند مدت مدیریت مدیر هم به پایان برسد و آنچه از ایشان در ذهن می ماند، به هم ریختن سیستم است. در حالی که اگر یک رئیس دانشگاه حکمی 15-10 ساله داشته باشد به راحتی زمان برای برنامه ریزی، تغییر و حتی آزمون و خطا خواهد داشت.
امروزه، ثبات در مدیریت در دانشگاه های معتبر دنیا، امری کاملاً عادی است. آخرین رئیس دانشگاه کمبریج (که برترین دانشگاه جهان در سال 2010 است) 33 سال است که این مسند را در اختیار دارد! دانشگاه هاروارد به عنوان یکی از قدیمی ترین و سرشناس ترین موسسات آموزش عالی آمریکا و یکی از معروف ترین دانشگاههای دنیا در طول عمر 373 ساله اش، تنها 28 رئیس به خود دیده است و علت عوض شدن 11 رئیس دانشگاه مرگ آنها بوده است! جالب اینکه در طول ریاست این روسا، دولتها بارها تغییر کرده و احزاب با دیدگاه های بسیار متفاوت سر کار آمده اند.
در دنیای دانشگاهی به خصوص در دانشگاه های طراز اول دنیا ثبات مدیریت خیلی معمول است. این در حالیست که در دانشگاه تهران 31 رئیس در طول 75 سال تغییر یافت. در دانشگاه شهید بهشتی و در یک دوره 19 ساله، 15 رئیس عوض شده اند. این میزان در مورد دانشگاه شهرکرد، از سال 1373 تاکنون (17 سال) 6 رئیس بوده است (متوسط 8/2 سال برای هر رئیس).
به هر حال، نیاز مدیران مراکز آموزش عالی به امنیت خاطر مسئله ای است که بیش از پیش نیازمند توجه مسئولان است.
راهکار رفع این قضیه، باز هم دست به دامان نخبگان شدن است. سیاسیون، خصوصاً سیاسیون محلی نباید دخالتی در تعیین مدیران ارشد دانشگاهی داشته باشند. اگر چنین مسئله ای وجود داشته باشد رئیس باید به طور اتوماتیک از یک سال قبل از هر انتخابات پس از تغییر مسئولات محلی و در پی هر تحول سیاسی به فکر رفتن باشد. در حالی که ایجاد تشکلی از نخبگان متعهد، که به صورت فراجناحی و فارغ از تحولات سیاسی، متخصصان متعهد را شناسایی و به کار بگیرند از ضروریات است.
انگیزه ناکافی برای تحقیق
امروز اگر شما سمتی اجرایی در مجموعه خود داشته باشید، تا پنجاه درصد، بیشتر از همکاران هم سطح خود پول می گیرید بدون اینکه زمان بیشتری را صرف کار کرده باشید. امروزه انگیزه پژوهش در دانشگاه افت کرده است و اگر یک وضعیت استخدامی نسبتا ثابتی وجود داشته باشد، خیلی باید آدم خاصی باشید که به دنبال پژوهش بروید.
این مسئله، یک زنگ خطر جدی است و حتی رشد کمی مقالات در سال های اخیر ممکن است با تلاش برای تثبیت وضعیت استخدامی محققان جوان ارتباط داشته باشد. با گذشت سال ها، وضعیت استخدامی اساتید که در حال حاضر درصد بالایی از آنها جوان هستند تثبیت شده و کم کم انگیزه های پژوهشی کاهش می یابد و اگر مشوق های مناسب اعمال نشود، منجر به افت شدیدی در حوزه پژوهش خواهد شد.
عدم تجمیع امکانات
از دیگر مشکلات دانشگاهی ما که ارتباط تنگاتنگی با بحث مدیریت دارد، بحث عدم تجمیع امکانات است. شاید در یک دانشکده، چند مورد از یک دستگاه وجود داشته باشد و بعضا اصلا مورد استفاده قرار نگیرند اما هنوز بقیه همکاران، برای انجام کار پژوهشی نیازمند استفاده از این دستگاه ها به دلیل عدم دسترسی آسان، ناگزیر، دوباره تقاضای خرید آن را می دهند. در حالی که اگر این دستگاه ها به صورت متمرکز و در دسترس همگان نگهداری می شد، هزینه اضافه ای پرداخت نشده و به جای آن امکانات جدید دیگری تهیه می شد. در صورتی که امکانات یک مجموعه، تحت عناوینی همچون آزمایشگاه های مرکزی و ... تجمیع شود از هدر رفت منابع جلوگیری می شود که البته این مورد هم نیازمند مدیریت قوی و پایدار است.
بوروکراسی، همچنان مشکل زاست
به راستی راه اندازی سیستم گرنت پژوهشی موثر در یک مجموعه چقدر مشکل است؟ اختصاص میزانی از اعتبار به محقق بر اساس میزان فعالیت، به طوریکه منتهی به کاهش مراحل طولانی تدارکاتی شود، سیستمی است که در همه دنیا جواب داده و اجرا می شود. سخت بودن آن هم، محدود به مراحل وزن دهی به بخش های مختلف پژوهشی بر مبنای نیاز آنها به امکانات است.
استفاده از تجربیات محققین کشورهای دیگر
در عمده مقالات معتبر، نام محققان چند کشور در کنار هم دیده می شود. همکاری پژوهشی مشترک محققان ایرانی در کنار دانشمندان خارجی ضرورتی انکار ناپذیر است. اگر امروز کشوری مثل چین، در حال سبقت گرفتن از غرب در مسائل علمی است، علت آن، علاوه بر اراده ملی، ارتباطات گسترده ای است که محققان این کشور با دانشگاه های معتبر غربی برقرار کرده و روش ها و تکنیک های پژوهش را به کشور خود وارد کرده اند.
تشویق اعضای هیئت علمی به شرکت در فرصت های مطالعاتی، راه اندازی دوره های کوتاه مدت 4-3 ماهه پژوهشی به گونه ای که با مشوق ها و امتیازاتی برای اعضاء هیئت علمی شرکت کننده در آن ها همراه باشد و در صورت منتهی شدن به انتشار مقاله یا برگزاری کارگاهی برای آموزش آموخته ها به دیگران، امتیازات و تشویق های ویژه ای برای آن در نظر گرفته شود از راهکارهای ایجاد ارتباطات پژوهشی با کشورهای دیگر است که همواره باید مد نظر قرار گیرد.
امروز بر ما دانشگاهیان است که خود را سرباز مملکت و سرباز برنامه چشم انداز بیست ساله دانسته و مخصوصا در راستای پیشرفت برنامه چشم انداز و در حوزه پژوهش کمر همت را بیش از پیش بسته و زمینه رسیدن کشور به قله های علم و دانش را فراهم کنیم.
نظر شما