به گزارش خبرنگار مهر، نهمین نشست از سلسله نشستهای حکایت شعر با موضوع نقد اشعار محمد سعید میرزایی با حضور چیستا یثربی و محمد رمضانی فرخانی عصر روز سهشنبه 9 خرداد در حوزه هنری برگزار شد.
در این نشست یثربی در سخنانی با اشاره به اینکه دنیای امروز ما دنیایی است که در آن شاعری وجود ندارد و همه مقلد شاعران بزرگ هستند، گفت: این روزها اگر شاعری در یک جشنواره موفق شود و شعرش گُل کند سال بعد میبینیم که همه سعی کردهاند مثل او باشند. تقلید البته عیب ندارد و هنر اساسا از تقلید آغاز شده اما حد و مرز این موضوع باید مشخص باشد.
وی در ادامه با بیان اینکه میرزایی از کسانی است که غزل فارسی را با شیوهای نو بیان کرده است گفت: میرزایی یا شاعر است یا نیست و به اعتقاد من اگر شاعر است جزو بهترینهاست و اساسا بودنِ من اینجا نیز به همین دلیل است.
یثربی ادامه افزود: صداقت در اشعار میرزایی موج میزند و این یکی از بزرگترین ویژگیهای شعری اوست. او در شعرش با کلمات بازی میکند ولی به شدت در اشعارش، خودش است و وجود خود را بر روی کاغذ میریزد. به نظرم اگر او شاعر نبود، زنده نبود و حتی من فکر میکنم خونی که در رگهای اوست به دلیل اینکه او شاعر است، میجوشد.
این نمایشنامهنویس افزود: میرزایی به شکل بیرحمانهای با خود صادق است. از آن دست افرادی نیست که یک روزه تصمیم گرفته باشد شاعر شود. به نظرم شاعرانه میاندیشیده است و شاعرانه مینوشته است. از سوی دیگر او در شعر خود نوعی همذات پنداری با مخاطبش ایجاد میکند و گویی توانایی ایجاد ارتباط با ناخودآگاه جمعی خودش را برای ارائه به مخاطب دارد.
یثربی همچنین گفت: رمضانی در اشعار خود این قدرت را دارد که موضوعاتی عادی را به مسائلی جادویی مبدل میکند. البته نمیدانم این امر آگاهانه است یا خیر. من او را شاعری بسیار تنها میدانم که چیزهایی میبیند و میشنود که ما قادر به آن نیستیم. او ایمان شدیدی به عشق دارد و اشعارش گواه این مساله هستند. این موضوعی است که در شاعران امروز ما از یاد رفته است.
همچنین در این نشست محمد رمضانی فرخانی شاعر معاصر نیز در سخنانی میرزایی را شاخصترین شاعر در نوع غزل نو در دهه 70 نامید و گفت: ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد تولد شعر جنگ بودیم. اگر از کار شاعرانی که در این حوزه هستند معدل بگیریم دیده میشود که بسامد شعر آنها به نوعی است که گویا از شاعری اشباع شدهاند اما میرزایی در همین زمانه فرصتی یافت تا با کلمات تازه شعری تازه بگوید.
وی با اشاره به برخی شباهتها میان شعر میرزایی و احمدرضا احمدی گفت: نگاه میرزایی به کهنالگوهای بسیار کلاسیک است و فضای شعرهای او نیز به سمت نوعی رئالیسم رقیق حرکت میکند. او در اشعارش هرگز به یکی از وجوه تنانگی نزدیک نمیشود چون اساس جنس تغزل او اینطور نیست و به همین خاطر معتقدم که او توانست در دهه هشتاد خودش را در شعر معاصر ایران به اثبات برساند.
رمضانی افزود: در اشعار میرزایی نوعی نیاز به عشق و گفتگو توامان دیده میشود. اما نکتهای که میخواهم با او در میان بگذارم این است که حس میشود به دلیل شیفتگی فراوانی که بازخورد اشعار میرزایی در او ایجاد کرد او در کتاب دوم و سوم خود از آن قوت ابتدایی فاصله گرفته و اتفقات غیرمترقبه کمتری در شعرش رخ داد و این موضوع در صورت ادامه یافتن برای او جالب نیست.
این شاعر ادامه داد: معمولا شعرای بزرگ از تجربههای خود برای رسیدن به دورههای بزرگتر بهره میبرند. میرزایی نیز به نظر من الان در دورهای قرار دارد که میتواند ادامهدهنده راه خودش باشد و در عین حال به زبان خاص و معیار خودش نیز دست پیدا کند که قابل کپی برداری توسط فرد دیگری نباشد. او در چند سال اخیر فرصت داشته تا از فضای نقد و پاسخگویی به نقد فاصله بگیرد، امیدواریم بازگشت وی به این موقعیت با دست پر باشد. او در حد سن خود نمره قبولی گرفته اما صحبت ما صحبت از بایدهاست و باید ما هم قواره شاعری چون حافظ است.
نظر شما