احمد ابومحبوب، نویسنده و محقق ادبی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به نگارش اثر تحقیقیاش درباره تاریخ بیهقی گفت: کار روی این کتاب هنوز ادامه دارد و میتوانم بگویم که در حال حاضر در اواسط راه هستم. هنوز برای این کتاب که درباره نگرشهای تاریخی بیهقی، مشابهت این تاریخ با تواریخ دیگر و موضوعاتی از این دست است، ناشری در نظر نگرفتهام چون یک اثر سفارشی نیست و آن را به صورت یک تحقیق شخصی آغاز کردم.
وی با اشاره به نظریات موجود در مباحث تاریخی گفت: پیش از این در کتابهایی که درباره بیهقی و تاریخش نوشته شده، به سبکهای ادبی او یا شیوه تاریخنگاریاش توجه شده است، اما بحثی که من دارم، روی فلسفه تاریخ بیهقی است. چندین نظریه در مباحث تاریخی وجود دارد که دو نظریه متافیزیک و ماتریالیستی از دیگران مهمتر هستند و در واقع روبروی یکدیگر ایستادهاند. البته باید توجه داشت که وقتی لفظ متافیزیک را به کار میبریم، مقصود فقط مباحث دینی و معنوی نیست. یا وقتی از عبارت ماتریالیستی استفاده میکنیم، منظورمان فقط عقیده گروهی خاص نیست.
این محقق در ادامه گفت: همانطور که اشاره کردم، دو دیدگاه متافیزیکی و ماتریالیسیتی از دیگر دیدگاههای بررسی تاریخ، قدرتمندتر هستند. عموماً در جوامع اسلامی، نگرشها بر اساس تئوری متافیزیک یا مشیت بوده است. مثلاً بلاهایی که چنگیزخان بر سر مردم ایران آورد، در اکثر تواریخ جز مشیت الهی و سرنوشت مردم این سرزمین دانسته شدهاند. ابن خلدون موارد استثنایی را در نوشتههایش مطرح میکند که زیرمجموعه نظریه مشیت نیستند، ولی در طول تاریخ به آنها توجهی نشده است.
ابومحبوب افزود: ابن خلدون به عنوان مثال جغرافیا را مهم میداند و حتی اخلاق را تابع شرایط محیطی، اجتماعی و جغرافیایی میداند و کمتر به مشیت متکی است. کاری که من در تالیف کتاب و طرح تحقیقاتیام درباره تاریخ بیهقی انجام میدهم، در واقع بررسی این است که این کتاب به سمت کدام یک از این دو دیدگاه غالب، گرایش دارد. در واقع فراز به فراز این کتاب را از این جهت بررسی میکنم، چون شاید بخشی از کتاب تحت تاثیر یکی از این دو نظریه نوشته شده باشد.
وی در پایان گفت: کاری که انجام میدهم، تطبیق دادن این نظریات با سطور و فرازهای کتاب تاریخ بیهقی و تشریح و تحلیل این مسائل فلسفی مربوط به این اثر تاریخی مهم است. امیدوارم تالیف کتاب را تا چند ماه دیگر و حداکثر تا پایان امسال به سرانجام برسانم.
نظر شما