به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب، مجموعهای از داستانهای کوتاه ماریو بارگاس یوسا، جان آپدایک، روبرتو بولانیو و یییون لی است که عنوان کتاب هم از عنوان داستان بولانیو یعنی «ملاقات با انریکهلین» وام گرفته شده است. در این کتاب داستانهای «سه طرح، سه شخصیت» از یوسا، «اشکهای پدرم» از جان آپدایک، «سنسینی» و «ملاقات با انریکهلین» از بولانیو و «خانهای روی آتش» از یونلی منتشر شده است.
یوسا در داستانی که در این کتاب آمده است، راوی سه سرنوشت است که در نگاه اول بیشتر به طرح میماند تا داستان. اما چیردهدستی این نویسنده در توصیف آدمها تفسیر زندگیشان و این که چطور به مدینه فاضلهشان میرسند داستانی را پیش روی مخاطب میگذاردکه از یوسا انتظار میرود. اما آپدایک داستانی کاروری نوشته است. مانند فاکنر چندان واژگان پرطمطراقی را به خدمت نگرفته است اما به تاسی از او، برشی بر یک اتفاق زده است، اتفاقی که با دیدن اشکهای پدرش شروع میشود.
قلم روبرتو بولانیو از جنس همان الههگان ادبی آمریکای لاتین است؛ نویسندهای شیلیایی که گاه چندان رئال مینویسد که گویی خود در بطن ماجرا قرار گرفته و گاه، مانند آستوریاس شاعرانه قلم میزند و انگار که نثری منظوم پیش روی مخاطب گذاشته است. یی یونلی، تنها نویسنده زن این مجموعه داستان است. درباره کار این نویسنده باید گفت که طنز گزندهای دارد. این نویسنده با رعایت استانداردهای داستاننویسی، به خوبی نشان میدهد که بیاعتنا به رویدادهای کشورش نیست. یی یونلی رندانه نقبی به پوشالی بودن ادعای استحکام نظام خانواده در چین میزند، امری که برای سیاسیون این کشور بسیار مهم است.
در داستان «سه طرح، سه شخصیت» از این کتاب میخوانیم:
ما با هم دوست شدیم. لاغر بود، کهنهپوش با موهایی فرفری که هرگز رنگ شانه را ندیده بود و چشمان آبی که دودو میزد. نیکول با پسری اسپانیایی زندگی میکرد که مثل خودش در عالم سینما بود و پییر، هر روز صبح با شیرینیهای تازه قنادی سرپیچ، بیدارشان میکرد. بعد از این که کارش در حمام آنها تمام میشد میآمد سراغ من و بیدارم میکرد. با هم میرفتیم تورنو ساندویچ میخوردیم و تازه داشتم از سبک زندگی «هرچه پیش آید، خوش آید»ش چیزهایی یاد میگرفتم: شب هرجا که میشد سرش را میگذاشت روی بالش، در پاگرد، روی کاناپه و نازبالشهای دوستان بیشمارش که در خانه هر کدام چند تکه لباس و ابزاری را که سرمایهاش بود، باقی میگذاشت.
وقتی مینوشتم، میرفت سر وقت حمام یا وسائلم را کاملا بیخیال زیر و رو میکرد یا مینشست و طراحی میکرد و بعد پارهاش. گاهی اوقات چند روز یا هفته غیبش میزد و وقتی دوباره سر و کلهاش پیدا میشد، همان بود که بود؛ بشاش و دلنشین، مینشستم و به ماجراهای عجیب و غریبش گوش میکردم، که مثل سایر مناسک زندگیاش آنها را جدی نمیگرفت. یک بار دستگیرم شد که او در کمپ کولیها زندگی میکند و در جایی دیگر بنا به دلایلی....
«ملاقات با انریکهلین» با 116 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 3 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما