به گزارش خبرنگار مهر، مهدی فتحاله، رئیس موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی وزارت صنعت، معدن و تجارت و عضو هیئت مدیره سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی در یادداشتی به بیان تجربیات سایر کشورهای دنیا در حمایت از تولید پرداخته است:
"کشورهای در حال توسعه عموماً از فقدان دانش تخصصی واطلاعات فنی و نبود زیرساختارهای فرهنگی در تحقق اهداف تولید ملی خود رنج میبرند. به استثناء چین و هندوستان که طی دهه اخیر از مزیت تولید در اقتصاد مقیاس بهرهمند شدهاند، اغلب کشورهای در حال توسعه با مشکل هزینههای بالای تولید به دلیل هزینههای بالای بنگاههای اقتصادی که اغلب کوچک و متوسط بوده و هزینه های بالایی را در تولید و بازرگانی متحمل میشوند، مواجه هستند.
لذا در آن دسته از کشورهای در حال توسعه که در اندیشه حمایت از تولید خود هستند، معمولاً انواع سیاستهای هدایتی و حمایتی مد نظر بوده است. توسعه تولید در کشور های در حال توسعه در گام اول از طریق آموزش و توانمندسازی سرمایه ای انسانی دنبال میشود.
یکی از مشکلات اساسی اقتصادی کشورهای در حال توسعه، بالا بودن قیمت تمامشده کالاها و خدمات و در مواردی درجه پایین کیفی محصولات ایشان است؛ چراکه در این گروه از کشورها معمولا بیثباتی اقتصاد و بالا بودن نرخ تورم، بهرهوری پایین و بالا بودن هزینههای بنگاهداری، ضعف قدرت رقابتپذیری صنایع و مواردی از این نوع مشاهده میشود که سیاستهای توسعهای تولید ملی این کشورها را تحتالشعاع خود قرار میدهند.
این موضوع فشار فراوانی را بر دوش اقشار و آحاد گوناگون جامعه و همچنین دولت ها وارد آورده و منجر به از بین رفتن توان رقابت صنایع در بازارهای ملی و بین المللی این کشورها میشود؛ چرا که ساختار اقتصادی این کشورها؛ اغلب متشکل از بنگاه های کوچک و متوسط می باشد که اولین و بزرگترین چالش آنها عدم توانایی در تولید در سطح اقتصاد مقیاس است.
متاسفانه فقدان تمایل و فرهنگ انجام کار گروهی در کشورهای در حال توسعه، امکان تسهیم منابع و امکانات و همپوشانی نقاط ضعف و مشکلات، از طریق فعالیت های مشارکتی بنگاه ها را سلب نموده است. هرچند ساختار صنایع بسیاری از کشورهای پیشرفته نیز از بنگاه های کوچک و متوسط تشکیل شده است، اما این کشورها با از بین بردن موانع و توسعه راهکارهای عملیاتی انجام فعالیت های مشارکتی، نسبت به توسعه شبکه های کسب و کار و ایجاد بنگاه های بزرگ و شرکت های چند ملیتی اقدام نموده اند و علاوه بر فائق آمدن بر مشکلات تولید در سطح اقتصاد مقیاس، به غول های بزرگ اقتصادی نیز تبدیل شدهاند.
علاوه بر آن، پیمانهای منطقهای و بینالمللی و سایر فعالیتهای جهانیسازی اقتصاد، مرزهای بین کشورها را کمرنگ نموده و ورود به بازارهای رقابتی دنیا را با مشکلات فراوانی مواجه ساخته است. بر این اساس، مهم ترین سیاست های کلان و رویکرد های کشورهای در حال توسعه در در چارچوب محورهای ذیل قابل اشاره است:
1. اتخاذ سیاست های هدایتی و حمایتی دولت ها بصورت هدفمند و در حوزه های اولویت دار
2. تمرکز بر استفاده مناسب از ظرفیت ها، منابع و نیز توسعه و بهبود بهره وری در سطوح مختلف
3. توسعه و بهبود زیرساختارها ی تولیدی و تجاری
4. کاهش قیمت تمام شده محصولات و خدمات و توسعه مزیت های رقابتی
5. توانمند سازی سرمایههای انسانی و توسعه مهارتهای علمی و عملی مدیران و کارکنان کسب و کارها"
نظر شما