۱۷ بهمن ۱۳۸۳، ۱۱:۱۷

گفتگوي تفصيلي" مهر" با مهندس مهدي قدمي رييس مركز توسعه ورزش قهرماني:

فدراسيون فوتبال هماهنگ ترين فدراسيون با سازمان تربيت بدني است/// بالاترين مقام فوتبال دركشور رييس فدراسيون مي باشد

گروه ورزشي" مهر": جوانترين مديردرسازمان تربيت بدني بالاترين سمت بعد از رييس سازمان تربيت بدني را عهده دار است. او ابتدا جانشين حسن تقدس نژاد درمعاونت مالي، اداري سازمان شد و بعد ازرفتن علي كفاشيان ازمعاونت فني به كميته ملي المپيك جانشين وي شد. البته در چارت جديد سازمان تربيت بدني معاونتي با عنوان معاون فني نداريم و به جاي معاونت فني پست معاون رييس سازمان و رئيس مركز توسعه ورزش قهرماني تعريف شده است.

مهندس مهدي قدمي درحال حاضربراين صندلي نشسته وعليرغم انتقادهايي كه ازوي درابتدا صورت مي گرفت، همچنان نزديكترين فرد به رييس سازمان تربيت بدني مي باشد. « قويترين معاونتي كه مهرعليزاده قبول دارد، من هستم » وبا اين جمله نقش وجودي خود را درمهمترين نهاد تصميم گيري ورزشي مطرح مي كند. مهندس مي گفت سه سال است دنبال آن هستم كه يك ايراد ازتوبگيرم ونتوانستم. اما ايراد ديگري كه متوجه وي بوده وهست ورزشي نبودن اودرحد يك مديرعاليرتبه ورزشي است.
از9 سالگي كونگ فو كارمي كردم. بعد رفتم تكواندو وزيرنظراستاد اصغرفتحي تمرين كردم. دان 5 فدراسيون جهاني تكواندو را هم دارم. خودش مي گويد درمديريتهايي كه تا كنون داشته همواره يك سر مدير ورزشي بوده است.
زماني كه تيم فوتبال كشاورزدرفوتبال تهران مطرح شد، من رييس كميته ورزشي بانك كشاورزي بودم. حدود 10- 11 سال هم در رشته تكواندومربيگري كرده ام ومربي هما بودم. درمجموع وقتي خودم را با سايرمعاونين فني سازمان مقايسه مي كنم، مي بينم ازهمه آنها كه تا قبل ازمن بوده اند، ورزشي ترم. با اين مقدمه گفتگوي تفصيلي خود را با مهندس مهدي قدمي آغازمي كنيم. هرچند كه به رسم امانت بخشهايي ازاين گفتگو انجام شده بنا به درخواست خود آقاي قدمي را منتشرنمي كنيم و پيش ما محفوظ مي ماند:

* از فوتبال شروع مي كنيم. آنهم به دليل حساسيت بالايي كه اين روزها تيم ملي فوتبال ما با آن روبرو است. همين الان رسانه هاي عربي و رسانه هاي داخلي روي بازي ايران و بحرين خيلي زوم كرده اند. مي خواستيم ببينيم نحوه حمايت سازمان از تيم ملي و تيمهاي ملي چگونه است؟
ما هرچه صحبت كنيم راجع به همه فدراسيونها است. بطوركلي ما چند وظيفه براي خودمان قائل هستيم، آنهم درقبال تمام فدراسيونها، حمايت، نظارت و هاي جزو وظايف ما است كه ما بعنوان پدرخانواده حمايت را وظيفه اصلي خود مي دانيم. احساس ما اين است كه قبل ازهرچيز بايد يك تكيه گاه مطمئن براي فدراسيونها باشيم. طبيعي است كه اگر مشكلاتي هم در اين راه بين ما و فدراسيونها وجود داشته باشد بازهمان تعبيرخانواده را بكارمي بريم و براين باوري كه مشكلات درون خانوادگي داخل خود همان خانواده قابل حل و فصل است.
اززماني كه بنده به سازمان آمده ام خوشبختانه مشكلي به وجود نيامده و هماهنگي خوبي بين ما و فدراسيونها هست. البته ممكن است فدراسيونها داخل خودشان مشكلاتي داشته باشند همانگونه كه ما در مديريت كلان ورزش شايد مشكلاتي بين خودمان داشته باشيم اما اينها چيزي نيست كه مانع حركت ورزش باشد.
سازمان به طور موكد دنبال اين است كه فدراسيونها برنامه محور باشند و بدانند كه چگونه حركت مي كنند و به كجا مي خواهند بروند. ما مسوول برنامه ريزي و برنامه هاي فدراسيونها نيستيم اما مي توانيم بعنوان يك .... و دوست كمكشان كنيم تا در تدوين برنامه ها موفق تر عمل كنند ولي در نهايت برنامه ايي كه آماده كنند ما بايد تصويب كنيم و بعد از تصويب هم نظارت مي كنيم. در نهايت طرز ورود ما به كار فدراسيونها مي تواند ازجزيي ترين بخش تا كلان ترين جريان هر فدراسيون باشد.

* منشور حركت فدراسيونها را دقيقا بيان كنيد؟
منشورحركت هرفدراسيون اساسنامه آن فدراسيون است. قانون مي گويد كه فدراسيونها بعنوان نهادهاي عمومي غيردولتي هستند كه شكل كارآنها بايد توسط سازمان تربيت بدني تصويب وبه تاييد دولت برسد. اساسنامه فدراسيون درهمان بند يك مي گويد كه فدراسيون هماهنگ با سازمان تربيت بدني فعاليت مي كند. اين واقعيت موضوع است، چرا كه گاهي اوقات گفته مي شود سازان نمي تواند درامورفدراسيونها دخالت كند تصوردرستي نيست ولي من به جاي دخالت مي گويم هماهنگ يا هماهنگي بين سازمان با فدراسيونهاي ورزشي، هماهنگ يعني هرجايي كه ما احساس كرديم فدراسيوني راهش را اشتباه ويا خارج ازقانون مي رود به او تذكر بدهيم و بگوييم كه شما بايد خودتان را با ماه هماهنگ كنيد. اينكه گفته مي شود فدراسيون N.C.O است، تصوراشتباهي است. فدراسيون يك نهاد عمومي غيردولتي است كه مورد حمايت دولت قراردارد. بنابراين بايد همانگونه كه حمايت از فدراسيونها هست نظارت هم باشد. با اين ما قائل به ورود درجزئيات امورفدراسيونها نيستيم. مثلا ازفدراسيون فوتبال هيچگاه نمي پرسيم، چه برنامه ايي براي تيم ملي فوتبال داريد يا چه مي كنيد براي انجام فلان بازي، ما اصلا چنين كاري را انجام نمي دهيم.

* به هر حال فدراسيوني، مثل فوتبال كه تيم ملي را براي جام جهاني آماده مي كند نياز به يك توجه و حمايت جدي دارد؟
ما فرض را برحمايت ازمديريت فدراسيون گذاشته ايم. ما ازرييس فدراسيون حمايت مي كنيم ودرداخل فدراسيون اجازه مي دهم كه رييس فدراسيون مديريت خودش را اعمال كند. بنابراين ما به علي مرادي يا ديگرروساي فدراسيونها مي گوييم اين بازيكن را انتخاب كن يا اين مسافرت را برويد يا نرويد، ما مي خواهيم همه متوجه شوند كه مقول هر رشته ورزشي در كشور فدراسيون ورزش فدراسيون است. من بالاترين مرجع ورزش كشورهستم، اما در رشته مثلا اسكواش همه كاره وبالاترين مرجع آن رشته رييس همان فدراسيون مي باشد. در فوتبال هم بالاترين مقام اين مملكت رييس فدراسيون است. ما آنقدر كه بتوانيم از ايشان هم حمايت مي كنيم و اگر بخشي هم در ارتباط با مسائل مديريتي داشته باشيم از منظر كلان موضوع نگاه مي كنيم و در اجزاء كار وارد نمي شويم ولي ممكن است ديدگاهي داشته باشيم كه اين امر نيز راجع به همه فدراسيونها است. عين همان بخشنامه در ارتباط با مربيان به عنون يك سياست ترسيم كرد كه به همه فدراسيونها و براي همه آن فدراسيونها لازم الاجرا است.

* در ارتباط با مربيان آيا محدوديت بودجه باعث موضع گيري شما شد يا مساله ديگري بود؟
نه اصلا بحث بودجه نيست. در اين ارتباط بيك ديد كلي وجود داشت و هيچ وقت فرصت نشد كه اين سياست بطور جدي تبيين شود. نگاه و سياست اين بوده كه در ورزش كشورما از تكنيك و علم روز دنيا عقب هستيم و اين را باور كرديم.اين را از سه سال پيش به مورد اجرا گذاشتيم ولي بعضي ها اين بخشنامه ما را هنوز نخوانده اند و گفتند كه ممنوعيت بكار گيري مربيان خارجي در ورزش ... روزنامه ها هم شد. اينها معلوم بود كه هنوز بخشنامه را نخوانده اند. و بعضي ها هم فكر كردند يك چرخش 180 درجه اي صورت گرفته است.
درحاليكه اصلا اين مسائل در ميان نبود. در اين خصوص ما يك افقي را در نظر گرفته ايم كه اگر بتوانيم فاز به فاز تعريف كنيم و پيش برويم بهتر باشد و تبيين آن راحت تر باشد. از سه سال پيش خود ما در سازمان تربيت بدني تشويق به استفاده از مربيان خارجي كرده ايم براي اينكه مي گوييم يكي از نقصيه هاي فعلي ورزش كشور سطح پايين از نقطه نظر تكنيك است. يعني ما معتقديم در تكنيك در بعضي رشته ها خيلي فاصله داريم با ورزش روز دنيا، ... مادر اين قسمت تشويق كرديم كه اين همان فاز اول بود كه حالا داريم وارد فاز دوم مي شويم. در فاز اول علاوه بر تشويق كمك مالي به بعضي از فدراسيونها كرديم تا از مربيان خارجي بتوانند استفاده كنند. آنجا بحث كمي موضوع در ميان بود.الان مي خواهيم داستان كيفي را به ميان بياوريم و اجرا كنيم. حالا مي خواهيم مربيان از خارج اينجا باشند كه بار قوي تري از مربيان داخلي داشته باشند. در عين حال مي خواهيم مربيان داخلي را بياوريم به سطح روز دنيا نزديك كنيم.

در اينجا هم دو استدلال داريم يكي عرقي ملي كه در ما ايراني ها هست و ممكن است خارجي ها زياد به اين بحث اعتقادي نداشته باشند. بحث ديگر فرهنگ ما است كه مي گوييم يك سري مسائل فرهنگي در ورزش داريم كه مربي داخلي بهتر مي تواند در اين موضوع ورود كند.
ما اين دو بخش را هيچ گاه نمي توانيم از مربي خارجي توقع اجرايي آن را داشته باشيم. بنابر اين در بخشنامه ما دو نكته را لحاظ كرده ايم. در حمايت از مربيان داخلي به نحوي كه مربي خارجي درجه ششم نياوريم و انرا به اسم مربي خوب به ورزش تحميل كنيم كه سطح دانش مربيان داخلي را ارتقاء بدهيم كه در بخشنامه من به فدراسيونها دقيقا ذكر شده بود چنانچه دوره هايي را براي مربيان خود در داخل و يا خارج بخواهيد ترتيب دهيد سازمان همه جور حمايت به عمل مي آورد.
اينجا اتفاق يك نكته را بايد اشاره كنيم و آنهم اينكه اولين فدراسيوني كه خيلي هماهنگ بود ب اين سياست سازمان فدراسيون فوتبال بود و بلافاصله ماموريت داشت آقاي دادكان مي رفت دنبال همين سايت هاي سازمان، همين مسافرتي كه اخيرا به لندان داشتند از وي خواستيم كه راجع به همين قضيه هم كاركند كه قرار شد در گام اول مربياني كه درجه دارند را در يك تلاش پيشرفته شركت دهند. حالا اين كلاس چه در تهران و چه در انگليس برگزار شود ما به طور صددرصد حمايت خواهيم كرد.
وقتي هم كه دكتر دادكان از انگليس برگشت به صورت كتبي از وي تشكر كرديم و گفتيم بلكه هزينه هاي ارزي كلاس مربيگري را پرداخت خواهيم كرد. انشاءالله كه بقيه فدراسيونها هم بروند و روي اين موضوع كار كنند تا مربيان خودمان را به علم روز دنيا نزديك كنيم.

