۵ اسفند ۱۳۹۰، ۱۱:۰۲

فرحناز علیزاده:

بینامتنیت زیاد به «از پائولو کوئیلو متنفرم» ضربه زده است

بینامتنیت زیاد به «از پائولو کوئیلو متنفرم» ضربه زده است

فرحناز علیزاده در جلسه نقد رمان «از پائولو کوئیلو متنفرم» گفت: استفاده زیاد و بیش از حد نویسنده از تکنیک بینا متنیت به این رمان ضربه زده است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان «از پائولو کوئیلو متنفرم» نوشته حمیدرضا امیدی سرور، بعد از ظهر دیروز پنجشنبه 4 اسفند با حضور شهلا زرلکی، فرحناز علیزاده و نویسنده کتاب در فرهنگسرای اخلاق برگزار شد.

علیزاده در این نشست گفت: حضور بینامتنیت را در رمان «از پائولو کوئیلو متنفرم» می‌شود آشکارا دید. اما آیا بینامتنیت از معایب یک کار است یا از محاسن آن؟ این تکنیک وقتی می‌تواند تاثیرگذار باشد که به این سوال پاسخ داده شود: وقتی چهره پرتاثیر متن‌های دیگر را از متن‌مان خارج کنیم، آیا می‌تواند تاثیرگذاری‌اش را حفظ کند یا خیر؟ من هم مثل خانم زرلکی این رمان را حد فاصل ادبیات عامه‌پسند و جدی می‌دانم ولی معتقدم که جزو ادبیات شهری است.

وی افزود: در صحنه‌های این رمان 400 صفحه‌ای متن‌هایی داریم که راوی از آن‌ها استفاده می‌کند تا حال و هوای ذهن رضا را نشان بدهد. حضور پررنگ این متن‌ها در ابتدای هر فصل رمان، می‌تواند یاری‌کننده باشد اما درگیری‌های مرتب رضا در صحنه‌های کنش و واکنش، خواننده حرفه‌ای را هم پس می‌زند. من نویسنده باید شخصیت داستانم را در حدی با بینامتنیت تطبیق بدهم و درونیات شخصیتم را برملا کنم که اگر خواننده، فلان کتاب را نخوانده بود، بتواند حال شخصیت را درک کند.

این منتقد در ادامه گفت: شروع فصل‌های کتاب، خیلی خوب است چون به خواننده می‌گوید که قرار است چه بخواند اما حضور مدام بینامتنیت که توجه نویسنده کتاب را خیلی به خود جلب کرده است، به کار ضربه زده است.

علیزاده گفت: وقتی به فهمیه رحیمی می‌گویند که چگونه می‌نویسی، می‌گوید من چیزی که می‌بینم را می‌نویسم و با مکاتب ادبی آشنایی ندارم. من این ‌گونه را ادبیات شهری نامگذاری می‌کنم. دلیلش این است که وضعیت جامعه مدرن ما را نشان می‌دهد و در آن انسان‌هایی را می‌بینیم که میان سنت و مدرنیته درگیر هستند. پس رمان «از پائولو کوئیلو متفرم» می‌تواند جزو آن‌ها باشد ولی نمی‌تواند یک رمان نخبه‌گرا باشد و در واقع میان این دو وادی سرگردان است. اگر من شخصیت رضا را بردارم و یک نویسنده معمولی به جایش بگذارم، آیا وارد یک مثلث عشقی نمی‌شویم؟

وی ادامه داد: کاری که امیدی سرور انجام داده این است که نویسنده و روای را افرادی قرار داده که بینامتنیت تنش زیادی میانشان ایجاد کرده است. در کل من این رمان را ادبیات شهری و مردم‌پسند می‌دانم.

در ادامه این برنامه امیدی سرور نویسنده کتاب گفت: همه شنیده بودیم که جلسات نقد و بررسی کتاب را به تعارف و تعریف از یکدیگر متهم می‌کنند. اما خوشحالم که در این جلسه این اتفاق نیافتاد. من هراسی از نقدهای منفی ندارم و خیلی قصد ندارم از کتاب دفاع کنم. این که خانم زرلکی به این جلسه بیایند، پیشنهاد خود من بود. برایم مهم نیست که رمان عامه‌پسند تلقی شود. نکاتی که خانم زرکی اشاره کرد، درست است و این اشتراکات میان رمان من و رمان عامه‌پسند وجود دارد اما ایشان فقط از شباهت‌های رمان عامه‌پسند با این رمان صحبت کرد.

این نویسنده گفت‌: نکته‌ای که خانم زرلکی از کنارش عبور کرد، مساله خودآگاهی است. ایشان معتقد است که زبان کار نخراشیده است. من هم این را قبول دارم اما این نخراشیده بودن، علت دارد. چون از مسعود کیمیایی صحبت شد می‌گویم که همه دیده‌ایم که برخی از سکانس‌های فیلم‌های کیمیایی چقدر بد هستند. من نمی‌خواهم موضوع را بشکافم و سربسته می‌گویم. حکایت من هم شبیه به حکایت کیمیایی است. اگر سر صحنه فیلمبرداری او رفته باشید، برخی از دوستان می‌گویند چرا این پلان را این قدر بد گرفتی؟ اما او این کار را آگاهانه می‌کند. یعنی برخی مقاطع فیلمش را آن قدر بد می‌گیرد که همه بد بودن موضوع را بفهمند و بدانند که او چاره‌ای نداشته است. برای من هم چنین اتفاقاتی افتاد و مجبور به تغییر شدم که من هم مثل کیمیایی کار کردم و آن‌قدر بد نوشتم تا همه بفهمند.

زرلکی هم در پایان درباره سخنان امیدی‌سرور درباره جلسات نقد در کشور گفت: تعارف و تعریف در این جلسات زیاد شده است. متاسفانه این جلسات یا برنامه سکوت هستند و یا به‌به و چه‌چه. نان قرض دادن از قدیم رسم بوده اما امروز دیگر نویسنده‌ها و منتقد‌ها به هم نان قرض نمی‌دهند بلکه امروز عده‌ای وارد ادبیات شده‌اند و در روزنامه‌ها مطلب می‌نویسند و مرتب از کتاب دوستانشان تعریف می‌کنند و در واقع نقد دوستانه می‌نویسند.

وی افزود: یکی از این دوستان روزنامه‌نگار به من گفت من کتابی را که دوست نداشته باشم، نقد نمی‌کنم! یک نکته هم که درباره این رمان فراموش کردم اشاره کنم، طرح جلد خوب آن بود که مدتی است نشر آموت طرح جلدهای خوبی را برای کتاب‌هایش انتخاب می‌کند. نکته دیگر هم اسم جذاب کتاب بود که در ذهن مخاطب باقی می‌ماند.

کد خبر 1542080

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha