مهدی محسنیانراد از استادان ارتباطات ایران در گفتگو با برنامه «چای برای دو نفر» رادیو گفتگو درباره کتاب «چهار کهکشان جهانی»، گفت: در دهه 1980 یک دایرهالمعارف 3 جلدی در زمینه ارتباطات در انگلستان منتشر شد. آن موقع در جنگ بودیم و شرایط ارز، خوب نبود. دکتر معتمدنژاد از انتشار این کتاب در یکی از سفرهایش به فرانسه مطلع شده بود و برای همه ما جالب بود که یک دایره المعارف سه جلدی در مورد ارتباطات بوجود آمده است.
وی با اشاره به اینکه در همان سال این کتاب توسط مرکز تازهتاسیس مطالعات رسانهها خریداری شد، افزود: علیاکبر اشعری که در آن مقطع مدیرعامل انتشارات سروش شدهبود از ما خواست که در مورد انتشار کتاب در سروش مشورت بدهیم و آنجا آقای اشعری پیشنهاد انتشار دایرهالمعارف 3 جلدی را داد اما با این تفاوت که بنده قسمتهایی را به کتاب اضافه کنم که بومی باشد و دکتر شکرخواه کتاب را ترجمه کند.
این استاد ارتباطات با تأکید بر این امر که در نهایت تصمیم بر این شد که کتابی در مورد تاریخ ارتباطات در ایران توسط وی نوشته شود، توضیح داد: در یکی از فصلهای کتاب با عنوان «ایران در 3 کهکشان ارتباطی» این نکته بیان شده که کهکشان اول که مارشال مک لوهان مبدع آن بود به نام کهکشان شفاهی است، بعد کهکشان گوتنبرگ وسپس وارد کهکشان مارکونی (دوره امواج رادیو) میشویم. حضور انسان در این 3 کهکشان حیات او را تغییر داد که این را مک لوهان گفته بود.
وی با اشاره به اینکه تدوین کتابش 7 سال زمان برد، تصریح کرد: 4 سال روی کتاب کار کرده بودم که احساس کردم یک اتفاق خاصی افتاده و نمیتوانیم بگوییم ایران 3 کهکشان را طی کرده است. ما کهکشان چهارم را که کسی نمیشناخته طی کردهایم. کهکشان چهارم بسترش در دوره ساسانیان و در دوره هخامنشیان است. در دوره هخامنشیان سرزمین ایران بسیار وسیع بوده و تا مصر پیش رفته بود.
این پژوهشگر نمونه سال تأکید کرد: در 5 سال گذشته که این کتاب چاپ شده، در دانشگاه هم تدریس می شود و ممکن است در آینده از 3 جلد به 4 جلد ارتقا پیدا کند.
وی در این باره که کتاب نوعی تحلیل تاریخی است یا نگاه ارتباطاتی نیز گفت: بسیاری از کارهای تحقیقی که در سیما انجام میشود، تنها برای این است که کاری صورت داده شده باشد. از نظر من تحقیق فرآیندی منظم برای نزدیک شدن به واقعیت است، نه برای دستیابی به واقعیت. واقعیت آن چیزیست که هست.این اثر میتواند، شیفتگی را در یک نگاه سطحی ایجاد کند ولی به نظر من اینطور نیست. کتاب در حقیقت در مورد کوشش برای فهمیدن گذشته و فهمیدن حال صحبت میکند.
به گفته محسنیانراد، کسانی که این کتاب را مطالعه میکنند متوجه میشوند به «ایران در چهار کهکشان» از جنبه سختافزاری نگاه شده و در «ریشههای فرهنگی در ارتباط» به جنبه نرمافزاری توجه کرده است.
نویسنده کتاب «چهار کهکشان جهانی»در پاسخ به این سئوال که در میان مدلهای ارتباطی چند تئوری یا نظریه ایرانی وجود دارد، بیان کرد: این امر سطوح مختلف دارد. مدل «منبع معنی» که به تعبیری 31 سال در ایران چاپ شده و 16 سال را در بیرون از ایران. این مدل در مورد ارتباطات است و در مورد مکان در آن صحبتی نکردهام. نظریه بازار پیام را نیز 10 سال است که مطرح کردهام، در این باره است که بعد از دهکده جهانی چه اتفاقی خواهد افتاد. پس در نتیجه مدل بومی و ایرانی نیست.
وی ادامه داد: تحقیقی را به مدت 3 سال انجام دادهام که مدلی بنام «هشت انگاره ارتباط ایرانی» در بر میگرفت. این مدل بومی است که در مورد ارتباطات ایرانی صحبت میکند. در این تحقیق 30 دستیار داشتم و بودجه قابل توجهی نیز صرف شده است.
وی با اشاره به اینکه در ایران مسیری را برای رسانهها طی کردیم که خاص جهان سوم است، افزود: در ایران از ابتدا دولت رسانهها را منتشر کرد. در حقیقت رسانه ابزاری برای تبلیغ دولتها بودهاست. در مورد سینما هم مظفرالدین شاه در پاریس بوده که به سینما میرود، دوربین میخرد و به این ترتیب سینما توسط دولت وارد ایران میشود.
استاد ارتباطات با بیان اینکه تلویزیون طی 8 سال خصوصی و بدون رقیب باقی ماند، تأکید کرد: بطور کلی ارتباطات الگوی کلی و بومی ندارد. من مدل «سه سویه مطلوب ارتباطی» را در کتابم آوردهام. مدلی به نام «دولت، ملت و رسانهها». این مدل را برای جهان سوم پیشنهاد دادم.
وی ادامه داد:در کتاب « 4 کهکشان در ایران» در فصل 14 جلد سوم نیز 8 توصیه در مورد آینده ارتباطات و جهان سوم بیان کردهام، پدیدهای که در حوزه ارتباطات میان فردی اتفاق میافتد. آن پدیده به گونه دیگری با همان ساختارهای بنیادی و پایه در ارتباطات گروهی قابل جستجو است و باز با همان تفاوتها در حوزه رسانه جستجو میشود.
نظر شما