دکتر"احدفرامرز قراملکی" درمورد آسیبهای گذراندن وقت به بیهودگی و بطالت به خبرنگار مهر گفت: با این مقدمه شروع میکنم که محمدبن زکریای رازی درکتاب "طب روحانی" که کتابی در زمینه اخلاق است مینویسد: بحثهای اخلاقی من به درد گروهی که کوچکترین ارزش و اهمیت برای خود قائل نیستند نمیخورد. این مقدمه میخواهد بگوید که بنیان تعامل اخلاقی من با دیگران تعامل اخلاقی من با خودم است. کسی که خود را مهم و دارای ارزش و اهمیت میخواند طبیعتا شفقت برخود دارد کسی که شفقت برخود دارد فرصتها را غنیمت میشمارد و مهمترین فرصت زمانی است که در اختیار او است.
وی افزود: بحث زمان به عنوان یک سرمایه نامرئی و منشأ سرمایههای مرئی تلقی میشود. از دست دادن فرصتها، فردا فردا گفتن و کارها را به فردا انداختن عبارت است از دست دادن سرمایه نامرئی. مولوی میگوید صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق/ نیست فرداگفتن شرط طریق. مولوی معتقد است که صوفی هوشمند امروز را به خاطر فردا ازدست نمیدهد و کارها را برای فردا نمیگذارد.
مدیرگروه اخلاق حرفهای دانشگاه تهران تصریح کرد: یکی از ویژگیهای مدیریت بر خود مدیریت زمان است. مفهوم مدیریت زمان امروز تحلیلی دقیقتر وعمیقتریافته که به نام مدیریت روزانه تعریف شده است. اگر بتوانیم مدیریت روزانه داشته باشیم که هرروز با برنامهای تعریف شده به محاسبه آغاز تاپایان روز بپردازیم در این صورت از زمان استفاده بهینه کردهایم. بدلایلی که بیشتر به اخلاق سازمانی برمیگردد بویژه در قشری از جامعه، کارگریزی، اهمال، فرصتها را ازدست دادن به صورت یک عادت درآمده، ولی یادمان باشد کسی که به فرصتها و زمانش اهمیت نمیدهد به خودش اهمیت نمیدهد.
این محقق و پژوهشگر حوزه اخلاق ادامه داد: ازدست دادن زمان به عنوان ازدست دادن منشأ خیرات و برکات تلقی میشود. بین حسرتهایی که خوردهایم و میخوریم و وقتهایی که ازدست دادهایم نسبت مستقیمی وجود دارد. امروز بازار فردا است اگر امروز نتوانیم به خوبی از زمان استفاده کنیم فردا را از دست خواهیم داد و فردا را که از دست دهیم درواقع سرنوشت خود را رقم زدهایم. موفقیت شانس نیست یک انتخاب است، انتخابی که بر اساس آن تک تک ثانیهها برای فرد اهمیت مییابد. در آیات و روایات و آموزههای اسلامی اغتنام از فرصت و توجه به زمان اهمیت زیادی داده شده است.
قراملکی درمورد اینکه از نظر اسلام یک مسلمان باید چگونه وقت خود را بگذراند هم یادآورشد: از نظر آموزههای اسلامی تمام زمانهایی که به ما داده شده مورد محاسبه قرار خواهد گرفت و باید بدانیم که قبل از آن که دیگران به محاسبه ما میپردازند باید خودمان به محاسبه خودمان بپردازیم. بنابراین در آموزههای اسلامی تک تک ثانیههایی که در اختیار داریم مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.
وی افزود: همانگونه که در رفتار ارتباط درون شخصی توصیه میکنیم که فرد به زمان خود اهمیت بدهد و از فرصتهایش با برنامهریزی بهرهمند شود همانطور هم به سازمانهای کسب و کار توصیه میکنم که وقت و زمان مشتری و ارباب رجوع را اسراف نکنند. سازمانها به دلیل صرفه جویی مالی کارمند کمتری به کار میگیرند که تلف کردن و اسراف وقت مردم غیر شرعی و مورد بازخواست خداوند قرار میگیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران چگونگی برنامه ریزی در زندگی را تشریح کرد و گفت: امروز بحث اغتنام فرصت تبدیل به مدیریت روزانه شده و مدیریت روزانه عبارت است از برنامه ریزی واقعبینانه در مورد زمانی که در اختیار داریم. برنامه ریزی طراحیاش نباید با نگاههای سهل انگارانه همراه باشد بلکه با واقعنگری با تناسب باتوان فرد باید صورت گیرد. درپایان روز به عنوان مصداق محاسبه وقت زمان خود را مطابق آن برنامه محاسبه کنیم. اگر برنامه کامل اجرا نشد و زمانهای سوخته داریم باید مداقه کنیم ببینیم آیا برنامه ما اساسا واقعبینانه نبوده یا بی توجهی و اهمال کردهایم.
قراملکی یادآورشد: در آیات و روایات داریم که ساعات خود را به عبادت، کار، استراحت تخصیص دهیم انسان توان و فرصت زیاد دارد آنچه که مانع پیشرفت انسان میشود استفاده بهینه نکردن از زمانهای است که دارد. دربرنامهریزی برای زمانمان باید تعریف داشته باشیم یعنی با این زمانهایی که در دست داریم چکار میخواهیم بکنیم. استفاده بهینه درچارچوب آن تعریف است. ممکن است در روز سه ساعت مطالعه در برنامهام باشد اما مطالعه کیفیتهای مختلفی دارد. استفاده بهینه از وقت برای مطالعه نیازمند روشهای دقیق مطالعه است. پس دو توصیه میکنم یک تعریفی برای تمام ساعات شبانه روز ارائه دهیم و دوم بهینه درچارچوب آن تعریف عمل کنیم.
مدیرگروه اخلاق حرفهای دانشگاه تهران اذعان داشت: وقتهای تعریف نشده و بی هدف ما وقتهای بزرگی است که در آن کارهای بزرگی میشود انجام داد. باید ساعاتمان هدفمند باشد حتی تفریحات، از خودمان بپرسیم چه میخواهیم بکنیم و آنگاه درپایان روز یا هفته یا ماه از خودمان بپرسیم که چه کاری انجام دادهایم.
قراملکی با این خاطره به سخنانش پایان داد: در صحبت با یک راننده آژانس متوجه شدم که بد آورده قبلا راننده ترانزیت بوده و الان دلخور است به او گفتم ساعاتی از زمانت را به مرور خاطرات ترانزیتیات با استفاده از عکسها و فیلمهای که داری بپرداز و آنها را بنویس. او شاداب شد ، گفتم نوشتههایت شاید منجربه ارائه یک اخلاق رانندگی ترانزیت بشود. دنبال این کار رفت. نوشتههایش منجر به نوشتن فیلنامه و ارتقای شغلیاش شد. برکتی در اوقات وجود دارد که اگر مورد توجه قرار بگیرد زمینه ارتقای شغلی خود و ارتقای فرهنگی جامعه خواهد شد.
نظر شما