* وقتي دكتردادكان رفتند انگليس و بابابي رابسون راجع به تيم هاي پايه صحبت كردند بعضي روزنامه ها از قول شما نوشتند كه اين مورد موضع سازمان نيست و ما آنرا تاييد نمي كنيم و برداشت اين بود كه اختلاف نظر فدراسيون فوتبال با شما از همين جا آغاز شده است؟
نه، اصلا اين گونه نبود. اتفاق خود من معتقدم اگر خارجي مي آوريم براي رده هاي پايه بياوريد. چون در رده هاي پايه است كه يك ورزشكار شكل مي گيرد. ضمن اينكه اقدام آقاي دادكان روي تيم ملي اميد هم مورد نظر سازمان است و كميته ملي المپيك هم با سازمان در اين خصوص هماهنگ عمل خواهد كرد. نظر سازمان همين الان اين است كه براي تيم ملي اميد هم مربي خارجي داشته باشيم.

* يعني بحث هزينه هاي ارزي مربيان خارجي را سازمان قبول كرده است؟
شما در اول صحبتها گفتيد كه نگاه سازمان به همه فدراسيونها يكسان است. اما ديديم كه مهندس مهرعليزاده در بازي ايران و اردن شخصا حضور پيدا كرد و اعلام كرد كه در بازي ايران بحرين هم حضور خواهد يافت. اين نشان مي دهد كه نگاه سازمان به فوتبال يك نگاه جدي تري است. اين البته در همه كشورها هست كه نگاه مسوولين به فوتبال يك نگاه جدي تري است.
ما كه در اهميت فوتبال بحثي نداريم. نمي گوييم اهميت فوتبال مثل يك ورزشي مانند بيسبال است و براي ما يكي است اما گفتم آنچه كه به عنوان يك قانون اجرا مي كنيم براي همه فدراسيونها يكسان است. ضمن اينكه ما خودمان هم اهميت بالايي براي فوتبال قائليم و به همين دليل احساس ما اين است كه حمايتي كه از مديريت فدراسيون و مربيانش و آقاي برانكو بايد انجام شود قطعا خيلي قوي تر از بقيه است. اين را ما عمل مي كنيم اما در قوانين و در ضوابط همه فدراسيونها با هم از ديد ما يكسان هستند در بخشنامه هاي ما كه براي فدراسيونها ارسال مي شود به همه به طور يكسان نگاه مي كنيم و هيچ تفاوتي قائل نمي شويم.

* صدا و سيما هر ساله جشني را برگزار مي كند و در آن جشن برترين هاي ورزش از جمله فدراسيونها و ورزشكاران را معرفي و جوايزي هم به آنها اهدا مي كند . نقش سازمان تربيت بدني در اين ميان چگونه است؟
- اتفاقا روي اين موضوع ما بحث داريم چرا كه متولي ورزش ما هستيم . ضمن اينكه از اقدام صدا و سيما در ارتباط با ورزش استقبال مي كنيم كه يك كار خوبي براي ورزش انجام مي دهد اما فكرمي كنيم  نبايد جاي دستگاهها عوض شود. يعني صدا و سيما دستش باز است و خيلي كار خوبي هم مي كند و براي ورزش خرج مي كند اما اگر منطقي به قضايه نگاه كنيم بايستي  انتخاب در سازمان تربيت بدني صورت گيرد اما مراسم و برنامه ها را صدا و سيما برگزار كند. الان تصور اين است كه ما هم در انتخابها نقش داريم و حتي برخي از فدراسيونها و قهرمانان از ما گله مي كنند در حاليكه واقعا ما اصلا دراين قضيه نقش نداريم . شايد از مديركل استان نظر ميگيرند اما چون در ستاد سازمان كنترل نمي شود مورد تايدي ما نيست و آنچه كه انجام انسجام مي شود تا زمانيكه ما متولي كار نباشيم مسئوليت كار را هم نمي پذيريم. اين را خيلي جدي اعلام مي كنم چرا كه متاسفانه مشكلات متعددي را براي ما درست كرده است.
فرض كنيد يك مديركل در خلال استان بنابر دلايلي نفرات اول تا سوم ما را كنار مي گذارد ونفر چهارم را به اينها معرفي مي كند درحاليكه من مي دانم در استانها وضعيت  چگونه است و از همه دستگاهها نزديك تر به ورزشكاران ما هستيم . البته ما از قهرمانان خود در پايان هر سال با حضور رييس جمهور تقديرمي كنيم اما اينجوري نيست كه اول و دوم و سوم تعيين كنيم. در شطرنج يكي را صدا و سيما انتخاب كرده بود كه واقعا مورد تاييد ما هم نبود و خانم نهادي پريدر به حالت اعتراض آمده بود پيش ماه با دليل و مدرك مي گفت كه طي دو سال گذشته به ملارجي است يافته كه تا به حال در اين رشته سابقه نداشته است اما آمده اند و يك نفر ديگر را انتخاب كرده اند . راست هم مي گفت اما جواب ما اين بود كه اين انتخاب كار ما نبوده است.

* باز بر مي گرديم به فدراسيونها در سازمان فدراسيوني داريم مثل فدراسيون گلف كه در رده بندي شما جزو گرو سوم است اما براثر ارتباطي كه آقاي اسحاقي باسازمان دارند گفته مي شود جذب سرمايه ها در گلف بيشتر از بقيه جاها ست. آيا اين مورد را تاييد مي كنيد؟
- نه اصلا بود به اش را تقصير نداده ايم. اسحاقي خودش را گلف دارد كار مي كند. اتفاق وقتي كه داشتيم برنامه ريزي مي كرديم كه اسحاقي به كلام  فدراسيون برود بين تنيس و گلف مانده بوديم و مردد بوديم. بالاخره گلف را به اسحاقي داديم كه بودجه كل گلف 20 ميليون تومان است . قصور ما اين بود ه كسي هم با گلف كاري ندارد ولي تنيس قهرماني دارد و مسابقاتي دارد و تشكيلاتي اين شد كه اسحاقي رفت فدراسيون گلف . چند وقت پيش كه من عملكرد گلف را ديدم پشيمان شدم چرا كه ديدم گلف يك گلان اساسي خورده است .اسحاقي خودش رفته چند تا اسپانسر گرفته و ما از بودجه سازماني هيچي اضافه بر بودجه تصويبي به گلف نداده ايم . من گفتم تلاش تنيس را به اسحاقي مي داديم تا در تنيس هم يك اتفاقات خوبي مي افتاد و البته منكر مديريت فعلي تنيس نيستيم  و فقط بحث جايگاهي بود كه اسحاقي در گلف درست كرده است . اين هنر يك مدير را  مي رساند كه براي خودش در آمد زايي كند. ما يك فدراسيوني داشتيم كه نامه بلند بالايي از افتخارات خودش نوشته بود كه من با شهرداري قرار داد همكاري بستم و داريم زمين تسطيح مي كنيم بعد آخرش نوشته بود براي هزينه غذاي كارگران دو ميليون تومان به من هزينه بدهيد.
اين نامه كه دست من رسيده من واقعا حجالت كشيدم گفتم اي كاهش مي آمد و اين دو ميليون را از جيب خودم مي دادم و وقت معاون رييس جمهور را با اين دو صفحه نامه نمي گرفت . اين كه نشد مديريت ورزش . اين نشان مي دهد كه مدير اينكاره نيست . مشكل ما با برخي فدراسيونها همين است كه حال اينكه بروند و فعاليت كنند را ندارند.

* فدراسيوني مثل فدراسيون ورزشهاي همگاني به نظر مي رسد كه نياز به بودجه هاي بسيار بالاتري دارند. وضعيت اينها چه مي شود؟
بودجه فدراسيون همگاني بد نيست چرا كه ما فدراسيون ورزشهاي همگاني را يك تشكل بزرگ مي دانيم كه چندين كميته و انجمن دارد . در طرح جامع تكليف ورزشهاي همگاني بيش از هر جاي ديگري روشن شده است . آنجا بايد يكي همطراز من در سازمان باشد كه بشود معاون و رييس مركز ورزشهاي همگاني و تفريحي . اين شخص يك مدير هماهنگي است در سازمان و رابط بين سازمان و فدراسيون ورزشهاي همگاني بر اساس طرح جامع وظيفه همدل كردن ورزش همگاني به عهده شهرداريها و شوراي شهر است در كل كشور . يعني بخش اجراي ورزش همگاني به هيچ عنوان در دل سازمان  تربيت بدني نيست . بعد از اينكه آنجا شكل بگيرد خود فدراسيون ورزشهاي همگاني به 3-4 فدراسيون تقسيم مي شود.

* بحث خصوصي سازي در ورزش صداي خيلي ها را در آورده است. مديران كل تربيت بدني استانها - روساي فدراسيونها و هييت ها از جمله معترضين اين بحث مي باشند. نمي خواهيد در اين مورد تجديد نظري داشته باشيد؟
من خيلي به جزييات اين بحث آشنا نيستم چون درحوزه معاونت توسعه و اشتغال است كه آقاي تقي زاده باشد اما اصل موضوع اينكه تصويب دولت بوده و رويكرد دولت است . دولت اينقدر بزرگ شده كه منابع خود را صرف مسائل پشتيباني مي كند دولت به اينجا رسيده كه اگر بيش از اين خودش را بزرگ كند بايد كار را زمين بگذارد. تنها چاره كار اين بوده كه تصدي گري را از خودش در بعضي از بخش ها جدا كند و بدهد دست مردم ونداده دست آمريكاييها! يعني بخشي از مردم كه شايد ناراحت شوند نبايد ناراحت شوند چون خودشان مي توانند بروند و تصدي گري كنند. حالا اين سياست چقدر درست بوده يا نه من نمي خواهم  زياد وارد آن شوم و به ما هم مربوط نيست . اما ما به عنوان بدنه دولت مجري هستيم و بايد برويم و ابتكار را انجام دهيم.

* اما طرح فوق اصلا نتوانسته جواب خوبي بدهد؟
بهرحال مجري هستيم . توي اجرا هم آن چيزي كه اتفاق افتاده با آن چيزي كه مورد نظر طراحان بوده اختلاف نظر بوجود آمده است و آنجا مشكل پيدا كرده است.جدي ترين بخشي كه در سازمان واگذاري را در دستور كارخودش دارد شركت توسعه ونگهداري اماكن ورزشي است( همان شركت تجهيز قبل) كه من زمانيكه به اين حوزه آمديم يك دستورالعمل را به امضاي اقاي مهر عليزاده تنظيم كرديم و روشن كرديم كه واگذاري بايد به نحوي انجام شود كه اولا كيفيت خدمات بالا برود، ثانيا هزينه هايي كه بابت اينكه به بخش خصوصي واگذار مي شود افزايش پيدا نكند. يعني اگر بليت يك استخر هست هزار تومان نشود 10 هزار تومان و اين نظارت ادامه داشته باشد. اين را در بخشنامه آورديم ولي در اجرا ممكن است بعضي ها رعايت نكنند . ضمن اينكه به ادارات كل هم بخشنامه زديم كه در شرايط مساوي اولويت با هيات هاي ورزشي است. خصوصي سازي ها ما فروش يا واگذاري دائمي هم نيست بلكه يك واگذاري موقت است.

