۲۳ فروردین ۱۳۹۱، ۱۰:۴۶

نقد «آگاهی نقد»-2/

نجومیان: پوله اصلا منتقدان ساختارگرا را درک نمی‌کند

نجومیان: پوله اصلا منتقدان ساختارگرا را درک نمی‌کند

امیرعلی نجومیان گفت: یکی از اساتید دانشگاه جان هاپکینز در مقاله‌ای نوشته بود مشکلی که ژرژ پوله در نقد دارد این است که متن هر کسی را که می‌خواند، می‌گوید من هم همین را می‌گویم. من معتقدم پوله اصلا ساختارگراها را نمی‌فهمد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی «آگاهی نقد» نوشته اثر ژرژ پوله با ترجمه‌ مرتضی بابک‌ معین عصر دیروز سه‌شنبه 22 فروردین، با حضور حمیدرضا شعیری، امیرعلی نجومیان، علی‌اصغر محمدخانی و مترجم این اثر در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

نجومیان در این برنامه گفت: در ابتدای صحبت بگویم که مکتب ژنو و افکار پوله بسیار مهم هستند اما پیشنهاد دارم حالا که دکتر شعیری نقد پوله را نقد کرد،‌ از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنیم. کتاب «آگاهی نقد» 16 فصل دارد و اول از همه از دکتر بابک معین خواهش می‌کنم که این کتاب را به صورت کامل ترجمه کنند چون در نسخه اصلی کتاب مقاله‌ای درباره پدیدارشناسی وجود دارد که در این نسخه ترجمه‌شده، نیست.

وی افزود: معتقدم پوله روش‌شناسی ندارد و وقتی در نقدش صحبت از پدیدارشناسی می‌کند، تنها یک بار از ادموند هوسرل نام می‌برد در حالی که شالوده نظریه پوله از افکار و اندیشه‌های هوسرل نشات می‌گیرد. می‌توان مرتب جای پای هوسرل را در نوشته‌های پوله دید. کاری که هوسرل می‌کند این است که جدایی سوژه از ابژه را که دکارت آن را مطرح کرد، رد می‌کند و هر دو را به یکدیگر متصل می‌داند. یعنی آگاهی از چیزی است و چیز، وقتی چیز است که آگاهی از آن وجود داشته باشد و به چیزهای عالم باید اتفاتی شود تا چیز باشند. این رابطه دو طرفه اهمیت زیادی دارد. در دنیای هوسرلی، جهان سوژه و ابژه به هم وابسته‌اند و از یکدیگر جدا نیستند.

مولف کتاب «درآمدی بر پست مدرنیسم در ادبیات» ادامه داد: این تعریف هوسرل انقلابی در فلسفه و اندیشه ایجاد کرد. او با این سیستم، پایه‌های تفکر مدرنیته را متزلزل می‌کند. اما مشکلی که پوله دارد، این است که همین آگاهی دوطرفه در رابطه با چیزها را تبدیل به یک آگاهی مجرد می‌کند. او این آگاهی را یک آگاهی ناب می‌کند و حتی به صورت شهودی استنباط می‌شود که پوله درباره این آگاهی در میان نظریات فیلسوف مقدم بر خودش، درک درستی ندارد. حالا چقدر خوب شد که یک نفر پیدا شد و با ترجمه اثری از پوله،‌ او را به جامعه ما معرفی کرد ولی حالا به نظرم باید این مسیر را ادامه بدهیم.

نجومیان افزود: به نظرم عقاید پوله و مکتب ژنو، خواننده محور است و قدم مهمی را در این حوزه برداشته است ولی پوله ایراداتی داشته که نویسندگان و منتقدان دیگری، نقصان‌های او را برطرف کرده‌اند. مثلا ولفگانگ ایزر یکی از این افراد است که باید در ایران معرفی‌اش کنیم. او به نقش زبان در ارتباط با آگاهی می‌پردازد. او عمل خواندن را نه یک کار شهودی بلکه یک فرایند می‌داند. این ایزر است که می‌تواند پلی بزند و مشکل پوله را حل کند. او می‌گوید در زمان خواندن هر متن، آگاهی من از متن از لحظه اول با خواندن جمله اول، تا هر لحظه و جمله بعدی، دستخوش تغییر و تحول می‌شود. این پروسه تا پایان خواندن کتاب ادامه پیدا می‌کند. در نتیجه آگاهی یا کجیتو، هنگام خواندن متن، مرتبا در حال بازسازی است و هیچ آگاهی نابی وجود ندارد.

وی ادامه داد: یکی از اساتید دانشگاه جان هاپکینز در مقاله‌ای نوشته بود مشکلی که پوله دارد این است که متن هر کسی را که می‌خواند، می‌گوید من هم همین را می‌گویم. من با آقای شعیری مخالفم و معتقدم پوله اصلا ساختارگراها را نمی‌فهمد. نکته‌ای که امروز مطرح است این است که آگاهی‌های جدید از متون کهن، ارزش و دلالت‌های آن را بالا می‌برند. در این جا سخن طلایی بورخس را به یاد می‌آورم که می‌گوید: متن اصلی به ترجمه خودش خیانت می‌کند. من محصول متونی هستم که خوانده‌ام و متونی که در کتابخانه‌ها هستند، مدیون انسان‌هایی هستند که آن‌ها را نوشته‌اند.

این محقق گفت: شاهنامه ممکن است 100 سال دیگر، ارزشی متفاوت از زمان حال داشته باشد چون فرزندان ما ممکن است آن را به گونه دیگری بخوانند. همین عامل است که از آثار، شاهکار ادبی می‌سازد و اگر نشود از آن‌ها برداشت‌های متنوع داشت، شاهکار نیستند.

نجومیان در پایان سخنانش گفت: نظریه پوله به طور ویژه اومانیستی است و من معتقدم او در این نظریه گیر افتاده است.

کد خبر 1574004

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha