به گزارش خبرنگار سينمايي "مهر" عزيزالله حميدنژاد، نويسنده و كارگردان در ابتداي نشست با ابراز خوشحالي از اكران فيلم براي منتقدان گفت : اين فيلم اثري مستقل از«اشك سرما» بود كه زودتر از آن فيلم توليد شد. فيلمنامه «شكوفههاي سنگي» در سال 81 نوشته شد، اما در سفرهايي كه به منطقه داشتم با آشنايي بيشتري كه به دست آوردم، آن را بازنويسي كردم. اين فيلم به لحاظ فيلمنامه و سبك، كاري غيركلاسيك و غيرمتعارف است و البته تصوير كردن آن جسارت ميخواست. سفرهاي مختلفي داشتم تا اين ايده شكلي قابل تعريف پيدا كند و به نگارش درآيد و البته به اين هم آگاه بوديم كه هركسي از اين فيلمنامه لذت نخواهد برد، چراكه همه چيز در اجرا معنا پيدا ميكند.
وي در ادامه پيرامون انتخاب بازيگران فيلم گفت : براي انتخاب بازيگران فيلم، شهرهاي زيادي را جستوجو كرديم. مطالعه و تحقيق كرديم و تست گرفتيم و آقاي پناهي به لحاظ فيزيك و استعداد، بهترين انتخاب بودند. ما با ايشان تمرينهاي دشواري داشتيم كه اگر صبوري و متانت ايشان نبود و نزديكيشان به نقش، كار پيش نميرفت. اينكه چرا سراغ نابازيگران رفتهام نوع قصه و جغرافياي آن منطقه ميطلبيد و البته بودجه و فرصت زماني هم كه داشتيم در آن تاثير داشت.
حميد نژاد يك تابلوي نقاشي را زمينه ساز شكلگيري «شكوفههاي سنگي» دانست و گفت : اين نقاشي تصويري از زن و مردي هيزمشكن را در خو جاي داده بود، اين نقاشي، كار آقاي فريدون عبداللهي بود و سكانسي كه «آدان» آن زن و مرد هيزمشكن را ميبيند و طرح ميزند روز آخر فيلمبرداري شد. خوب شد كه برف ميباريد چون ما كاملا به فضايي برفي و زمستاني نياز داشتيم. جا دارد از اقدامات مركز گسترش سينماي مستند و تجربي تشكر كنم، اين نوع سينما نياز به ريسك و حامي دارد. مركز اين كار را كرد، نه فقط براي من كه براي خيلي از فيلمها. در كنار سينماي بدنه و تجاري، اين نوع سينماي غيرمتعارف نيز بايد جايگاه خود را داشته باشد و بتواند باب جديدي را باز كند؛ يعني توليد فيلم غيرمتعارف با بودجه مناسب و اندك.
در ادامه نشست محمد پناهي سردشتي، بازيگر نقش خليفه ميرزا گفت : من تجربه سينمايي نداشتم ولي البته در دوره دبستان و دبيرستان تمرين تئاتر كرده بودم و با توضيحات آقاي حميدنژاد به نقش در «شكوفههاي سنگي» نزديك شدم و البته راهنمايي و كمك آقاي علي رويينتن هم بود.
به گزارش "مهر" برديا كيارس، آهنگسازفيلم نيزدر مورد ساختار موسيقيايي فيلم گفت : در موسيقي فيلم از آواها و تمهاي محلي كردستان و سازهاي محلي استفاده كردهام و نقش اصلي را ساز تنبور و بالابان ايفا ميكرد. با گفتوگوهايي كه با آقاي حميدنژاد داشتم، متوجه شدم كه ايشان ميخواهند موسيقي همراهكننده فيلم باشد.
همچنين ايرج شفايي، تدوينگر فيلم ديگر ميهمان نشست ، «شكوفههاي سنگي»، را كاري غيرمتعارفي خواند و گفت : انرژي زيادي را صرف آن كردم، چون بخشي از فيلم حالت مستند و بخشي شكل داستاني داشت و البته من تصوير و نماهاي زيادي داشتم نهايتا بايد آنقدر انتخاب دقيق ميشد تا بتوانم به مفهوم فيلم وفادار بمانم و به نظرات و نگاه آقاي حميدنژاد برسم.
در پايان نشست علي رويينتن، مجري طرح فيلم گفت : اگر سينما را به يك انسان تشبيه كنند، آرمان او فيلمنامه ميشود، كارگردان مغز و فيلمبردار چشم اوست، صدابردار گوش و توليد قلب اين انسان است كه بايد به همه اعضاي بدن خون برساند. اين خونرساني بايد درست و بهموقع باشد. مجري طرح خوب بايد اشراف بر معنا داشته و توانايي كمكرساني به همه بخشها را نيز داشته باشد. درست است كه دستاندركاران فيلم اولين تجربه حضور در يك فيلم سينمايي را سپري كردهاند ولي شبيه جواهراتي بودند كه غبار گرفتهاند. حميدنژاد غبارها را پس زد.
او گفت: اين فيلم تنها فيلمي در ايران است كه در 3 فصل و با مشقات فراوان به ثمر نشست.وي در ادامه از سعيد ملكان گريمور و جلال ساعدپناه دستيار كارگردان تشكر كرد.
رويينتن در پايان گفت: فيلم ما در سه فصل توليد شده است و تنها فصل گرما را كم دارد. جاي خالي اين فصل نيز با حضور تماشاگران پر ميشود.
نشست مطبوعاتي فيلم «شكوفههاي سنگي»
حميد نژاد : همه تماشاگران از اين فيلم لذت نخواهند برد
جلسه دوم از روز پنجم با حضور دست اندر كاران فيلم «شكوفههاي سنگي» برگزار شد.
کد خبر 155105
نظر شما