به گزارش خبرنگار مهر، فیلم سینمایی "سیب و سلما" که هم اکنون در حال اکران است در ژانر سینمای دینی ساخته شده این فیلم با توجه به ارزشهای فرهنگی و معنوی که دارد و به گفته بهمنی به دلیل عدم تبلیغات مناسب در اکران عمومی با اقبال اندکی از سوی مخاطب مواجه شده است.
حبیب الله بهمنی کارگردان فیلم سینمایی "سیب وسلما" در بخش نخست جلسه نقد و بررسی این فیلم با حضور در خبرگزاری مهر از کم و کیف ساخت فیلم های دینی، عدم حمایت مدیران سینمایی ، نبود تبلیغات مناسب بر فیلم های سینمایی با ژانر سینمای دینی ، تفاوت ساختار و محتوا در بیان مسائل معنوی در قاب تصویر سخن گفت.
*خبرگزاری مهر،گروه فرهنگ و هنر: برای آغاز بحث از شرایط اکران این فیلم بگویید؟
حبیب الله بهمنی کارگردان فیلم سینمایی سیب و سلما: این فیلم توسط حوزه هنری تهیه و تولید شد و به تبع مسئولیت پخش این اثر ، نحوه اجرا و تبلیغ و تعداد سینمایی هایی که در اکران این فیلم قرار می دهند به عهده همین مرکز است. من هم به عنوان کارگردان این فیلم دوست داشتم که سیب و سلما به خوبی دیده شود و بهترین شرایط اکران را برای آن خواستاربودم. قدم نخست برای رسیدن به این هدف تبلیغات کافی و اطلاع رسانی درست است که حرف اول را می زند.
* تبلیغاتی که از آن یاد می کنید در اکران فیلم "سیب و سلما" به انجام شد؟
- این فیلم یک اثر خاص سینمایی است که بدون اتکا به شیوه های رایج جذب مخاطب در سینما تولید شده است. به عنوان نمونه انتخاب سوپر استار ، روایت قصه هایی که نیاز تفریحی و لذت بخشی را برای بیننده فراهم می کند و جذابیت های دیگری که در تولید و جذب مخاطب در سینما رایج است در این فیلم وجود نداشت.
* اغلب فیلم های دینی از جذابیت های معمول سینما برخوردار نبوده اند و تنها مختص به این فیلم نیست.
- برای پاسخ به این سئوال باید مقدمه ای درباره نگاه برخی از سینماگران به تولید فیلم های دینی شرح دهم. به این معنا که برخی از آثار سینمای دینی هستند که جذایبت های جذب مخاطب را دارد که البته ساخت فیلم هایی از این دست در نگاه اول به اعتقادهای تیم سازنده اثر و بخش دیگری به نیازهای واقعی فیلم برمی گردد. در واقع این طیف از فیلمسازان سینمای دینی معتقدند که می توان فیلمی ساخت که علاوه بر جذابیت های بصری و استفاده از سوپراستارهای سینمای ایران برای جذب مخاطب ، پیام دینی و معنوی را نیز به مخاطب ارسال کرد.
ولی در مقابل عده ای از فیلمسازان با گرایش به ساخت فیلم های معنوی هستند که معتقدند برای ارائه مفاهیم دینی به هر ترفندی نباید متوصل شد چراکه این مفاهیم دارای قداستی هستند که ممکن است این قداست با شیوه ساخت معمول در سینما زیرسئوال رود. در نتیجه معتقدم که ظرف و محتوا در هنر صنعت سینما باید با یکدیگر هماهنگ و همراه باشند. اما آنچه مسلم است استفاده از جذابیت های رایج سینما برای بازگشت سرمایه از ضروریات است. به اعتقاد من چنین شیوه تولید برای ساخت فیلم های دینی پسندیده نیست چراکه نتیجه کار متناقض از آب در می آید.
