به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان «سقای آب و ادب» نوشته سید مهدی شجاعی عصر روز سهشنبه 22 آذر با حضور مهدی پوررضائیان، امیر دژاکام، ابوالفضل زرویی نصرآباد و صادق کرمیار در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در ابتدای این نشست مهدی پوررضائیان به عنوان منتقد با اشاره به اینکه این اثر را جدای از نقد محتوایی باید مورد توجه قرار داد، گفت: شجاعی در این رمان به گونهای مینویسد که من به آن نوشتن تماشایی میگویم. این به معنی آن است که نوشته او را مانند یک اثر سینمایی میتوان دید. از سوی دیگر او با هدف بازآفرینی به گونهای مینویسد که که ما با مستندسازیهای او متن را باور میکنیم.
وی ادامه داد: قلم شجاعی در این کتاب دست نیافتنی و به شکل باورنکردنیای زیباست. شاید باید آن را منظومه منثور و یا شعر نثر بنامیم و شاید اگر من را به مبالغه متهم نکنیم بگویم که این کتاب حافظ زبان فارسی از این پس میتواند باشد.
به گفته پوررضائیان، شجاعی در متن کتابش ظرفیتهای فراوانی را در قالب چند کلمه تجمیع میکند که گاهی حضور این همه ظرفیت تعجبآور نیز باشد.
کار شجاعی از حیث استناد بینظیر است
امیر دژاکام نیز در این نشست این رمان را از حیث ادبی دارای ساختاری قصه در قصه و چند لایه دانست و گفت: ساختار این رمان مانند ساختار جهان است که گفته شده لایه به لایه است و باید هر کدام از این لایهها گشوده شود تا به مرکز حقیقت پی ببریم.
وی در ادامه با اشاره به حضور استنادات تاریخی فراوان در این اثر، گفت: این کتاب تمامی اسنادی که درباره شخصیت عباس(ع) وجود داشته به کار برده است و من چون خودم این تجربه استناد کردن و پژوهش را در کارم دارم میگویم که از این حیث با اثری بینظیر روبروییم.
وی در ادامه افزود: شجاعی با این کتاب ایمان خواننده به نیازهای دینیاش را در حوزه دین افزایش داد و حتی از منظر استدلالی نیز در ساحت خردگرایی به خلق نگاهی ویژه دست یافته است که قابل تقدیر است.
دژاکام همچنین با اشاره به ساحث آیینی این اثر نیز گفت: در ماجراهای تاریخی معمولا خرافات و اوهام فراوانی وارد میشوند این مساله را حتی در مدیحهسرایی امروز نیز میبینیم که سعی دارد به هر شکل ممکن و با هر وسیلهای مردم را بگریاند در حالی که عزاداری از تبعات قیام عاشوراست و نه از اهداف آن و ادبیات و وجهه توصیفی آن در این میان باید بتواند این معضل را به نوعی رفع کند.
کوشش شجاعی در سقای آب و ادب ستودنی است
سومین سخنران این نشست نیز ابوالفضل زرویی نصرآباد بود که ادبیات شجاعی را به نوعی احیاگر ادبیات آیینی و مذهبی عنوان کرد و گفت: من سوای کشش و جوشش حس میکنم کار شجاعی کوششی نیز دارد که مهم است؛ چراکه او سوای برخی از آثار، نوشتن را تنها به بخت و اقبال نسبت نمیدهد.
زرویی نصرآباد ادامه داد: دغدغه همیشگی در نویسندگی چه گفتن و چگونه نوشتن است. اینکه چگونه بنویسیم که دست و پای ما را نبندد، اینکه چگونه حتی در روایت از اشقیا بتوانیم چهره انبیا را تصویر کنیم و این از تواناییهای کار شجاعی است.
این نویسنده و طنزپرداز افزود: کار انتشارات نیستان در سالهای اخیر از حیث بیغلط چاپ کردن آثار دینی و نیز انتشار فاخر آنها بسیار قابل تقدیر است و کتاب «سقای آب و ادب» نیز در این میان نمونه بود.
زرویی همچنین به موضوع روزآمد کردن مباحث و تحلیل در این رمان اشاره کرد و گفت: فصلی مانند عباس فرشتگان در این اثر نگاه ما را به بسیاری از مقولات تغییر داد. از بسیاری از مفاهیم مانند امر به معروف به ما تعاریف تازهای به دور از کلیشهها جاری داد.
وی افزود: شجاعی در این اثر متنی سرشار از سجع خلق کرده است که این کار در خلق اثری مانند رمان به واسطه محذوریتهایی که دارد قابل توجه است و به اندازه زیادی به زیبایی متن افزوده است.
ضرورت روایتهای تازه از واقعه عاشورا
صادق کرمیار نیز که آخرین سخرنان این نشست به شمار میرفت با اشاره به انتشار مصاحبه یکی از رسانهها با نویسندهای مبنی بر اینکه شجاعی درباره عاشورا سادهنویسی نکرده است، گفت: عاشوار اساسا واقعهای نیست که بخواهیم آن را ساده بنویسیم. این حادثه از حیث زبانی و معناشناسی واقعیتهایی دارد که نمیتوان آن را معاصر دانست.
وی ادامه داد: شجاعی نمیخواهد ما را با حضرت عباس(ع) آشنا کند. او آمده است تا خودش را در قالب داستان کشف کند و ما را با این کشف به آشنایی با حضرت عباس(ع) برساند. او در واقع در این کار خودش نیز در قامت خواننده متن خودش نشسته و این نکتهای است که باید به آن توجه کرد.
وی اشاره کرد: حضرت عباس(ع) یک واقعیت است که شجاعی در اثر خود با آشناییزدایی از آن یک نگاه تازه از او را به ما ارائه میدهد و حسی را به واسطه آن به ما منتقل میکند که تا پیش از این وجود نداشته است. او را طوری به ما معرفی کرده است که گویا تازه با او آشنا شدهایم.
نویسنده رمان «دشتهای سوزان» افزود: 50 سال قبل از این اگر درباره واقعه عاشورا بحث میکردیم تنها بنیامیه را لعن میکردیم اما امروز در روایت از عاشورا ضرورت دارد به شکلی تازه با این واقعیت روبرو شویم و تاثیرگذاری آن در این واقعه را مورد بررسی قرار دهیم.
کرمیار همچنین گفت: وقتی عنوان میکنیم که به دنبال ایجاد یک زبان ساده در روایت هستیم، معنی آن این است که میخواهیم درک هنری را از یک اثر بگیریم و شناختی ادراکی از آن ازائه دهیم و این یعنی زمینه سازی برای سکولاریزه کردن این مباحث از سوی خود ما.
وی تاکید کرد: با آشناییزدایی از کربلا میتوانیم آنرا جاودانه کنیم و این یعنی در هر دورهای طوری از آن به یک ارائه هنری برسیم که گویا برای نخستینبار است که این اتفاق در حال رخ دادن است.
نظر شما