به گزارش خبرنگار مهر، نخستین روز از همایش «سعدی و پوشکین» عصر روز سهشنبه 29 فروردین در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست کوروش کمالی سروستانی، رئیس مرکز سعدی شناسی در سخنانی با اشاره به اینکه قرن بیستم را باید دوران اوج ترجمه آثار سعدی به زبانهای غیرایرانی دانست، گفت: از سال 1900 به بعد آثار سعدی در فرانسه، آمریکا، ایتالیا، روسیه و آلمان مورد ترجمه و توجه فراوان قرار گرفت و آن درست در همان دورانی است که ادوارد براون تاریخ ادبیات خود را نوشت.
وی افزود: در دومین دوره ترجمه آثار سعدی شوروی سابق، آلمان و انگلستان به ترجمه وی توجه نشان دادند و در دوره سوم نیز جدای از محقق شوروی، ایتالیاییها بیشترین توجه را به سعدی نشان دادند، اما با این وجود باید گفت که ادبیات روسیه و شاعران و نویسندگانی چون تولستوی و پوشکین بیشترین تاثیر از سعدی را گرفتهاند؛ تا جایی که در مجموعه 90 جلد آثار تولستوی 40 بار از حکایات سعدی، به ویژه از گلستان وی استفاده به عمل آمده و به صورتی هنرمندانه ضربالمثلهای فارسی مورد ترجمه وی قرار گرفته است. پوشکین نیز با وجود اینکه 500 سال بعد از سعدی به دنیا میآید، چنان وجود سعدی در وی تاثیر میگذارد که برخی به آن لقب سعدی جوان دادهاند.
کمالی سروستانی در ادامه با اشاره به کارنامه کمرنگ سعدی پژوهی در سال گذشته گفت: در سالی که گذشت کمیت آثار سعدی پژوهی بیش از کیفیت آنها مورد توجه قرار گرفت و بر اساس آمار منتشر شده از سوی خانه کتاب، 162 عنوان کتاب با شمارگان 400 هزار نسخه با نام سعدی منتشر شد که تنها 90 عنوان از آنها چاپ نخست بودهاند.
در ادامه این مراسم، میرجلالالدین الدین کزازی به سخنرانی پرداخت و با اشاره به اینکه اثرگذاری سعدی و پوشکین بر زبان و ادب مردم خود منجر به ماندگار آنها شده است، اظهار کرد: این تاثیر ژرف و گسترده به حدی بوده است که زبان پارسی را میتوان به دوره قبل و بعد از سعدی و زبان و ادب روسی را نیز میتوان به دوره قبل و بعد از پوشکین تقسیم کرد که هر دوی آنها سخنورانی بودهاند روزگارآفرین. آنها تنها دبستانی نوپایه نریختهاند و روزگار نو خلق کردهاند.
استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: اگر اندکی خیرهتر و کاوندهتر به این دو سخنور بنگریم، میتوانیم همانندهایی در میان آنها بیابیم. در روزگاری که هنر چیره در قلمرو ادب کشورهای اروپایی نوشتار است، پوشکین شاهکارش را در زبان شورانگیز شعر پدید میآورد و این او را در ادب پارسی به سعدی بسیار شبیه میکند.
کزازی افزود: دو ویژگی دیگر که میان سعدی و پوشکین میتوان یافت اینکه هر دو کوشیدهاند پرسمانها و تنگناها و هنجارها و ویژگیهای جامعه و روزگار خویش را بازتابانند؛ هرچند که پوشکین 600 سال پس از سعدی دیده به دیدار جهان گشود.
وی افزود: سعدی در گلستان سعی کرده است جهانی که هست را ترسیم کند و در بوستان، جهان آرمانی خود را میگوید، جهانی که میباید بود. این دو کتاب زندگی بهین و بهآئین از نظر سعدی است. پوشکین هم کوشیده زشتیها و پلشتیها و سیاهیهای روزگار خود را در آنچه میسروده بازنمایاند. او داستان بلندی دارد به نام بوریس گدنف که خواندن آن نشان میدهد نگارشش تنها به دلیل بازگویی تاریخ نبوده است و بهانهای است برای نشان دادن روزگار روسیه در سده نوزدهم.
کزازی ادامه داد: تلاشی مانند تلاش پوشکین را میتوان در بوستان سعدی دید. هرچند که در دیده پیکرهای است که نمیتوان داستان را سنجید، اما آرمان هر دو را میتوان در آنچه آفریدهاند، دید و سنجید. هر دوی آنها شیفته جهانی بهآئین هستند که در آن میتوان به آرامی زیست و هر دو دلیر و بیپروا این اندیشه را با خوانندگانشان در میان مینهند.
این استاد ادبیات فارسی افزود: پوشکین از بنیانگذاران جنبش دسامبریستها در روسیه است. خیزشی که روشنرایان آن را شروع و توده مردم ادامهاش دادند. او دلیرانه با خوی خودکامگی حاکمان زمانه خود مبارزه میکند و آزادمنشی را ترویج میدهد. چنین روحیهای را در سعدی نیز میشناسیم. او در چامههای ستایشی خود پیش از اینکه ستاینده باشد اندرزگر و رهنمون است و از جایگاه برتر با شنوندگانش سخن میگوید.
کزازی در ادامه با اشاره به پارسایی سعدی و پوشکین در زندگی گفت: پوشکین در جوانی کشته شد، اما سرودههایش بیدرنگ پس از او زبان به زبان در میگسترد. او در ادب روس همان جایگاهی را داراست که سعدی در ادب پارسی، اما شاید فروغ پوشکین در ادب روس بیش از این نیز باشد؛ چرا که سعدی در ایرانی سعدی شده است که قبل از وی فردوسی سخن را پخته است.
نظر شما