به گزارش خبرنگار مهر، سوم مرداد سال 1388 ماموران کلانتری جامی از قتل زن جوانی در دفتر وکیلی در خیابان استاد نجات اللهی قرار گرفتند.
دقایقی بعد تیمی از ماموران راهی محل شده و با جسد زن جوانی به نام بهاره روبرو شدند که با ضربه های چاقو به قتل رسیده بود. کارآگاهان در نخستین گام به تحقیق از منشی دفتر وکالت پرداختند که او اظهار داشت : این زن و مرد برای انجام کار حقوقی به اینجا آمده بودند. رفتار آنها خیلی عادی بود اما یک دفعه با هم درگیر شدند و کار به جنایت کشید.
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و بازپرس ویژه قتل تحقیقات از همسر بهاره آغاز شد که او با قبول اتهاماتش گفت : چهار سال پیش به واسطه یکی از دوستان خواهرم با بهاره آشنا شده و خیلی زود ازدواج کردیم. ما صاحب پسری شده بودیم که اختلافهایمان شدت گرفت. بهاره به من، پسرم و خانه و زندگیاش توجهی نداشت و بیشتر وقت خود را با دوستانش میگذراند. بارها به او تذکر دادم اما توجهی نکرد تا اینکه به فکر طلاق افتادم. از کارهای زنم کلافه شده بودم که به همراه پسر کوچکم به شهر باکوی جمهوریآذربایجان رفتم. در آنجا مشغول کار شدم و با یک زن باکویی ازدواج کردم.
وی ادامه داد: خانواده بهاره مدام پیغام میفرستاد که تکلیف زندگی دخترشان را روشن کنم. به همین خاطر به تهران برگشتم و این بار با بهاره به صورت موقت عقد کردم. بدینترتیب با هم به باکو رفتیم اما بهاره همچنان سر ناسازگاری داشت. زنم با هماهنگی سفارت ایران به تهران برگشت و راضی به جدایی شد. من هم یک هفته پیش به تهران آمدم و قرار شد صیغهنامه را فسخ کنیم. امروز همراه بهاره به دفتر وکیل رفته بودیم تا جدا شویم که پدر او، اعصابم را به هم ریخت و درگیر شدیم. من که مشروب خورده بودم کنترل اعصابم را از دست دادم و در اوج خشم، چاقو کشیدم.
محمد سپس در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شد. قضات شعبه ششم دیوان عالی کشور نیز حکم قصاص را تائید کردند. پرونده این جنایت هم اکنون به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شده و شمارش معکوس برای اعدام مرد جنایتکار آغاز شده است.
نظر شما