۱۶ خرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۴۷

گزارشی از دل اعتکاف/

حکایت نخستین روز ایام البیض/ و خدایی که همین نزدیکی است

حکایت نخستین روز ایام البیض/ و خدایی که همین نزدیکی است

کرج – خبرگزاری مهر: نخستین نماز صبح معتکفین در روز ولادت مولای متقیان علی (ع) به جماعت برگزار شد تا روزه داران در فضایی آکنده از معنویت و صمیمیت سه شبانه روز را به نیایش و عبادت خالصانه با پروردگار خویش مشغول شوند.

به گزارش خبرنگار مهر، ماه در آسمان درخشید تا روز اندک اندک از مشرق آسمان طلوع کرده و نوید بخش ورود به آن لحظه ای باشد که دُری از صدف کعبه برون شد و جهانی را از ولادت خویش غرق در شور و حیرت کرد.

اینک مردی به عظمت پایداری برابر همه نامردمی ها و دشواری های جهان پا به عرصه ظهور گذارده تا آغازگر نسلی مطهر و معصوم از نسل خاتم پیامبران (ص) باشد؛ ایام البیض نیز آغاز شده است؛ بیض یعنی سپیدی ، سپیدی شب هایی که گویی ماه تمام، روشنی و درخشش خود را به یمن ولادت دردانه ای یگانه به آسمان هدیه داده است.

در مسجد، این عبادتگاه مسلمین و ملجأ و پناهگاه مومنین، نخستین ساعات از روزها و شب های اعتکاف که به دل بر گرفتن از دنیای مادی و اتصال به جهانی ورای آرزوها و آمال انسانی منتهی می شود، آغاز شده است.

در حالیکه شهر را یکپارچه سکوت و آرامش فرا گرفته و کمتر ترددی چینی نازک شب را می شکند، مواجهه با حضور انبوه معتکفین و تجمع آنان در مسجد، ناگهان این باور که اکنون نیمه شبی نزدیک به سپیده صبح است را در ذهنم خدشه دار می کند!

زنان و مردان در گروه های بزرگ و کوچک چنان  گرد هم به گفت و گو و عبادت مشغول اند که گویی میانه روز است و از شب هیچ اثری نیست.

تا میانه صحن مسجد دختری جوان همراهی ام می کند که در این فضای فارغ از دنیای خارج، خود را غریب و وامانده احساس نکنم. سحر که نزدیک می شود حاضرین می کوشند خود را برای روزه داری در یک روز بلند بهاری مهیا کنند. من اما هنوز با این حس دل کندن از خود، غریبه ام!

نماز جماعت صبح با ذکر دسته جمعی دعای عهد به پایان می رسد. حالا همه خسته از شب بیداری گذشته، به خواب رفته اند و جز صدای چرخش پنکه های سقفی صدایی به گوش نمی رسد.

به اینجا که وارد می شوی حس می کنی از دنیا کنده ای و میان مردمی آمده ای که دار و ندارشان از دنیا همین گوشه دنج عبادت است و کسی جز برای خدا، در آن حاضر نیست. هر کس می کوشد همچنان که در جمع نشسته، تنهایی، خلوت و انس با پروردگارش را حفظ کند.

تسبیح ها در دستان معتکفین چون دانه های مروارید جابه جا شده و لب ها از بیان ذکر غافل نمی شوند.  اینجا هراز گاه اشکی بر گونه یکی جاری می شود و دستی به دعا بر می خیزد...

روزه داران، با لب هایی تشنه و بدنی گرسنه قصه دلدادگی خود را با صدایی زیر و آرام، سر سجاده ها روایت می کنند تا خدایی که همین نزدیکی است و آفریدگانش را فارغ از رنگ پوست و زبان و ظاهر به یک میزان دوست می دارد، آنان را چون ماهیانی عطشان از دریای مهربانی اش سیراب نماید.

اگرچه نخستین روز از این حضور بیبشتر به غریبگی با دنیای درون و کوشش برای گشودن بندهای روح از بستگی ها و وابستگی ها به سر می آید اما هنوز تا تکمیل قصه این دلدادگی دو شبانه روز باقی است.

باید پیش رفت و منتظر ماند تا هدیه ای را که خدای بزرگ برای روزه داران و معتکفین درگاهش تعیین کرده، دریافت شود؛ که رسیدن به معرفت و کمال معنوی خود بزرگترین هدایای قادر هستی بخش است.

عادله سادات ارشادی مقدم

کد خبر 1618799

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha