حجت الاسلام دکتر سید محمد ثقفی درمورد حد و مرز حفظ آبروی افراد از نظر اسلام در جامعه اسلامی به خبرنگار مهر گفت: قرآن میفرماید "یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَکَانَ اللّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا" خداوند بانگ برداشتن به بد زبانى را دوست ندارد مگر [از] کسى که بر او ستم رفته باشد و خدا شنواى داناست. یعنی خداوند علنی گفتن بدیها را دوست ندارد مگر اینکه مظلومی بدیهای ظالمی را بگوید.
وی افزود: زندگی اجتماعی برمبنای تقسیم کار و همکاری بنا شده است. علاوه بر اینکه فرد در اسلام مهم است جامعه هم به عنوان موجودی مستقل دارای حیات و شأن است و لازمه زندگی اجتماعی اعتماد عمومی است. امروزه اعتمادعمومی به عنوان سرمایه اجتماعی در کنار سرمایههای مادی و معنوی و علمی مطرح است.
استاد جامعه شناسی دین دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: اگر اعتماد عمومی در جامعهای لطمه ببیند مردم آن جامعه در یک تشتت و پراکندگی ملی بسر خواهند برد؛ یعنی وحدت ملی ازبین میرود. بنابراین حسن و زیبایهای مردم را گفتن و ذکر نیکیها نوعی ترویج فضیلت است و اعتماد عمومی را ایجاد میکند. اما در مقابل عیبجویی و درشت کردن بدیها از نظر روانی مردم را ناراحت میکند و مانع گسترش فضیلت و خیرات میشود.
این محقق و پژوهشگر حوزه جامعه شناسی تصریح کرد: بنابراین اعتماد عمومی وقتی ایجاد میشود که درجامعه افراد به یکدیگر احترام و اعتماد داشته باشند و شأن و جایگاه افراد محفوظ بماند به ویژه نخبگان جامعه که خداوند ازصالحین و شایستگان درقرآن به نیکی یادمیکند. جامعهای که میخواهد رشد و ترقی کند باید به نخبگان مالی و علمی و سیاسیاش احترام بگذارد و آنها را حفظ کند. به هرحال جامعه یکطرفش فرمانده و یکطرفش فرمانبر است این خصلت آن است. ولی کسانی که به حقوق مردم تجاوز میکنند و امنیت روانی جامعه را به مخاطره میاندازند باید افشا شوند وباید آبرویشان را برد. همانطور که قرآن فرموده مظلوم آبروی ظالم را ببرد.
وی درپایان یادآورشد: در رسوا کردن و افشای ستم ستمگران در جامعه نباید از حد و مرزی که قانون و حقوقدانها و یا قوه قضائیه مشخص کرده فراتر رفت.
نظر شما