۲۹ بهمن ۱۳۹۰، ۱۳:۳۱

نگاهی به بخش رقابتی جشنواره/

جای خالی خلاقیت در موسیقی ایرانی احساس می شود

جای خالی خلاقیت در موسیقی ایرانی احساس می شود

اجرای گروه‌های موسیقی ایرانی در بخش رقابتی جشنواره موسیقی فجر نشان داد که علی رغم حضور جوانان فعال و با انگیزه، جای خالی خلاقیت در این نوع موسیقی احساس می شود.

به گزارش خبرنگار مهر، عصر روز پنجشنبه در پژوهشکده فرهنگ و هنر تهران، دو گروه از اصفهان و تهران در بخش مسابقه موسیقی ایرانی روی صحنه رفتند تا بخشی از توانایی‌ها و ظرفیت‌های موسیقی امروز ایران‌زمین را به نمایش بگذارند.

گروه اصفهان بدون حضور خواننده روی صحنه حاضر شدند و قطعاتی از ساخته‌های زنده‌یاد پرویز مشکاتیان را در دستگاه همایون اجرا کرد. تنها بخش تالیفی این گروه، دونوازی تار بود. اگر اجرای این گروه را با اجرای ضبط‌ شده گروه عارف و شیدا در آلبوم بیداد همایون مقایسه کنیم، تنها باید سری از سر تاسف تکان دهیم. چرا که توقع این بود که موسیقی ایرانی طی نزدیک به سی سال از گذشت زمان این آلبوم اینک می‌بایست از سطح بالاتری برخوردار باشد.

گروه بعدی یعنی «برازین» به سرپرستی هادی فیض‌آبادی فراهانی ، گرچه به ظاهر از آهنگ‌های اصلی بهره برده بود اما در بخش خوانندگی، تنظیم قطعات، سازبندی‌ها و تصنیف‌سازی‌ها چیزی را به موسیقی ما اضافه نمی‌کرد. در حقیقت تکرار مکرراتی بود که مخاطب حرفه‌ای موسیقی را کلافه می‌کرد و چیزی هم برای جذب شونده عادی در دست نداشت. این گروه نیز آثاری در دستگاه همایون اجرا می‌کرد که باز هم از همان پارادایم چاووش بهره برده بود. پارادایمی که در آن تار و سنتور و کمانچه و نی بم‌تار و تنبک و دف به عنوان ابزاری هماهنگ و همسو با یکدیگر برای اجرای خطوط و فواصل معین و تعریف شده در موسیقی ردیف دستگاهی ایران مورد استفاده واقع می‌شود. باید اعتراف کرد که دیگر از موسیقی گذشته ایران و خلاقیت امروزی خبری نیست هرچند که بعضا بارقه هایی از امید نیز دیده می شود. 

اینک این سوال مطرح می‌شود که چنین فضایی حاصل چه اتفاقی است؟ آیا اساتید این جوانان کم‌کاری کرده‌اند و نتوانسته‌اند آموزش صحیحی به این علاقه‌مندان بدهند؟ آیا نسل قبل موسیقی ایران نسل بعد را محرم تجربیات خود نمی‌دانست؟ آیا جوانان ما طوری تربیت شده‌اند که مجذوب بی‌شرط و شروط اساتید خود شده‌اند؟ آیا عدم وجود نقد صحیح و اصولی کار را به اینجا رسانده است؟ آیا نسل قبل از حضور نسل تازه و عقب ماندن از آن هراس داشته است؟ این سوالات را البته اگر بخواهیم ادامه دهیم، صفحات زیادی را سیاه خواهد کرد. اما آنچه مسلم است وجود تکرارزدگی است که در کار بزرگان نیز مشاهده می‌شود. نمونه‌اش اجرای جلال ذوالفنون در شب قبل بود که تصنیف‌های خاطره‌انگیزش را با ضعف‌های بسیار مجددا اجرا کرد و جایگاه خاطره‌های خوب‌اش را در ذهن مخاطبان تغییر داد.

آنچه که می‌توان از نسل جوان امروز –البته از اغلب‌شان- سراغ داشت، ناپختگی در تقلید است و عدم استفاده از اندیشه و خلاقیت است. اشعاری که این گروه‌های جوان برای ساز و آوازها و تصنیف‌ها انتخاب می‌کنند، واقعا چه ارتباط با مسائل روز اجتماع دارد؟ در کجای موسیقی آوازی ایرانی گسستگی شرایط با انتخاب اشعار، قابل دفاع است؟

باید گفت که امروز اساتید ما باید به خود آیند و به داد نسل جوان برسند. نسل جوانی که با هزاران آرزو و اندیشه گام در این راه می‌گذارند و با دنیای کوچک و بسته‌ای به نام گوشه و دستگاه مواجه می‌شوند و جرات شیطنت و چابکی را در آن ندارند.

کد خبر 1536530

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha