۲۸ دی ۱۳۸۳، ۱۰:۰۰

دبير علمي همايش صفي الدين ارموي در گفت و گو با "مهر" :

موسيقي هيچ مخالفتي با انديشه ديني ندارد // موسيقي معنوي موجب تعالي انسان مي شود

اگر مباني انديشه هاي زيبايي شناسي موسيقي با انديشه هاي ديني مطابق نباشد ناهنجاري در اخلاق و اجتماع ايجاد كرده و انسان را از حكمت جدا مي سازد .

دكتر ايرج نعيمايي، دبير علمي همايش صفي الدين ارموي، در گفت و گو با خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" درباره مغفول ماندن جنبه حكمي موسيقي در فرهنگ اسلامي اظهار داشت : پس از قرون اوليه اسلامي همه موضوعات فرهنگي - علمي مورد توجه انديشمندان مسلمان قرار گرفت  و آنها سعي كردند ارتباطي ميان اعتقادات ديني با چنين تفكري برقرار كنند. از جمله چنين مباحثي بحث موسيقي بود كه بخش مهم و اساسي از هنر را تشكيل مي دهد .  برخوردهايي كه با برخي از هنرها مانند : نقاشي، مجسمه سازي و موسيقي صورت گرفت حكما و انديشمندان ديني را به تبيين اين برخوردها ترغيب نمود. چرا كه در نظر اينان ماهيت اين گونه هنرها هيچ مخالفتي با انديشه ديني نداشت و مي توانست رابطه مسالمت آميز و گاهي نيز مكمل براي معرفت ديني داشته باشد. لذا از همان قرن دوم هجري بجد به اين موضوع پرداخته شد. نتيجه چنين دستاوردي اين شد كه بنيان جديدي را در نسبت با تفكر ايجاد كنند. نسبت انديشه با موضوعات معرفتي نه فقط در موسيقي بلكه در همه هنرها صورت گرفت به نوعي كه در همه اين هنرها مي توان به مباحث حكمي پي برد كه در ذات  اين آثار نهفته است.

وي در ادامه افزود : اگر شما هنرهايي كه از قرون چهارم هجري به بعد خلق شده  را مورد بررسي قرار دهيد به نوعي نسبت اين بنيان هاي معرفتي را در قالب نماد و نقوش و طرح آشكارا خواهيد ديد. انديشمنداني مانند : فارابي، ابن سينا، قطب الدين شيرازي، مير سيد شريف جرجاني، و عبدالقادر مراغي  سعي كردند كه اين نسبت را دريابند. آنها در جست و جوي بيان توحيدي در موسيقي بودند كه زيربناي شكل گيري آن براي حكما مد نظر بود. اين نسبت جدا از نسبت هايي كه در هنرهاي ديگر وجود دارد نبود. به طور مثال ، نقاشي و صورتگري حرام اعلام شده بود، لذا هنرمنداني كه پي به معرفت ديني و توحيدي برده اند از هنر نقاشي معرفت الهي استنباط كرده و با رنگها و طرح هاي خود دعوت حق را پاسخ داده اند. در موسيقي نيز همين بنا را گذاشته  و نسبت هاي توحيدي را در مورد  مفاهيمي مانند تعالي، بي نهايت، عدالت، وحدت و كثرت، بقاء، معاد و .. كه بنيان انديشه توحيدي را تشكيل مي داد  در آثارهنري خود به كار گرفته اند .

دكتر نعيمايي در پاسخ به اين پرسش كه نزديكي ميان موسيقي معنوي در فرهنگ اسلامي و بحث زيبايي و جمال چيست اظهار داشت : اين بحث با تمسك به آيه شريفه قرآن كه خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد مطرح است. وقتي چنين نسبت هايي از سوي حكماي اسلامي كشف شد، منجر به كشف تناسب هايي نيز مي شود كه خداوند خلق كرده است. يكي از بحث هايي كه در موسيقي مطرح است ملايمت طبع ناميده مي شود. طبع انساني ناخودآگاه از ناملايمات و پليدي ها منزجر است . موسيقي يكي از هنرهايي است كه بي شك مي تواند فواصل سلولي انسان را تغيير داده  و تا حد مرگ و   ابتذال نيز پيش برد . همچنين موسيقي مي تواند طبع انسان را ملايم و متعالي سازد.

دبير علمي همايش بين المللي صفي الدين ارموي در ادامه افزود : نسبت هايي كه ما مي توانيم از آن استفاده كنيم نسبت هايي است كه از يك سو در خون و قلب و بدن آدمي جاري است و از سوي  ديگر نسبتي كه با اصوات برقرار است. حكما چنين معرفتي را دريافتند و ارموي اولين كسي است كه بحث ملايمت و تنافر طبع را مطرح كرده است. لذا در بحث حليت موسيقي نيز چنين پرسشي را مطرح كردند كه جان و گوش آدمي با  چه تناسب هايي سازگاري دارد.  توجه حكما موجب كشف تناسب باطني اي كه در هستي  نهفته بود شد و بدين ترتيب جايگاه موسيقي در هستي تبيين شد

دكتر نعيمايي در پاسخ به اين پرسش كه ما با يك معضلي مواجه هستيم كه مي توان از آن به گسست معرفتي ياد كرد براي اين كه اين گسست ترميم پيدا كند و آن معرفت به زايش و پويايي بيفتد چه بايد كرد گفت : ما هيچ راهي نداريم جز اين كه از تجربيات بزرگان كه تجربيات آنها نيز پيوسته با دوران ائمه (ع) بود و ائمه( ع) نيز به سر منشاء وحي متصل بودند استفاده كنيم . بشر معاصر از اين تجارب غفلت كرده يا اصلا نديده و يا كم ديده است . به هر ميزاني كه از  تجارب گذشته  استفاده كنيم، قطعا بهتر مي توانيم از آن عبور كنيم ولي اگر اين را نبينيم بايد بر اساس تجارب خود عمل كنيم درحالي كه تجارب دوران ما التقاطي است و سبب نمي شود كه به آن معرفت ناب دست پيدا كنيم .

وي در پاسخ به اين پرسش كه تصور نمي كنيد چنين تصوري به انديشه سنتگرايان بسيار نزديك است گفت : اگر چنين نظري به سنتگرايان نزديك باشد كه ما حرف صادقي را مطرح كرديم و اين همان سنت الهي است، اما مقصود من رجعت به گذشته و در گذشته زندگي كردن نيست. ماهيت هر هنري بايد ديني باشد تا به آن سنت الهي نزديك گردد. بنابراين ما بايد بر اساس تجربيات گذشته حركت كنيم . اگر ما در علم بر پايه تجربيات گذشته حركت نمي كرديم به اين درجه از شكوفايي علمي نمي رسيدم. اما ما در تجارب معرفتي حلقه مفقوده اي داريم. بشر امروز به اندازه حافظ و مولانا و ابن عربي و ابن سينا و سهروردي نيست. براي اين كه آنها از تجاربي بهره بردند كه ما از آن بي بهره ايم . 

دكتر نعيمايي با تاكيد بر اين مطلب كه ما بر اساس آثاري كه در اختيار داريم مي بايست به چنين مباني معرفتي پي ببريم گفت : اما از آنجا كه در موسيقي چنين مباني كمتر ثبت شده است كار ما بسيار دشوار است. لذا ما با هوشياري از اين مباني به انديشه هاي زيبايي شناسي در موسيقي پي خواهيم برد كه از لحاظ حكمي براي ما مفيد است. اگر اين مباني با انديشه هاي ديني ما مطابق نباشد ناهنجاري در اخلاق و اجتماع ايجاد مي كند و انسان را از فلسفه اي كه براي آن تعبير كرديم جدا مي سازد . جامعه اي كه بر اساس ماهيت ديني استوار است مي بايست اجزاي آن با يكديگر مطابق باشند. اين به آن معنا نيست كه ما شعري زيبا را بر موسيقي بگذاريم و آن را جنبه اي از معنويت بدانيم، چنين چيزي اصلا درست نيست چراكه موسيقي معنوي در  جنبه ذاتي  خود  تعالي را در بر مي گيرد.  فهم اين امر از عهده كساني كه صاحب عمل و معرفت هستند بر مي آيد. ما در تاريخ معاصر چنين افرادي را به ندرت مي يابيم.

کد خبر 149082

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha