صبح سه شنبه ششم دسامبر گروه ما با دو خودروی ون پس از پیوستن دو خودروی دیگر که حامل خبرنگاران دعوت شده به نشست ناتو بودند، به سمت مرز غربی آلمان به راه افتاد. از بن تا بروکسل با خودرو تقریبا سه ساعت راه بود و در طول این مسیر ما به گفتگو در مورد مسائل مختلف از جمله کنفرانس بن و شنیده ها و مشاهداتمان پرداختیم.
در طول این سفر و در جریان بحثهای مختلفی که بین دوستان خبرنگار پیش می آمد متوجه شدم بسیاری از مشکلات موجود در منطقه، مشکلات مشترک کشورهای ماست و تمامی دوستان در مورد راه حل این مشکلات اتفاق نظر داشته و هم عقیده اند، تاسف برانگیز است که گاهی علیرغم وجود راه حل هایی چنین آشکار، دولتها از همکاری با یکدیگر سرباز زده و منافع سیاسی خود را به منافع ملتهایشان ترجیح می دهند.
آنطور که به ما گفته بودند قرار بود بدون توقف تا خود بروکسل در راه باشیم اما پس از طی مسافتی در خاک بلژیک در استراحتگاهی توقف کرده و به یک کافه که بخشی از آن هم شیرینی و شکلات فروشی بود برده شدیم. بعد از دادن سفارش، چند دقیقه ای منتظر ماندیم تا راهنماهای ما با بسته های شکلات در دست بازگردند. به گفته آنان چنین روزی در آلمان موسوم به "روز نکلاس" بود که طی آن کودکان در شهر به راه افتاده و با زدن در خانه ها از صاحبان آنها شیرینی و شکلات هدیه می گیرند.
بعد از پشت سرگذاشتن جاده هایی که زیبایی و سرسبزی شان مرا یاد جاده های شمال خودمان می انداخت به حومه شهر بروکسل رسیدیم، هوای این شهر نسبت به بن سردتر بود و باد تندی می وزید. هتل ما در منطقه ای نزدیک به محلی بود که مقر اصلی ناتو در آن قرار داشت، بعد از تحویل گرفتن اتاقهایمان به همراه هماهنگ کننده بازدید از این مقر، به آنجا رفته و ناهار خوردیم. علت اصلی حضور ما در آنجا پوشش نشست وزیران خارجه ناتو در مورد افغانستان بود که قرار بود روزهای چهارشنبه و پنچ شنبه هفتم و هشتم دسامبر (هفدهم و هجدهم آذر) برگزار شود. در کنار این موضوع نیز برنامه هایی برای دیدار با هیئتهای اجرایی افغانستان و مقامات مرتبط با جنگ ناتو در این کشور ترتیب داده شده بود.
نکته ای که ما در این مکان به آن پی بردیم، تقسیم بندی میزان عمومیت دیدارها و اظهارات مقامات ناتو به سه سطح بود. نشستی که در سطح 3 برگزار می شد عموما با حضور مقامات ارشد کشورها و نمایندگان آنها در ناتو بود که شرکت کنندگان به هیچ وجه اجازه انتشار و بیان مطالب آن در خارج از این مکان را نداشتند.
نشست سطح 2 با حضور نمایندگان کشورها در ناتو، سخنگویان و افراد مطلع در زمینه عملیات این پیمان بود و نقل قول و استفاده از اظهارات آنها تنها بدون بردن نامی از آنها مجاز بود. نشست سطح 1 نیز نشستی بود که شرکت کنندگان در آن حق استفاده از اظهارات مقامات، نقل قول و انتشار خبر در رسانه ها را با ذکر اسامی داشتند. در حالت کلی نیز هیچکدام از مقامات و مسئولان دفاتر کشورها در ناتو حق اظهار نظر و یا مصاحبه را نداشته و این وظیفه به سخنگوها محول شده بود.
برنامه ای که برای بعدازظهر ترتیب داده شد، نشستی مطبوعاتی با چند سخنگوی ناتو بود. آنها ابتدا در مورد دستور کار نشست وزیران خارجه توضیحاتی دادند و سپس نوبت پاسخ به سوالات خبرنگاران در این زمینه شد. تقریبا همه سوال داشتند و دستهای خود را برای پرسیدن این سوال بالاگرفته بودند، اما از آنجا که خود سخنگو انتخاب می کرد چه کسی از وی سوال کند، نوبت به گروه ما نرسید. چیزی که توجه مرا به خود جلب کرد تعداد زیاد خبرنگاران لیبیایی و سوالاتی بود که آنان در مورد اقدامات ناتو در کشورشان داشتند، بطوری که کلا بحث افغانستان کمرنگ شد.
بخش رسانه ها در مقر ناتو، افتتاحیه نشست وزیران بطور مستقیم از تلویزیون این مقر پخش شد
غروب سه شنبه فرصتی دست داد تا با اعضای گروهمان به مرکز بروکسل رفته و گشتی در آن بزنیم. بروکسل جایی که علاوه بر مقر ناتو، ساختمان پارلمان اروپا و چندین سازمان اروپایی دیگر در آن قرار دارد، نماد اتحادیه اروپا و محل تصمیم گیری در مورد سرنوشت حدود 200 میلیون اروپایی است، شهری با ساختمانهای مجلل و کلیساهای باشکوه، خیابانهای سنگفرش که برای حفاظت از آنها، حتی در فصل زمستان و هنگام بارش برف نیز رانندگان حق استفاده از زنجیر چرخ را ندارند.
با تمام این ها بروکسل میزبان بیش از دو میلیون مهاجر از کشورهای غیراروپایی است. در معابر آن که قدم می زنی صدای تکلم عابران به زبانهای عربی، فرانسوی، آلمانی و حتی ایرانی به گوش می خورد، در میان مهاجران سهم اعراب که بیشترشان از کشورهای شمال آفریقا هستند، بیشتر از دیگران است. به گفته راهنمای ما اکثر این مهاجران در کارهای خدماتی، رستوران، فروشگاهها و یا کارهای سطح پایین مشغول به کارند و با زحمت فراوان هزینه زندگی پرخرج در این شهر را تامین می کنند.
از سوی دیگر بروکسل پایتخت بلژیک است. کشوری متشکل از دو طیف جمعیتی فرانسوی و هلندی زبان که طی دو سال گذشته با طولانی شدن اختلافاتشان بر سر تشکیل دولت، رکوردی تاریخی از خود به جا گذاشتند. این اختلاف حتی در مظاهر بیرونی زندگی مردم بلژیک نیز قابل مشاهده است. جالب این جاست که چنین جایی با این شدت از اختلاف و عدم هماهنگی در بین ساکنانش، یکی از نمادهای اتحاد 27 کشور اروپایی تحت عنوان اتحادیه اروپا است.
به تابلوهای خیابانها که نگاه کنی متوجه دو زبانه بودن آنها می شوی، یکی به فرانسوی و دیگری به هلندی. به گفته یکی از دوستان افغان ما، این غربی ها که انقدر از وجود اختلاف بین گروههای افغانی انتقاد دارند، چرا این شکاف آشکار بین مردم کشوری در قلب اروپا را نمی بینند. او می گفت این مردمان حتی تا این حد آمادگی کنار آمدن با یکدیگر را ندارند که مثلا بر سر یک زبان توافق کنند و می بینیم که امروز هر کدامشان در بلژیک راه خود را می رود.
اما بروکسل بخاطر یک چیز دیگر نیز معروف است و آن شکلاتهایش است. شکلات سوغاتی مخصوص پایتخت بلژیک است و هر مسافر و توریستی سعی می کند بدون آن، این شهر را ترک نکند. در عین حال رقابت بین چندین کارخانه معروف تولید شکلات منجر به تولید کیفیت بالای انواع شکلات با طعم، رنگ و اشکال مختلف شده است. یک نکته مثبت این شکلاتها برچسب آنها است که حاوی اطلاعاتی مانند مواد تشکیل دهنده، درصد کاکائو و شکر به کار رفته در آنها بوده و موجب می شود خریدار به هنگام انتخاب محصول مورد نظرش دچار اشتباه نشود.
نظر شما