* بخشی از تبلیغات مفید برای یک فیلم مرهون استفاده از جذابیت های معمول در سینما است و سرمایه گذاران ناگزیر از انجام تبلیغات متدوال هستند.
- وقتی یک بیننده با فیلمی که مفهوم مقدس دینی را مطرح می کند مواجه می شود انتظار دارند که نتیجه معنوی از فیلم دریافت کنند اما در اغلب فیلم هایی که به نام سینمای معناگرا ساخته می شود یا عواملی که در ساخت آن پروژه نقش دارند مقید به سینمای دینی نیستند و یا اینکه مخاطب با بازیگرانی در این فیلم مواجه هستند که هیچ ذهنیتی درباره سینمای دینی و مسائل معنوی ندارند بنابراین علی رغم دارا بودن جذابیت های اولیه برای جذب مخاطب، اغلب تاثیر فرهنگی خنثی دارند که معمولا به باد تمسخر گرفته می شود.
* به اعتقاد شما علاوه بر شیوه های رایج جذب مخاطب در سینما، برای دیده شدن یک فیلم دینی چه المان هایی باید در تبلیغات به کار گرفته شود.
- تبلیغات در فیلم هایی از این دست باید به طریق دیگری جبران شود به این معنا که هزینه هایی که قرار است برای دعوت از سوپراستارهای سینما برای بازی دریک پروژه پرداخت شود ، این هزینه ها در اکران عمومی و برای در معرض دید و ترغیب مخاطب هزینه شود. به عنوان مثال فیلم سینمایی "مریم مقدس" از جاذبه های رایج سینمایی استفاده نکرد بلکه آنچه باعث مطرح شدن این فیلم شد فراوانی تبلیغات بود.
به اعتقادمن فراوانی تبلیغات می تواند باعث جذب مخاطب شود حتی ممکن است وقتی بیننده از سینما بیرون می آید احساس تلخی و نوعی فریب خوردگی کند اما به هرحال تبلیغات اثر خود را گذاشته و توانسته مخاطب گسترده ای را به سوی خود جذب کند. این شیوه برای نمایش فیلم سیب و سلما این شیوه اتخاذ نشد و تبلیغات این فیلم در حد رفع تکلیف بود به نظرمن این فیلم به عنوان یک اثر سینمایی دینی هم مفاعیم اخلاقی اجتماعی و هم مفاهیم انسانی را مطرح می کند. این درحالی است که من در مقام تهیه کننده فیلم هایی چون "مروارید سیاه" و "عروس خوش قدم" را تهیه کرده ام که در زمان خود از پرفروش های سینما بود بنابراین من قواعد تبلیغات در فیلم های پرفروش را می شناسم.
* با تعاریف شما این مطلب استنباط می شود که فیلمساز قبل از ساخت یک فیلم باید به این نکته فکر کند آیا فیلم پرفروش می خواهد بسازد یا فیلم دینی . آیا اینگونه است؟
- نه، اینگونه نباید فکر کرد. چراکه مسئله مخاطب در سینما فقط به خود مخاطب برنمی گردد بلکه عوامل بسیار دیگری در جذب مخاطب تاثیرگذار است. از جمله این عوامل پروسه ذائقه سازی و تغییر آن است که این تغییر تنها با یک فیلم اتفاق نمی افتد.
مثالی می زنم؛ سینمای اول انقلاب به نوعی درگیر بازسازی وضعیت سینمای قبل از انقلاب بود چراکه سینمای قبل از انقلاب به دو بخش سینمای تجاری و سینمای روشنفکری متکی بود که هریک از آنها مخاطب خاص خودش را داشت. بعد از انقلاب سینمای تجاری رو به نابودی رفت. ولی فیلم های روشنفکری تداوم پیدا کرد و به نوعی بازسازی شد و رفته رفته در دهه نخست انقلاب به سینمای محوری تبدیل شد و به نوعی ذائقه مردم را تغییر داد. گرچه در دهه دوم و سوم سینما به سوی ابتذال در مفاهیم سوق پیدا کرد. ولی به هرحال در ایجاد تغییر ذائقه موثر بود ولی در حال حاضر در مقطع گذار هستیم.
* معتقدید مخاطب فیلم های دینی با مخاطب های فیلم های دیگر متفاوت است مثلا فیلم عروس خوش قدم که خود شما ساختید مخاطبش متفاوت از مخاطب فیلم های دینی است.
- فیلم عروس خوش قدم یک مضمون اخلاقی و دینی دارد به این معنا که این فیلم در مذمت دنیا پرستی، زیاده خواهی پول، شهوت پرستی و قدرت طلبی است که مجموع نکات مطرح شده دراین فیلم به نوعی مفاهیم دینی را مطرح می کند اما سعی شده که در ساختارعامه پسند و کمدی مطرح شود که اتفاقا مخاطب را هم جذب کرد اما نکته این است که من شک دارم آیا فیلمی چون عروس خوش قدم توانسته در مذمت شهرت طلبی قدرت طلبی تاثیرگذار باشد یا خیر. در واقع به نظر می رسد ساختار این فیلم بر محتوای آن غلبه داشته و این همان تناقضی است که بین ظرف و محتوا وجود دارد .
* در سیب و سلما اولویت را گذاشتید روی بحث معنوی و فرهنگ سازی اینطور نیست؟
- دقیقا در سیب و سلما هدفم این بود که ساختار و محتوا در تناقض با یکدیگر قرار نگیرند چراکه فکر می کنم این نگاه در روش تبلیغ دین روش ارائه مفاهیم دینی که معصومین و علمای دین به کار می برند نزدیک تر است.
*اگر فیلم بودجه میلیاردی در اختیار داشتید بازهم "سیب و سلما" را با استانداردهایی که در ذهن دارید می ساختید؟
-مسلما خیر. این فیلم با بودجه اندک ساخته شد اما این واقعیت وجود دارد که اگر امکانات بیشتر و شرایط بهتری برای تولید وجود داشت فیلم خیلی بهتر از آب در می آمد.
* شاید از چهره استفاده می کردید بهتر بود.
- نمی خواهم جسارت کنم اما اغلب چهره های سینمای که جذابیتی برای مخاطب دارند تبدیل به کلیشه شده اند و طبعا بیننده دوست دارد کاراکتری خاص از بازیگر محبوب خود که در فیلم های دیگر دیده است را بار دیگر ببیند. به همین دلیل با ذهنیت به سینما می آیند و همین دهنیت بازی بازیگر را از حالت بکر و دست نخورده بودن بیرون می آورد. البته برخی از سوپراستارها هم هستند که در هر بازی خود یک کاراکتر تازه ای را ارائه می دهد و بیننده هم می پذیرد.
*خوب چرا از این بازیگران استفاده نکردید؟
- امکانات و شرایط تولید ما در حدی نبود که بتوانیم از چنین بازیگرانی استفاده کنیم .
*چرا همیشه در تولید فیلم های دینی هم مدیران سینمایی هم سرمایه گذار و هم کارگردان ها به حداقل رضایت می دهند؟
- یک نکته متذکر شوم که نگاه های فاخر در ژانر سینمای دینی وجود دارد به عنوان مثال فیلم"ملک سلیمان" و یا حتی سریال های بزرگی با نگاه فاخر ساخته شده و مخاطب هم داشته است اما اینکه چرا به یک روند معمول تبدیل نمی شود را باید از مدیران سینمایی جویا شد چون جز سیاست گذاری محسوب می شود.
* اما شما به عنوان صاحب اثر هم حق دارید نپذیرید که فیلم را با بودجه اندک بسازید.
- کارگردان هایی مثل من که دغدغه ساخت فیلم های دینی دارند مجبور هستند که به شرایط تولیدی از این دست تن دهند چراکه معتقد هستیم که همین اندازه فضا برای کار کردن هم یک قدم مثبت محسوب می شود .
................................
ادامه دارد....
نظر شما