* در مورد خود شركت توسعه و نگهداري هم بحث هست يعني اينكه عملكرد خوبي نداشته اند؟
- من خيلي درگير مسائل اين شركت نشده ام . البته الان يك بازنگري ساختاري در اين شركت شده به طوري كه همه مسائل عمراني را هم از سازمان جدا كرديم و برديم در دل آن شركت يك بازنگري در هييت مديره شركت هم شده و يك تيم متخصص كه وقت بيشتري نسبت به قبلي ها دارند را جانشين قبلي ها كرده ايم . هييت مديره قبلي  جزو معاونان سازمان بودند و وقت اينكه زياد به موضوع برسند را نداشتند . الان يك تيمي امده  اند كه 4 نفر آنها موظفندو تمام وقت اينجاهستند ما فكر مي كنيم با اين تغييرات انشا الله وضعيت بهتر شود.

* بحث واگذاري اماكن ورزشي به گفته شما درجهت محدود كردن تصدي گري دولت است. از طرفي براساس طرح جامع 4 سازمان جديد به ورزش اضافه شده كه مثلا خود سازمان ورزش همگاني به 4 تا 6 فدراسيون تقسيم خواهد شد . آيا اين دو مورد ناقض يكديگر نيستند؟!
- نه فدراسيونها كه نهادهاي دولتي نيستند . فدراسيونها نهادهاي عمومي غير دولتي محسوب مي شوند . فدراسيونها مالكيت دولتي دارند ولي دولت نيستند.

* درباره تبصره بند (چ) كه سازمان خيلي روي آن حساب باز كرده بود گفته مي شود زياد موفق اجرا نشده در اين باره هم توضيح مي دهيد؟
- من خودم جزو طراحان اوليه اين تبصره بود و آيين نامه اش را خود من نشستم و نوشتم در اينجا مكانيزم تكليفي نداريم و اجازه داده ايم كه يك درصد از بودجه خود را صرف ورزش كنند. از اين طرح دو تا هدف داشتيم.
يكي اينكه هزينه كردن براي ورزش را قانونمند كنيم . اين هدف اصلي ما بود . من خودم سالها باشگاه هما بودم و زمانيكه مي خواستيم يك دو هزاري براي ورزش هزينه كنيم از چندين گلوگاه و پيچ و خم بايد رد مي شد. از آن طرف مي ديديم يك باشگاه غير دولتي چمدانش را پرپول مي كند و سرمسابقه به بازيكنان خود جايزه و پول مي دهد. بنابراين اين تناقض را با يد يك جوري حل مي كرديم. خب ما آمديم اين ماده را به قانون اضافه كرديم تامجوز هزينه كردن براي ورزش را به كليه وزارتخانه ها و نهادها و ارگانهاي دولتي بدهيم
بحث دوم را در آيين نامه آورديم كه اگر نهادي از اين تبصره استفاده كرد موظف است كه 30 درصدش رابدهد به سازمان تربيت بدني و اين تكليف است. اينجا هم يك ظرافت  دارد. اگرما موظف كنيم شايد آن نهاد از هزينه كردن همان يك درصد هم پشيمان شود. بنابراين يك حالت ظريف را گرفتيم كه هم بيايند خرج كنند و هم اينكه آن 30 درصد را توافقي به سازمان بدهند.

* عدم تصويب بودجه در خواستي سازمان تربيت بدني از سوي مجلس چه تاثيري بر اجراي طرح جامع خواهد داشت؟
- يك مقدار حركت راكند مي كند ولي متوقف نمي كند ما يك طرحي را تدوين كرديم و براي اينكه از نقطه A  برسيم به نقطه B  تكليف خودمان را روشن كرده ايم حالا براي اجراي آن منابع مي خواهيم طبعا اجراي طرح را كند مي كند و طبعا نتايج را تنزل مي دهد اما اينكه اصلا نشود نيست. ضمن اينكه همه اجزاي طرح جامع پول نيست.

* در نشستي كه مطبوعات با اعضاي  كميته تربيت بدني مجلس داشتند عدهاي از اعضاي اين كميته معتقد بودند كه طرح جامع ايرادات فراواني دارد و اصولا بايد از نو نوشته شود. همچنين معتقد بودند كه 700 ميليون تومان براي تدوين طرح خيلي زياد بوده است؟
-  اولا 700  ميليون تومان نبوده و خيلي كمتر از اين حرفها بوده است . يك مشاوري قرار داد بسته و 200 نفر آدم روي اين طرح كاركرده اند . روي  اصل قضيه هم بايد بگوييم خيلي ها هنوز مطالعه نكرده اند ومي گويند اشكال دارد. اين طرح 14 جلد است كه يك سندنهايي از اين 14 جلد در آمده و به تصويب هيات دولت رسيده است.
من خودم اين سند نهايي  را خوانده ام. اين 14 جلد را هم تقريبا از محتويات آن كاملا با خبرم ولي اصلا دعا نمي كنم كه همه طرح جامع را مي دانم . بنابراين هركدام ازكسانيكه ادعا مي كنند بيايند و بگويند كه كجاي طرح ايراد دارد. اصلا اسم اين 14 جلد را مي دانند؟! البته هيچ كاري به جز قرآن خداوند متعال بدون ايراد نيست . يعني اگر كسي بخواهد بگويد كه طرح جامع بدون نقض است اين عين نقض غرض است. يعني عين غيركارشناسي حرف زدن است . به هر حال با اصل موضوع را نوشتم و در ادامه اصلاح خواهيم كرد. اين طرح فرآيند اصلاح خودش را درون خودش دارد.

* اين مذاكرات شما بامجلس نتيجه اي هم داشته است؟
- مجلس دو تا وظيفه دارد يك وظيفه قانونگذاري و ديگري نظارت در دوظيفه نظارتي مي تواند در همه بخش هاي قوه مجريه وارد شود. يك بخش قانونگذاري است كه اينجا ما نياز به مجلس داريم. درهيات دولت روزي 10 تا طرح تصويب مي شود مگر همه اين طرحها به مجلس مي رود.
طرح جامع يكسري استلزامات حقوقي داشته كه اين مراحل طي شده و دو سه نكته در طرح هست كه بايد به طرح جامع برسد كه شايد 10 درصد طرح باشد و بقيه اش كه بايد در سازمان مديريت، شوراي عالي ورزش ، هيات دولت و ... به تصويب برسد رسيده است والان راه افتاده و اجرا مي شود. همينكه بنده در چارت جديد نشسته ام يعني اينكه طرح جامع وارد مرحله اجرا شده است. پست من براساس ساختار و تشكيلات جديد تعيين شده است.
ولي مثلا تغييرعنوان سازمان تربيت بدني كه پيشنهاد شده بشود سازمان ملي ورزش بايد به تصويب مجلس برسد، البته ازطريق مجلس هم پيگيري مي كنيم وبه يك  مراحلي هم رسيده ايم كه به اين دولت بعيد است قد بدهد.

* حالا اگر آقاي مهر عليزاده خودشان رييس جمهور شدند حل خواهد شد؟
- نه مجلس بايد راي بدهد.

کد خبر 154082

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha