به گزارش خبرنگار موسيقي "مهر"، روز گذشته در سومين روز از برگزاري جشنواره بين الملل موسيقي فجر، گروه هاي مختلف به اجراي قطعات مختلف پرداختند.
در سانس اول برنامه ها گروه تكه كه از گنبد كاووس در اين جشنواره شركت كرده بودند به همراه نواختن ساز تار، مراسم آييني خود را به صورت نمايشي اجرا كردند. سپسر همين سانس در تالار وحدت گروه موسيقي آواز به خوانندگي " شهلا ميلاني " و " نسرين ناصحي" به اجراي قطعات موسيقي كلاسيك پرداختند.
اين گروه قطعاتي را از اپراي كارمن، اپراي كوراوغلي و ...اجرا كردند. اغلب قطعات اين گروه تكراري بود و پيش از اين هم در جشنواره گل ياس و هم بخش بانوان جشنواره موسيقي فجر اجرا شده بود.
سپس گروه موسيقي جاز " هولينگ" هلند، كه به اشتباه در بروشور و جدول برنامه ها، از ان به عنوان گروه موسيقي فولكلور هلند ياد شده بود، به اجراي سه قطعه جاز با سازهاي كنترباس، ساكسيفون و درام پرداخت.
در ادامه اين برنامه گروه موسيقي سنتي تركيه با عنوان"يوريوش" به سر پرستي "اوكان اردوغان" قطعه اي را براي كشته شدگان ويتنام و همچنين زلزله زدگان بم اجرا كرد.
سازهاي اين گروه را ديوان نصري، ديوان تركيه، دف ، تنبك ، دگول، فلوت و گيتار پرداختند.نجم الدين آسما، محمد علي آسلان و مسعود جنگيز خوانندگي قطعات را بر عهده داشتند.
از جمله قطعات اجرايي در اين برنامه مي توان به آريك، ديدو، مهربان، حساب سوربانا، بنت شلبيه،آمريكا كاتيل، سونام، ليلم لي، جانانه، ام البنين كتينه، اغورلاما و انتفضا اشاره كرد. سپس گروه موسيقي پايور به سرپرستي هوشنگ ظريف و گروه موسيقي فرهنگ به سرپرستي فرهنگ شريف در سانس سوم تالار وحدت قطعاتي را به صحنه بردند. استقبال از اين برنامه ها خوب بود.
شايان ذكر است كه اين ظريف و شريف از بزرگترين تارنوازان ايراني محسوب مي شوند.
در بخش پژوهشي كه هر شب در سالن رودكي برگزار مي شود، در ابتدا نشست پژوهشي موسيقي كلاسيك با حضور دكتر " شاهين فرهت" آهنگساز، برگزار شد ، وي در اين نشست در خصوص اهميت دادن جوانان به موسيقي گفت: جوانان ما بايد اين نوع موسيقي را جدي بگيرند. در واقع موسيقي در ايران نسبت به دهههاي گذشته كه آن را مطربي ميدانستند، تغييرات زيادي كرده است. البته بايد اشاره كنم كه اين نگاه نسبت به موسيقي مختص به ايران نبود، چرا كه تا دوره باروك موسيقيدانان از منزلت پاييني برخودار بودند. اما از زمان بتهوون ارزش موسيقي در ميان مردم بيشتر شد و در مهمانيهاي اشراف آنها جلوتر از بقيه مهمانان ميرفتند. از دوره بتهوون موسيقي براي همه قابل درك شد و حتي سازها به تكامل رسيدند و رشتههاي موسيقي از هم جدا شدند، حتي بهتر است بگويم كه تا آن زمان موزيكولوژي وجود نداشت.
فرهت ديسيپلين اجرا در موسيقي كلاسيك را بسيارمهم ارزيابي كرد و افزود:ما با اجراهايي كه تاكنون ارائه كرديم، نتوانستيم با اجراي آهنگسازان بزرگ برابري كنيم. ما ميتوانيم با آموزش صحيح جاي خود را در اين نوع از موسيقي باز كنيم. در حال حاضر چند نوازنده ژاپني همچون سارا چانگ هستند كه موسيقي كلاسيك را طوري ارائه ميدهند كه كسي نميتواند به آنها حرفي بزند. بنابراين ما هم ميتوانيم. البته نبايد فقط به حمايت دولت اكتفا كنيم، بلكه خودمان بايد شروع كنيم. ما جوانان با استعداد براي نوازندگي زياد داريم، ولي متاسفانه اين بچهها اطلاعاتشان كم است. البته در شروع راه هستيم. در كل اگر جوانان هدفشان اين است كه يك ساز غربي را اجرا كنند، بايد اين مساله را هم در نظر داشته باشند كه كار جديدي را ارائه دهند.
سپس در سانس بعد سالن رودكي در ساعت 18 نشست پژوهشي موسيقي ايراني با سخنراني حميدرضا اردلان برگزار شد.
حميدرضا اردلان، كه خود از نويسندگان و پژوهشگران موسيقي است در ابتدا در مورد واژه موسيقي به ايراد سخناني پرداخت و افزود: واژه موسيقي در دورههاي گذشته وجود نداشت. اين واژه در تمدن ايران نيز بر اساس يك تفكر متافيزيكي و واژهاي با عنوان "مز" شناخته شد.
وي افزود: واژه موسيقي در دوره معاصر براي جامعه بشري مورد سوال و پرسش بود، حتي اين پرسش تا بدين جا پيش رفت كه برخي به ساخته خودشان موسيقي نميگفتند.اين موضوع تنها به موسيقي ايراني بر نمي گردد. در حوزه موسيقي مدرن هم اين پرسش به وجود آمد كه موسيقي محصول دوره مدرنيته است. در دو دهه اخير جريانهاي كاملاً متفاوتي از موسيقي مدرن به وجود آمد. بنابراين نبايد يادمان برود كه موسيقي در حوزه مدرن به عنوان يك ميراث فرهنگي تلقي ميشود. مدرنيزم يك پل است. مدرنيزيم يك دوره گذر است و باقي نخواهد ماند.
در بين سخنراني اردلان قطعاتي از برونو مانتاواني، آوازهاي لكي و... پخش شد و اردلان روي اين آهنگها توضيحات خود را ارائه ميداد. وي به آهنگسازي با نام "برونو مانتاواني" و " پيتر شومان" اشاره كرد و گفت: شومان متعقد بود كه بايد همه مردم در محلهاي جمع شوند و آواز بخوانند، چرا كه همه هنرمند هستند. شومان اولين كسي است كه همراه دسته نمايشي به جنگ ويتنام و عراق رفت و اين مساله را يكي از موضوعات كار خود قرار داد و با اجراي برنامه اعترض خود را نشان داد.
در آخرين سانس رودكي، شب كمانه با حضور نوازندگان محلي كمانچه هاي مختلف ايران برگزار شد. اين نوازندگان از اقوام مختلف ايران از جمله تركمن، بلوچ، تهراني و كرد بودند.
نظر شما