به گزارش خبرگزاری مهر، ولادیمیر پوتین که پس از یک دوره فطرت پنج ساله به کاخ کرملین باز گشته تا سکان سیاست خارجی و ریاست جمهوری کشور را به دست بگیرد اینبار به نظر می رسد یا با مقوله دیپلماسی خارجی و تشریفات کسل کننده آن ارتباط قوی برقرار نمی کند، یا اینکه همچنان بر رویکرد سر سختانه خود در برابر غرب اعتقاد دارد.
پوتین در آغاز سومین دوره ریاست جمهوری خود در اقدامی عجیب از سفر به کمپ دیوید برای شرکت در نشست گروه هشت خود داری کرد. شاید این اقدام پوتین پیامی اعتراضی به مخالفت های چند ساله غرب در برابر پایان پروسه طولانی عضویت روسیه در گروه هشت باشد، اما هرچه که باشد این اقدام می تواند آغاز یک روند جدید در روابط این کشور با غرب تلقی شود.
خاویر سولانا دبیر کل سابق ناتو و نماینده سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مقاله ای در روزنامه "ودوموستی" به تفسیر تصمیم پوتین مبنی بر عدم شرکت در اجلاس گروه 8 پرداخته و می نویسد: صرف نظر از اینکه پوتین چه انگیزه ای برای امتناع از این سفر داشته باشد، دو اجلاس سران گروه 8 و ناتو که در ماه می برگزار میشوند، بر روابط روسیه و غرب اثر جدی خواهند گذاشت.
سولانا می گوید: برنامه هستهای ایران به یکی از مسائل دست اول دیپلماسی بین المللی تبدیل شده است. روسیه در تلاش های بین المللی برای حل و فصل مناقشه سوریه نقش مهمی بازی میکند. مسئله پدافند ضد موشکی هم برای روسیه بسیار حاد است و باید در جریان مذاکرات حل شود.
مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا معتقد است با توجه به این مسائلی که همه آنها با روسیه و غرب ارتباط دارند، حضور پوتین در دو اجلاس ماه می در آمریکا (نشت ناتو و گروه هشت) میتوانست بسیار مفید باشد. به عقیده وی، اگر پیشنهاد طرف آمریکایی مبنی بر "نوسازی مجدد روند نوسازی روابط" با روسیه اجرا شود، این امر به نفع روسیه نیز خواهد بود.
گرچه سولانا سعی دارد با این صحبت ها عدم حضور پوتین در آمریکا را به نوعی جبهه گیری در برابر غرب نشان دهد، اما رسانه های روسی طی مقالات خود تلاش کردند تا این مقوله را نه دشمنی و جبهه گیری در برابر غرب، بلکه به نوعی نگاه سلیقه ای به مقوله دیپلماسی از سوی شخص پوتین با توجه به روحیات وخلق خوی وی می دانند.
در باب این موضوع و شرکت نکردن پوتین در دو نشست ناتو و گروه هشت در آمریکا سه گزینه می توان ازاستدلال های رسانه ها و محافل روسی برداشت کرد ؛ یکی اینکه پوتین علاقه ای به دیپلماسی و تشریفات خسته کننده آن ندارد که خود وی نیز در گذشته این عدم تمایل را بروز داده بود، دوم اینکه رئیس جمهوری روسیه بر آن است تا نقش خود را در سیاست خارجی کمتر کرده و آن را به همکار لیبرال تر خود یعنی دیمیتری مدوف واگذارکند تا وی بتواند با ادامه حرکت خود در مسیر سیاست خارجی که در 5 سل گذشته داشته برخی از اختلافات مهم روسیه و آمریکا را حل کند . سوم اینکه وی در شرایط بحرانی کنونی در داخل توان خروج از کشور و واگذاری امنیت داخلی به تیم خود را نداشت.
روزنامه "آر بی سی دیلی" در مقاله ای تحت عنوان "مدودف دیپلمات و پوتین انعطاف ناپذیر" به قلم "تاتیانا کاسوبوکوا" می نویسد: مدودف عازم کمپ دیوید شد تا در اجلاس گروه 8 شرکت نماید. منابعی در کرملین میگویند که علت اعزام مدودف تنها گرفتاریهای داخلی ولادیمیر پوتین نیست بلکه آن است که رئیس جمهور سابق طی چهار سال ریاست جمهوری خود موفق به برقراری روابط با همه کشورهای اروپایی و با ایالات متحده شده و به سیاست خارجی علاقه دارد در حالی که پوتین از تشریفات دیپلماتیک و "گوش کردن حرف دیگران و به توافق رسیدن" خسته شده است.
گرچه این استدلال با توجه به روحیات امنیتی وسرد پوتین قابل طرح است اما با عنایت به اقدامات اخیر وی قابل دفاع نیست. ایده احیای کشورهای مشترک المنافع که مفسرین آن را ایده احیای شوروی تفسیر کردند و همچنین تمایل پوتین به موازنه یعنی بده بستان های سیاسی در عرصه بین المللی از جمله مواردی هستند که ایده نخست را تضعیف می کنند.
آر بی سی دیلی نیز در ادامه مقاله خود این ایده را تضعیف می کند و می نویسد: باراک اوباما در ملاقات با مدودف در سئول (ماه مارس 2012) به صورت شفاهی خواهش کرد که ولادیمیر پوتین قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کاری نکند که اظهارات شدید اللحن طرف آمریکایی را تحریک نماید. احتمالاً به همین علت تصمیم گرفته شد که مدودف که انعطاف بیشتری از خود نشان میدهد، به جای پوتین به آمریکا برود.
همان طور که دیده می شود در این بخش از مطلب اشاره ای به خستگی پوتین از سیاست خارجی اشاره نمی شود بلکه آنچه که درسفر اخیر مدودف مشاهده می شود به نوعی یک اقدام تاکتیکی است.
روزنامه "نزاویسیمایا گازتا" نیز در مطلبی در باره اعزام مدودف برای شرکت در اجلاس گروه 8 و امتناع باراک اوباما از آمدن به ولادیوستوک در ماه سپتامبر می نویسد: علل امتناع دو رئیس جمهوری از سفرهای مذکور کاملاً موجه بوده و باعث ناراحتی طرف مقابل نشده است. گفته میشود که اوباما در ملاقات با مدودف در ماه مارس سال جاری در سئول به همتای وقت روس خود اطلاع داده بود که تا انتخابات ماه نوامبر 2012 نمیتواند به روسیه سفر کند. در حال حاضر طرح ابتکارات مهم در جهت توسعه روابط بین دو کشور امکان ندارد ولی این امر مانع از همکاری گسترده بین دو کشور نمیشود.
ایده سوم دراین باره که از دو ایده قبلی محکم تر و قابل دفاع تر به نظر می رسد تحولات داخلی روسیه و میزان تاثیر گذاری آن بر سیاست خارجی و مانورهای سیاستمداران این کشور درعرصه بین المللی است. پوتین در شرایطی بار دیگر به کرملین باز می گردد که کشور آبستن تحولات و ناآرامی ها مهمی است. ناراضیان در این کشور قدرت یافته اند و هر روز صف بندی جدید از خود به نمایش می گذارند.
گرچه پوتین در این دوره مسئولیت امنیت داخلی را به نخست وزیر واگذار کرده بود اما به زعم تحلیلگران خروج پوتین در این برهه حساس از کشور و واگذاری امنیت به تیم خود می توانست با یک اشتباه کوچک هزینه های سیاسی وی را بسیار بالا برد.
همچنین بی اعتمادی رئیس جمهوری روسیه به تیم خود برای برخورد با بحران های اجتماعی سبب شده است تا وی نقش خود را در این شرابط در عرصه بین المللی به حداقل برساند.
-----------------------------------
* حسین امیری
نظر شما