دكتر ديناني در ادامه افزود : معناي متافيزيك بسيار دشوار و صقيل است. متافيزيك چيزي است كه حداقل انسان عاقلي كه عقل فعال داشته باشد از درك و دريافت آن بي نياز نيست . فهم هستي يك امر متافيزيكي است و بديهي ترين مفهوم در عالم هستي است، اما در عين حال هيچ كس نمي فهمد كه هستي چيست. مگر روزي كه من سخن سقراط را درك كنم و بدانم كه كيستم. اما ظرفيت عقلانيت انسانها يكسان نيست.
وي با تأكيد بر اين كه فلسفه در طول چند هزار سال چه كرده و چه كارنامه اي دارد گفت : علوم ديگر مانند شيمي ، رياضي ، نجوم و فيزيك ثمره و كارنامه واضحي دارند و مشخص است چه كرده اند ، اما فلاسفه از زمان سقراط تا كنون چه كرده اند. اگر نياز به فلسفه جدي است، كه به نظر من نيز بسيار جدي است، يكي از اشكالاتي را كه به وجود مي آورد اين است كه دليل هاي بي شماري براي پاسخگويي به فلسفه به وجود مي آيد. تعداد زيادي نظريه درباره وجود مطرح شده اما همه اينها بديل و بدلي هستند، فيلسوف راستين تنها وظيفه اي كه دارد اين است كه صحت و سقم اينها را مشخص كند. اگر فيلسوف كاري انجام ندهد و تنها ساده لوحانه بودن اين نظريات را نشان دهد كار عظيمي انجام داده است. ابن رشد در بيان فلسفه اش مي گويد بسياري از مردم با خطابه و جدل قانع مي شوند اما تعداد اندكي با برهان قانع مي شوند و فلاسفه از راسخان اهل برهان و استدلال هستند.
دكتر ديناني فلسفه اسلامي را به تركيبي كه امروزه متداول شده مضاف توصيف كرد و گفت : فلسفه حقوق، فلسفه هنر، فلسفه تعليم و تربيت، فلسفه رياضي همگي فلسفه هاي مضاف هستند اما تركبيب عبارت فلسفه اسلامي قابل بررسي است. آيا فلسفه اسلامي فلسفه ديني است و يا فلسفه اي براي توصيف اسلام و يا فلسفه اي در نزد مسلمانان است. همان طور كه فلسفه ارسطو، يونان، ژاپن، و چين فلسفه است فلسفه اسلامي هم فلسفه است. اگر چه فلسفه هايي كه نام بردم متكي به جغرافيا نيست اما رنگ و بوي جغرافيايي دارد. بنابراين حقيقتا فارابي و ابن سينا و سهروردي فيلسوف هستند و افلاطون و ارسطو هم فيلسوف هستند. اما اين نكته حائز اهميت است كه فلاسفه اسلامي طرح مسئله كردند و در نهايت به خاطر حضور در اسلام و مسلمان بودنشان ، مسائلشان به تبع اسلامي هم بوده است.
عضو مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران در پايان وضعيت مطالعات فلسفه اسلامي را مناسب ندانست و گفت : فلسفه اسلامي امروزه خوب خوانده نمي شود و با خواندن چهار كلمه فلسفه غربي ادعاي روشنفكري هم مي كنند در حالي كه فلسفه غربي بسيار ژرف است و كمتر كسي است كه اين فلسفه را خوب خوانده باشد. تا جايي كه مقدور است براي پايان دادن به اين وضعيت نابسامان بايد از آشفتگي هاي فرهنگي بپرهيزيم.
نظر شما