نگاه خسته اش را از پرونده بيماري به پرونده بيماري ديگر مي كشاند، دوشيفت كار در بيمارستان باعث شده تا در 35 سالگي 50 ساله به نظر آيد، براي او و همكارانش زندگي در بيمارستان و در كنار ميكرب و ويروس و خلاصه هر بيماري لاعلاجي به نوعي عادت شده است.
هر روز كارش را تكرار مي كند، تزريق وريدي ، كنترل فشار خون، تعويض پانسمان، دادن داروي به موقع به بيماران و ...
حالا ديگر به غرولندهاي بيماران بد حال هم عادت كرده ، توقع تشكر از كسي راندارد، سعي مي كند خونسردي اش را حفظ كند و با كسي درگيري لفظي نداشته باشد. اما چيزي كه بيشتر از همه فكر او را به خود مشغول كرده، شيوع بيماري هاي لاعلاجي مانند ايدز است، او خطر را تا زماني كه يك بيمار ايدزي را در بخش او بستري نكرده بودند، به اين نزديكي احساس نكرده بود، اما حالا قضيه فرق مي كند، او مجبور است هر روز با بيماري ايدزي بخش احوالپرسي كند، داروهايش را بدهد، برايش آمپول تزريق كند و ...
نگاهي به پرونده مي اندازد، تزريق وريدي ، كنترل فشار خون و ... سرنگ را بر مي دارد و سعي مي كند رگ دست بيمار را پيدا كند، هنوز هم زخمي كه شب گذشته بر اثر بي احتياطي بر روي انگشتش ايجاد شده اذيتش مي كند، اما او فرصت ندارد كه به اين چيزها فكر كند، هنوز تا صبح زمان زيادي باقي مانده، دو شب متوالي شيفت بوده و حالا ديگر توان ايستادن روي پاهايش را هم ندارد.
نگاهي به زخم دستش مي كند، بايد براي تزريق به سراغ بيمار ايدزي اش برود، دستكشي به دست مي كند و سرنگ را بر مي دارد و راهي مي شود، حوصله حرف زدن با كسي را ندارد، مي گويد: فقط كافي است يكبار كه چنين زخمي روي دستم است يادم برود كه دستكش به دست كنم و آمپول اين بيمار را بزنم، آن موقع بايد روي تخت كناري اين بيمار دراز بكشم، چون آن موقع من هم مي شوم يك بيمار ايدزي ديگر.
هما -الف پرستار يكي از بيمارستان هاي دولتي در رابطه با آلوده شدن پرستاران به بيماري هايي از جمله ايدز و هپاتيت مي گويد: اين اتفاق سال هاست كه روي مي دهد، حالا طوري شده كه سعي مي كنند از پرستار مخفي كنند كه بيمار مبتلا به ايدز است ، چرا كه خيلي از پرستاران به دليل تجربه تلخ همكارانشان از برخورد با اين گونه بيماران و ابتلاي آن ها به اين بيماري ها باعث شده كه خيلي از آن ها از رسيدگي به بيماران ايدزي سرباز بزنند.
وي مي افزايد: البته اين سرباز زدن همراه با اخراج است، اما وقتي فكر مي كني مي بيني حفظ سلامتي ات خيلي بهتر از حفظ شغلي است كه شايد به درآمد آن نياز مبرم هم داشته باشي.
اين پرستار خاطر نشان مي كند: اين در حالي است كه دريافتي پرستاران در قبال كاري كه انجام مي دهند آنقدر ناچيز است كه حتي اگر به دليل عدم سركشي به بيماران ايدزي و هپاتيتي از كار اخراج شوند، چندان اتفاقي نمي افتد.
وي مي گويد : آنچه درد آور تر است اين است كه ابتلاي بيماران به بيماريهايي چون ايدز و هپاتيت اغلب از سوي پزشكان و مسوولان اتاق عمل و ... از پرستاران كتمان مي شود . و اين گناهي نابخشودني است .
هما - الف مي گويد: ترس از مبتلا شدن به ايدز و هپاتيت براي همه يكسان است، نبايد اين موضوع را با روحيه فداكارانه پرستاران اشتباه گرفت، شما فكر مي كنيد اگر فلورانس نايتينگل هم با اين بيماران سر و كار داشت، چه رفتاري مي كرد؟ ابتلا به اين بيماري براي يك پرستار بسيار زجر آورتر است.
وي مي افزايد: در زمان جنگ ما نيز فلورانس نايتينگل كم نداشتيم، بودند پرستاراني كه براي كمك به زخمي هاي جنگ از جان خود مي گذشتند، آنجا خستگي معنايي نداشت، اما حالا در اين شرايط با اين اوضاع كاري چطور مي توان از پرستاري انتظار داشت كه از جان و مال خود براي كمك به بيماران بگذرد، آنهم وقتي كه مجبور است براي پرداخت قسط خانه و كمك به هزينه هاي زندگي پا به پاي شوهرش كار كند، مجبور است براي گذران زندگي اش در چند بيمارستان استخدام شود و از هر كدام هم حقوق ناچيزي بگيرد، تا سر ماه پول مورد نيازش را تامين كند.
اين پرستار مي گويد: سالهاست كه عادت كرده ام شب ها را بر بالين بيماران بد حال بگذرانم، سال هاست كه دستگاه فشارخون را با خود به اين طرف و آن طرف مي برم ، نبض بيماران را مي گيرم ، برايشان آمپول مي زنم، داروهايشان را سر ساعت مي دهم و خلاصه اين كه سال هاست بهترين روزهاي زندگي ام را در كنار كساني گذرانده ام كه حتي نام مرا هم به ياد نمي آورند و من تمام اين كارها را با عشق و علاقه اي كه به كارم دارم انجام مي دهم.
وي مي افزايد: عشق و علاقه اي كه در نظر مسئولان امر هيچ نيست، آن ها اين عشق را با ماهي 150 هزار تومان حقوقي كه به من مي دهند در حد يك كار عادي و غير ضروري پايين مي آورند، در واقع پرستاران از ابتدايي ترين حقوقي كه تمام انسان ها از آن بهره مندند بي بهره مانده ايم.
هيچ كس از حق پرستاران دفاع نمي كند
اما حسن - م پرستار يكي ديگر از بيمارستان ها نيز در اين باره مي گويد: آخرين ضربه اي كه به پرستاران زده شد، خصوصي سازي پرستاري بود، خيلي از افرادي كه به دنبال كسب سود و منافع شخصي خودشان بودند يك شركت پرستاري داير كردند و پرستاران بيكار مجبور شدند براي به دست آوردن شغل سرنوشت خود را به دست اين شركتها بسپارند.
وي مي افزايد: بسياري از اين شركت هاي خصوصي خيلي راحت بعد از سه ماه كار كشيدن از پرستاران آن ها را به دلايل واهي اخراج مي كنند و هيچ كس هم نيست كه از حق پرستاران دفاع كند، اين اتفاق براي بسياري از پرستاران رخ مي دهد و آنها نمي دانند كه براي گرفتن حق خودشان به چه كسي بايد مراجعه كنند.
اخراج به خاطر ترس از ابتلا به ايدز
به گزارش خبرگزاري مهر سعيده ملكي نيز يكي از پرستاراني است كه از طريق اين شركت هاي خصوصي به كار در يك بيمارستان گمارده شده است، او در رابطه با امنيت شغلي پرستاران به خصوص پرستاران شاغل در بخش خصوصي مي گويد: طي يك ماه گذشته 2 نفر از همكاران من به دلايل واهي اخراج شده اند، اين شركت ها براي اينكه از بيمه كردن پرستاران شانه خالي كنند بعد از سه ماه آن ها را به دلايلي كاملا غير منطقي اخراج مي كنند، اين در حالي است كه پرستاران بخش هاي خصوصي هم بيشتر در بيمارستان ها در بخش هاي عفوني به كار گرفته مي شوند، اما هيچ كس به اين موضوع توجه نكرده و در بسياري از موارد دريافتي ما از ديگر پرستاران بسيار كمتر است.
وي مي افزايد: اين كه مي گويند پرستاران از دادن خدمات مناسب به بيماران خودداري مي كنند، بي انصافي محض است ، هيچ پرستاري چنين كاري نمي كند، اگر كيفيت خدمات پرستاري پايين آمده اين مساله عمدا از سوي پرستاران صورت نمي گيرد، چرا كه آن ها وقتي حقوق ناچيزي دريافت مي كنند و مجبورند ساعت هاي متمادي كار كنند، ديگر نمي توانند مثل ساعات اوليه روز پر انرژي باشند.
اين پرستار سپس به اخراج يكي از همكارانش در ماه گذشته اشاره كرده و مي گويد: اين پرستارهم از طريق همين شركت هاي خصوصي به تازگي به جمع همكاران ما اضافه شده بود، براي او كار كردن در بخشي كه بيماران ايدزي را نگهداري مي كردند، كار سختي بود، او يك فرزند 2 ساله داشت و به شدت از مبتلا شدن به بيماري ايدز مي ترسيد، از مسئولان شركت خواهش كرد او را به بيمارستان يا بخش ديگري منتقل كنند، اما آنها خيلي راحت بعد از يك ماه كار و بدون اين كه هيچ دستمزدي به او بدهند اين پرستار را اخراج كردند.
اتفاقاتي كه نمي توان مانع از آن شد
اما معاون فرهنگي و اجتماعي سازمان نظام پرستاري در گفتگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاي مهر در اين باره مي گويد: بايد باور كنيم كه كار پرستاران كار پر خطري است و آنها هر لحظه ممكن است در معرض آلودگي و ابتلا به يك بيماري خطرناك قرار بگيرند، بيماري هاي مانند ايدز تابلو ندارد و ممكن است هر فردي كه به دليل وجود بيماري هاي ديگري در بيمارستان بستري مي شود به اين بيماري خطرناك هم مبتلا باشد.
محمد شريفي مقدم مي افزايد: پرستار با توجه به وظايفي كه دارد با انواع بيماري ها رابطه مستقيم دارد، او موظف به انجام تزريقات وريدي و عضلاني براي بيمار است، يعني مستقيما با عامل بيماري زا ارتباط دارد، اين موضوع در مورد پرستاران زن بيش از مردان بايد مورد توجه قرار گيرد، چرا كه آن ها به دليل انجام كارهاي منزل احتمال بريدگي و يا ايجاد خراش در دستانشان بسيار زياد است، يعني راحت ترين راه براي ورود ويروس ايدز به بدن افراد.
وي تصريح مي كند: مساله سخت و زيان آور بودن كار پرستاري مساله كوچكي نيست كه بتوان براحتي از كنار آن گذشت، ما بايد به اين موضوع ايمان داشته باشيم كه پرستاران جانشان را در دست گرفته اند و هر آن ممكن است بمبي در نزديكي آنها منفجر شود و وجودشان را متلاشي كند.
شريفي مقدم مي گويد: مساله سخت و زيان آور بودن شغل پرستاري مساله اي نيست كه به راحتي بتوان از كنار آن گذشت، سپردن پرستاران به بخش خصوصي اوضاع را به شدت بغرنج خواهد كرد، اگر نخواهيم به كار پرستاران بها بدهيم در واقع به جان بيماران بها نداده ايم، عدم رسيدگي لازم به بيمار موجبات مرگ او را فراهم مي كند و اين مشكلي نيست كه بتوان به راحتي از كنار آن گذشت.
خصوصي سازي پرستاري ضربه مهلك بر پيكر بهداشت و درمان جامعه
اما عضو شوراي عالي نظام پرستاري نيز در اين رابطه مي گويد: موضوع امنيت شغلي پرستاران يكي از مسايلي است كه بايد از همه ابعاد و جهات به آن توجه كرد.
وي مي افزايد: ايجاد خصوصي سازي در پرستاري است معضل بزرگي است كه ضربه مهلكي را بر پيكر بهداشت و درمان جامعه وارد مي آورد و اين بيراهه پايان خوشي نخواهد داشت.
همايون راحمي تصريح مي كند: شايد خصوصي سازي در برخي از شغل هاي خدماتي بازده خوبي داشته باشد اما در زمينه بهداشت و درمان با شكست رو به رو خواهد شد، مگر ما مي توانيم امنيت كشور را به دست بخش خصوصي بسپاريم كه حالا بهداشت و درمان جامعه را به اين بخش سپرده ايم؟!
عضو شوراي عالي نظام پرستاري خاطر نشان مي كند: شركت هاي خصوصي براي به دست آوردن سود بيشتر ارايه خدمات به بيماران را خدشه دار مي كنند و نتيجه اين عمل براي بيماران بسيار مضر است.
راحمي مي افزايد: در حال حاضر در برخي از شهرها و استان ها و از جمله شهر تهران خصوصي سازي در جريان است و پرستاران فعال در اين بخش با بيش از 250 ساعت كار در ماه تنها 130 تا 140 هزار تومان حقوق دريافت مي كنند .
وي با اشاره به اين موضوع كه در حال حاضر در بيمارستان امام خميني و بيمارستان امام حسين تهران در بخش هاي ICU و CCU براي جبران كمبود نيرو از بخش خصوصي پرستار استخدام كرده اند.
راحمي مي گويد: اين در حالي كه در بعضي از شهرها بخش خصوصي پرستاران را به طرز بسيار ناعادلانه اي به كار مي گيرد، به طوري كه از يكي از بيمارستان هاي مشهد گزارش رسيده كه پرستاران با ماهي 70 هزار تومان حقوق به كار گرفته مي شوند.
خصوصي سازي پرستاري، سياه و سپيد
خصوصي سازي پرستاري در حالي در بيمارستان هاي كشور اجرا مي شود كه مسئولين بهداشت و درمان كشور مدعي هستند اين طرح اجرا نمي شود ، آنها معتقدند خصوصي سازي پرستاري منتفي شده است و ديگر اين طرح گسترش پيدا نخواهد كرد، اين در حالي است كه شركت هاي خصوصي با فعاليت هاي خود براي كسب سود بيشتر هم به پرستاران صدمه مي زنند و هم بهداشت و درمان كشور را به مخاطره مي اندازند.
نظر شما