۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱، ۱۰:۳۸

هایدگر هنرمند را در جایگاه فیلسوف قرار می دهد

هایدگر هنرمند را در جایگاه فیلسوف قرار می دهد

استاد فلسفه دانشگاه هنر با اشاره به تفاوت پدیدارشناسی هوسرل با هایدگر، به تشریح محتوای کتاب « منشأ اثر هنری» هایدگر پرداخت و گفت: هایدگر هنرمند را در جایگاه فیلسوف قرار می دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر شمس‌الملوک مصطفوی استاد دانشگاه هنر در نشست « پدیدارشناسی میراث فرهنگی» که چهارشنبه 27 اردیبهشت ماه در مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی برگزار شد؛ به ارائه مقاله خود با عنوان «هایدگر و پدیدارشناسی هرمنوتیکی هنر پرداخت.

وی به سابقه طولانی پدیدارشناسی هرمنوتیک اشاره کرد و کفت: پدیدارشناسی با هوسرل آلمانی در عالم فلسفه تأسیس شد و او قصد داشت که فلسفه را به صورت علم در آورد. هوسرل معتقد است که پدیدارشناسی اشیاء را بر اساس حواس توصیف می کند و از خلال همین توصیف به معنای اشیاء دست پیدا می کنیم. در پدیدارشناسی از نوع هوسرلی(سوبژکتیو)مابا آنچه که بر انسان ظهور دارد، سروکار داریم و در واقع مهم نیست که در واقعیت چیست بلکه مهم این است که چه چیزی را بدون واسطه می بینیم.

وی با تأکید بر اینکه حوزه مطالعاتی پدیدارشناسی هوسرل آگاهی انسان است، اما در پدیدارشناسی هایدگر این نگاه به «وجود» معطوف می شود، افزود: هایدگر درکتاب «وجودوزمان» تأکید می کند که پدیدارشناسی باید با وجودشناسی پیوند وثیق پیدا کند. در واقع سؤال هایدگر پرسش از معنای و فهم وجود است که این به حوزه هرمنوتیک وارد می شود.
 
دکتر مصطفوی با اشاره به تفاوت هایدگر متقدم و متأخر یادآور شد: هایدگر درکتاب «وجود و زمان» به بحث هنر بسیارکم پرداخته است اما در دوره دوم اندیشه اش هنرمحوریت پیدا می کند.
 
وی با بیان اینکه هایدگربا زیباشناسی علمی(استیک) مخالف است، تأکید کرد: هایدگر از مرگ هنر حرف می زند؛ منظور او هنر روم و یونان و قرون وسطی است؛ هنری که فرهنگ یک جامعه را به اعصار بعدی معرفی می کند. البته این حرف هایدگر با سخن هگل متفاوت است چراکه هگل معتقد است که دوره تاریخی هنر به سر آمده است.
 
وی به تشریح محتوای کتاب « منشأ اثر هنری» هایدگر پرداخت و افزود: پرسش اساسی هایدگر در این کتاب "نسبت هنر با حقیقت" است. سؤال هایدگر این است که اثر هنری که ساخته هنرمند و برخاسته از نبوغ وی است آیا تنها برای رفع اوقات فراغت و کسب لذت حسی است؟ هایدگر برای اینکه از هنر اعاده حیثیت کند از «تخنه» (فن و هنر) شروع می کند و می گوید هنر فقط برای موزه نیست و حاوی حقیقت است. هایدگر هنرمند را در جایگاه فیلسوف قرار می دهد.
 
استاد دانشگاه هنر افزود: بر اساس دیدگاه هایدگر حقیقت شأن آنتولوژی دارد یعنی حقیقت انکشاف و ظهور وجود است. او معتقد است که " تخنه" تنها یک کار نیست بلکه معرفت و دانش است و "تخنه" کار هنرمندی است که می تواند نسبت هایی در اثر خودش با حقیقت ایجاد کند و کاشف حقیقت باشد. هایدگر در یک اثر هنری دو تعبیر "عالم" و " زمین" را به کار می برد که این دو همواره در کشش هستند؛ در واقع این دو آشکارگی و پنهانگی وجود است. هایدگر معتقد است برای ماندگاری اثر هنری باید نگهبان آگاه وجود داشته باشد.
 
دکتر نصری: در سنت پدیدارشناسی هرمنوتیک تصویر اصالت دارد
 
دکتر امیر نصری عضوهیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در بخشی از این نشست در مورد"ماهیت تصویر از دیدگاه پدیدارشناسی هرمنوتیک" به ایراد سخنرانی پرداخت و با بیان اینکه گادامر به سنت پدیدارشناسی تعلق دارد، گفت: هایدگر و گادامر نه تنها نگرش خوشبینانه به موزه نداشتند بلکه موزه ها را محل تحریف آثار می دانستند چراکه معتقد بودند با ایجاد موزه اثر هنری از عالم هنر وجهان واقع جدا می شود وتمام تلاش پدیدارشناسی(هرمنوتیک) این است که به رابطه اثر هنری با عالم هنری دست یابد.
 
وی افزود: آنچه دیدگاه های گادامر در این زمینه را برجسته می سازد، طرح الگویی متفاوت از الگوی افلاطونی در خصوص ماهیت تصویر است. برخلاف دیدگاه افلاطونی، وی بر این باور است که رابطه میان تصویر و صورت اولیه آن متفاوت از رابطه روگرفت(کپی) وصورت اولیه است. در نظر گادامر رابطه تصویر با صورت اولیه اش یک جانبه نیست و از واقعیتی مستقل برخوردار است. به نحوی که در این رابطه تصویر نیز قادر است تا بر صورت اولیه خود تأثیر بگذارد، یعنی این صورت باید خود را به گونه ای نشان دهد و تجسم بخشد که تصویر او اقتضای آن را دارد.
 
مترجم کتاب " مبانی هنر اسلامی" تأکید کرد:  گادامر بر این باور است که صورت اولیه در تصویر به یک «فزونی در وجود» دست می یابد. گادامر معتقد است که ماهیت تصویر میان دو حد قرار دارد: از یک سو تصویر همچون نشانه در بردارنده دلالت محض نیست و از یک سو همچون نماد در مرتبه نمایندگی یا نیابت از چیزی نیست اما در تصویر با مؤلفه هایی از نشانه و نماد مواجه هستیم، به گونه ای که تصویر در مرتبه حد واسط میان نماد و نشانه قرار دارد.

دکتر نصری در پایان گفت: در سنت پدیدارشناسی هرمنوتیک، تصویر از کارکرد تزئینی صرف برخوردار نیست و تصویر به خودی خود از اصالت و استقلال برخوردار است. در نسبت میان تصویر وعالم، تصویر از عالم مؤلفه هایی را بیرون می کشد که این مؤلفه ها با رؤیت صرف قابل مشاهده نیستند و به نوعی هر تصویر، تفسیری از عالم است.
کد خبر 1604315

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha