به گزارش خبرنگار مهر، نخستین نشست از سلسله نشستهای ادبی انجمن قلم ایران در حالی عصر روز چهارشنبه 28 دی در محل این انجمن برگزار شد که مخاطبان این نشست تا ساعاتی پس از شروع آن تنها سه نفر بودند.
در این نشست که بر اساس تصمیم مدیریت انجمن قلم از این پس به صورت ماهانه برگزار میشود و در گام نخست با استقبال هیچ یک از اعضای این انجمن روبرو نشد، حسین اسرافیلی به سخنرانی پیرامون شعر معاصر و چالشهای پیش رو پرداخت.
وی در سخنان خود شعر را آئینه تعادل میان صورت و معنا نامید که در آن انسان کامل متجلی میشود و افزود: شعر آئینهای از فرهنگ ما است، فرهنگی که مبتنی بر معنویتی است که مانند آسمان جاری است. شعر همانند پلی است که ماده و جهان را به آخرت پیوند میدهد و به همین دلیل است که آن را میتوان ابزاری دانست که میتواند دنیا را به آخرت پیوند دهد.
اسرافیلی ادامه داد: ادبیات ایران حتی پیش از ورود اسلام به ایران نیز ادبیاتی متعهد و دینی بوده است به طوری که در نمونههای به جای مانده از گاتها میتوان دید که راز و نیاز با خدا محور اصلی شعر بوده است.
این شاعر در ادامه با اشاره به اینکه در شصت سال گذشته شاعرانی توانستهاند یک سر و گردن بالاتر از سایرین باشند که انس و الفت بیشتری با شعر کلاسیک ایران داشتهاند، گفت: مثالهای فراوانی وجود دارد که نشان میدهد رمز ماندگاری شاعرانی چون شاملو، سیمین بهبهانی و حتی فروغ فرخزاد در انس و نیز الگوبرداری آنها از شعر کلاسیک ایران بوده است و امروز نیز ما اگر این ارتباطات را حفظ کنیم بی شک شعرمان متحول شده و یک سر و گردن بالاتر از آنها خواهد ایستاد.
سراینده مجموعه شعر«حیات خلوت کلمات» افزود: بیان زیبا و دلنشین ادب کلاسیک فارسی در کنار حساسیت و ریزبینی آن که گاه به دوران معاصر ما نیز اشاراتی دارد، نشانه پختگی این نوع ادبی است. در کنار آن زبان تمثیلی شعر کلاسیک فارسی تا اندازهای کاربردی و تاثیرگذار است که بسیاری از بزرگان و خطبا نیز پیش از این سخنان خود را با شعر آغاز و پایان میبردهاند.
اسرافیلی در ادامه با اشاره به حضور جریانات سیاسی در شعر معاصر فارسی گفت: بعد از کودتای 28 مرداد شاعران مدعی مبارزه سیاسی و روشنفکری، به موضعگیریهای صریح در ادبیات پرداختند و شعرشان هم به نوعی سیاسی شد البته این بیان سیاسی گاهی نیز در لفافه همراه بود و قابلیت درک عمومی در آن دیده نمیشد که علت این مسئله دور شدن از ارزشهای جامعه بود.
سراینده مجموعه شعر «صخره و پلنگ» ادامه داد که این تکیه نداشتن به ارزشها و مفاهیم معنوی به عنوان نخستین چالش شعر معاصر کار را به جایی رسانده است که امروزه گاهی دیده میشود شعری که حتی با موضوع اماکن مقدس سروده میشود، نیز دارای موضوعات غیرارزشی است که نمونه آن را در شعری از سیمین بهبهانی میتوان خواند که درباره مسجد سروده است.
وی افزود: شک نداریم که انقلاب اسلامی شعر را در مسیر تعالی قرار داد و آن را با ریشههای کهن، پیوندی مستحکمتر بخشید تا جایی که به راحتی میتوان ادعا کرد که آثار ابتدایی منتشر شده از سوی جوانان بعد از انقلاب از آثار ابتدایی بسیاری از بزرگان شعر قبل از انقلاب ارجمندتر است.
اسرافیلی تاکید کرد ریشه حضور تفکرات ضدارزشی با وجود اینکه در شعر بعد از انقلاب خشکیده شده است اما جوانانی به صورت زیرزمینی از سوی باقیماندههای این تفکرات پرورش یافتهاند که همچنان این اشعار را میسرایند و در کنار آنها نیز ارگانهایی وجود دارند که ماحصل فعالیت آنها در حزوه شعر و ادبیات اساس موضوعی بیاساس است.
این شاعر تاکید کرد: از طرف دیگر تعدادی از شاعران، جشنوارهای شدهاند و به تناسب فکر داوران جشنوارهها شعر میسرایند و این یعنی حضور شعر گنگ و بی معنی. این حرفها البته به معنی مخالفت با نوآوری نیست بلکه نوآوری باید در اندیشه و تفکر رخ دهد.
این شاعر آئینیسرا همچنین از موضوعاتی چون تقدس زدایی، استفاده بیرویه از عبارات ضدارزشی، سیاست زده شدن، حکومتی شدن عرصه فرهنگ، بیتوجهی به عرف و اخلاق جامعه، دوری از هویت دینی و ملی جامعه، عدم تعهد اجتماعی، نبود عمق اندیشه، تقلیدی بودن تفکر و شلختگی بیانی و زبانی به عنوان دیگر چالشهای شعر معاصر فارسی نام برد.
نظر شما