به گزارش خبرنگار مهر، 19 مردادماه سال 89 مغازهداران خیابان مجیدیه تهران در جریان سرقت مسلحانه 3 مرد هفتتیرکش از یک طلافروشی قرار گرفتند.
3 مرد تبهکار که در دستشان اسلحه داشتند وارد مغازه شدند و هرقدر که میتوانستند طلا دزدیدند و هنگامی که میخواستند فرار کنند خود را در محاصره مردم دیدند، آنها برای فرار تیر هوایی زدند و وقتی دیدند مردم از آنها نمیترسند به چندتن از حاضران تیراندازی و آنها را مجروح کردند.
در ادامه یکی از مغازهداران که شاهد این ماجرا بود با میلهای به سوی یکی از تبهکاران حمله کرد و در حال خلع سلاح کردن وی بود که یکی دیگر از مردان مسلح با شلیک گلوله، مرد شجاع را به کام مرگ فرستاد.
با گزارش سرقت مسلحانه و مجروح شدن چندتن از رهگذران تیمهایی از کلانتری 190 مجیدیه بیدرنگ خود را به محل حادثه رساندند و با مردان مسلح روبهرو شدند و با انجام طرح مهار موفق شدند یکی از آنها به نام «علی» 48 ساله را دستگیر کنند.
براین اساس تیمی ویژه از اداره یکم و دهم پلیس آگاهی و بازپرس محمد شهریاری از شعبه اول دادسرای امور جنایی وارد صحنه شده و زوایای سرقت مسلحانه را بررسی کردند که در ادامه بازپرس جنایی به تیمی از اداره یکم ماموریت داد تا بیدرنگ به موضوع رسیدگی کنند.
کارآگاهان اداره یکم با انجام بازجوییهای تخصصی و ویژه از «علی» متوجه شدند که وی با 2 همدستش به نامهای «ابوذر» و «جواد» در جریان سرقت مسلحانه حضور داشتند و طلاها نیز در اختیار ابوذر است.
تحقیقات میدانی کارآگاهان نشان داد که «علی» به همراه 2 همدستش از چند روز پیش برای سرقت از طلافروشی برنامهریزی داشتهاند و با یک موتوسیکلت به صحنه آمدهاند که در جریان این سرقت ابوذر نقش نگهبان را داشته است و «علی» و «جواد» نیز با حمله به داخل مغازه و تیراندازی هوایی در کمتر از 2 دقیقه طلاها را دزدیدهاند و هنگام خروج پس از درگیری با یکی از مغازهداران و تیراندازی به سوی وی و چندتن دیگر از شاهدان با زور و تهدید با یک خودروی پژو آردی قصد فرار داشتهاند که با گروهی از ماموران کلانتری روبهرو شدهو با آنها نیز درگیر شدهاند که یکی از آنها دستگیر و 2 تن دیگر فرار کردهاند.
کارآگاهان با انجام تجسسهای میدانی و راهنمایی «علی» موفق شدند «ابوذر» 22 ساله را که برادر وی نیز هست را در کمتر از 12 ساعت دستگیر کنند و یکی از اسلحههایی که توسط آن در صحنه درگیری شلیک شده بود را کشف کنند.
«ابوذر» در بازجوییها نیز عنوان کرد که در صحنه درگیری و سرقت مسلحانه نقش نگهبان را داشته است و به کسی تیراندازی نکرده و طلاهای دزدیده شده توسط «جواد» به مکان نامعلومی انتقال داده شده است. با مشخص شدن موضوع کارآگاهان برای ردیابی «جواد» وارد مرحله جدیدی از تحقیقات شدند، «علی» و «ابوذر» قتل مرد جوانی را که با شجاعت قصد توقف آنها را داشت، قبول نکردند و ادعا داشتند که «جواد» قاتل است.
کارآگاهان برای ردیابی تنها مرد فراری پرونده دست به تجسسهای ویژه زدند و با ردیابی وی در چند استان کشور در نهایت موفق شوند وی را در روز 10 اردیبهشتماه سال گذشته در یکی از محلههای شهر کرج دستگیر کنند و در بازرسی از مخفیگاهش 3 کیلو از طلاهای دزدیده شده و اسلحه استفاده شده در صحنه سرقت را کشف کنند.
جواد که مانند سایر همدستانش دارای چند سابقه کیفری بود ابتدا هرگونه جنایتی را نپذیرفت ولی هنگام بازسازی صحنه جرم و زیرکی کارآگاهان لب به اعتراف باز کرد و اعتراف کرد: هنگامی که آن مرد جوان با میله آهنی به سوی «علی» حمله کرد، خیلی ترسیده بودم و به دلیل اینکه گیر نیفتیم مجبور شدم به آن جوان شلیک کنم، نمیخواستم وی را به قتل برسانم ولی اشتباه کردم.
این تبهکار در ادامه بازجوییهای ویژه به قتل دیگری نیز در شهر کرج اعتراف کرد و گفت: چند سال پیش که در زندان بودم از طریق یکی از دوستانم با مردی به نام «سیدضیا» معروف به «سعید» آشنا شدم که قرار بود با پرداخت 20 میلیون تومان به وی برایم سند جعلی تهیه کند و به دادسرا بیاورد تا از زندان آزاد شوم ولی وی سرم کلاه گذاشته بود و به دنبال کارم نیامده بود تا اینکه هنگامی که از زندان آزاد شدم با وی یک قرار گذاشتم در قرارمان یک تیر به سرش زدم و فرار کردم.
با تکمیل تحقیقات در دادسرا پرونده سرقت مسلحانه مرگبار برای رسیدگی و محاکمه متهمان به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان قرار است 23 خرداد به دفاع از خود بپردازند.
نظر شما