حجت الاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد علل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق گفت: جریان پیدایش مارکسیسم و مستقر شدن آن در اتحاد جماهیر شوروی سابق جریانی بود که در ابتدا بسیاری از انقلابیون را به خودش جلب کرد و تصور می کردند که راهی برای نجات بشریت هست.
وی با بیان اینکه کمونیسم در برابر امپریالیسم و کاپیتالیسم قرار داشت، افزود: از آنجا که ظلم و استبداد کاپیتالیسم بر جهان مسلم شده است و طبقات اجتماعی از ستم کاپیتالیسم رنج می بردند احساس می کردند که باید راهی برای نجات پیدا کنند و بنابراین تصور می کردند که مارکسیسم و ماتریالیسم تاریخی یا دیالکتیک که مکتب فکری مارکس و انگلس بود راهی برای نجات آنهاست.
حجت الاسلام یوسفی مقدم تصریح کرد: بسیاری از مردم در دنیا راه مارکسیسم را در پیش گرفتند ولی غافل از اینکه کاپیتالیسم اگر راه استبداد و استعمار را در پیش گرفته است جهت این است که از فطرت انسان فاصله گرفته و هر جریان فکری که از فطرت اصیل انسان فاصله بگیرد به همان مشکلی که کاپیتالیسم گرفتار شده گرفتار می شود.
وی در ادامه سخنانش با بیان اینکه نامه بسیار مهمی که حضرت امام(ره) برای گورباچف نوشتند تبیین همین مواضع بود، تصریح کرد: حضرت امام(ره) خواستند به آنها بفهمانند که دیر یا زود شوروی و اتحاد جماهیر شوروی دچار تشتت و اضمحلال خواهد شد، چرا که مارکسیسم بر پایه و اساس بنیادینی استوار نیست. هر مکتب فکری که براساس بنیاد فطرت انسانی استوار نباشد حرکتی جبری خواهد بود و حرکت های جبری تا زمانی که جبر پشت سر آنهاست استمرار پیدا می کند ولی به محض اینکه قدرت و توان جبری اضمحلال پیدا کرد از حرکت باز می ایستد.
یوسفی مقدم با تأکید بر اینکه مارکسیسم هم با جبر دیکتاتوری و استبداد که در شوروی به وجود آمده بود توانست راهی را مدتی در پیش گیرد و انسان هایی را فریب دهد و مردمی را به سمت تفکر سوسیالیسم سوق دهد، اذعان کرد: اما زمانی که مردم احساس کردند که این جریان برخلاف فطرت آنهاست نه تنها نیازهای آنها را پاسخ نمی دهد بلکه جریانی است در برابر نیازها و خواست های آنها به پا خاستند و در مقابل آن ایستادند.
وی با اشاره به اینکه انسان به طور طبیعی و فطری به سوی خداوند و تعالی انبیاء(ع) گرایش دارد، گفت: ممکن است با تبلیغات این گرایش مدتی مستور و مخفی شود، اما از بین نمی رود. طبیعی است که در زمان مناسب این گرایش فطری و ذاتی و طبیعی انسان رشد پیدا می کند و دوباره به سوی خداوند بر می گردد.
رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم تصریح کرد: در بعد مسائل اخلاقی هم همین گونه است وقتی که مارکسیسم بنا را بر ماتریالیسم و مادی گرایی گذاشت آنچه که برای او اصالت پیدا می کند ماده و هر چیزی است که در پرتو ماده وجود دارد. مسئله اخلاق و دین و خانواده و عفت، حیا، انسانیت و ... هم اگر ارزشی داشته باشد تنها ارزش ابزاری دارد و تا زمانی که پیروان مکتب را به اهداف مکتب سوق دهد از آنها به عنوان ابزار استفاده می کنند و بنابراین اصالت و ارزش واقعی در نظر آنها ندارد.
وی افزود: بدیهی است که آنچه امام(ره) پیش بینی کردند براساس همین واقعیت بود که مکتب مارکسیسم برخلاف فطرت انسان ها و ارزش های الهی و انسانی است و نمی تواند دوام پیدا کند و بنابراین از آنها خواستند قبل از آنکه در دام امپریالیسم و استعمار بیفتند به سوی قرآن و اسلام بیایند. همین مسئله هم در مورد کاپیتالیسم و امپریالیسم هم وجود دارد، برای اینکه کاپیتالیسم و امپریالیسم روی دیگر همین سکه ظالمانه و فطرت ستیز است.
یوسفی مقدم با اشاره به اینکه مکاتب دیگری که هم هستند و بنیاد فکری امپریالیسم را تشکیل می دهند همین ضعف و مشکل در آنها وجود دارد، اظهار داشت: لیبرالیسم هم مکتبی است که به اصالت انسان و ارزش های بشری توجه ندارد و لذا اگر امروز جریان بیداری جوامع بشری و جنبش وال استریت را در دنیا مشاهده می کنیم یک جریان فطری است. یعنی حرکتی است که به ندای حقیقت پاسخ داده است چرا که فطرت انسان با جریان های کمونیستی و کاپیتالیستی همسویی ندارد.
وی در پایان سخنانش تأکید کرد: جنبش وال استریت یک جریان فطری است که اگر رهبران این جنبش بتوانند مدیریت مناسبی داشته باشند یقینا همین مسیری که برای مارکسیسم و اتحاد جماهیر شوروی سابق پیش آمد برای کاپیتالیسم و لیبرالیسم هم پیش خواهد آمد.
نظر شما