آلمان
در کنار منابع پراکنده مربوط به سهروردی، از اشخاصی چون «ا.ون کریمر» و «کارل بروکلمان» به پژوهش بزرگی در مورد سهروردی بهوسیله محقق آلمانی، «ماکس هُرتِن» در فلسفه اشراق بر میخوریم. هرتن در اثر دیگری با عنوان الهیات تجربی و فراتجربی اسلام از نظر رازی یک فرهنگ اصطلاحات فلسفی بر پایه آثار شماری از فیلسوفان نظیر ملاصدرا و رازی تصنیف کرده بود که شامل اصطلاحات اشراقی سهروردی میشد.
دیگر پژوهشگر آلمانی که در اوائل این قرن توجهش به سهروردی معطوف شد، «اتو اسپایز» در کتاب تحقیقی خود، سه رساله در عرفان از شهابالدین سهروردی است که سه نوشته صوفیانه رسالةالطیر، لغت موران و سفیر سیمرغ را معرفی میکند. مورد دیگری که باید از آن یاد کرد، دو مقاله مفصل از «هلموت ریتر» درباره سهروردی با عنوان چهار سهروردی است که در آن، بحثی کلی درباره سهروردی ارائه و درونمایه و هسته مرکزی فلسفه سهروردی را آشکار میسازد.
برای محققان آلمانی که در سدههای اخیر به مطالعه درباره سهروردی مشغول بودهاند، موضوع تناسخ تا اندازهای جلب نظر کرده است. نخست با اثر بزرگ «راینر فریتگ» با عنوان تناسخ در اندیشه فرقههای منحرف اسلامی روبرو هستیم که در آن، دیدگاه سهروردی را درباره تناسخ مورد بحث قرار میدهد. پس از آن، مقاله «سابلین اشمیت» از دانشگاه بن با عنوان نظریه تناسخ روح(نفس) براساس آرای سهروردی و پیروانش قرار دارد.
فرانسه
قدیمترین اثر درباره سهروردی، به زبان فرانسه توسط «کارا دو وو» در سال ۱۹۰۲ تحت عنوان فلسفه اشراق نوشته شد و در آن ساختار نظریه اشراق سهروردی مورد بحث قرار گرفت. «میرچا ایلیاده»، نگارنده مشهور تاریخ ادیان و محقق دائرةالمعارف دین نیز در فصل سیوپنجم از اثر عظیمش، تاریخ عقاید و اندیشههای مذهبی، به اهمیت اندیشه کلامی و عرفانی سهروردی اشاره کرده است. وی سهروردی را در میان شخصیتهایی نظیر فارابی، ابنسینا و غزالی، از برجستهترین فیلسوفان مسلمان برمیشمارد.
در میان نسل بعدی محققان فرانسوی، شخصیت برجستهای چون هانری کربن را مییابیم که نقش او در احیای آثار سهروردی غیرقابل انکار است. در میان دیگر آثار به زبان فرانسه به نقش سهروردی پرداختهاند، از کتاب «جورج اناواتی» با نام «ابن سینا: مابعدالطبیعه شفا» نام برد که در آن، از میزان تأثیر ساختارشناسی ابن سینا بر سهروردی بحث میکند و وی را اساساً پیرو ابن سینا نشان میدهد. اناواتی همچنین در کتاب مفهوم وجود در کتاب المشارع و المطارحات درباره نظریه وجود سهروردی قلمفرسایی نموده و شباهت آن با نظریه وجود ابن سینا را ترسیم میکند.
در مطالعه متفاوتی درباره هستیشناسی سهروردی، «عبدالرحمن بدوی» در نقاط برخورد تصوف اسلامی و اگزیستانسیالیسم میان ساختار هستیشناسانه سهروردی و ساختار اگزیستانسیالیسم مقایسه برقرار میکند و شباهتها و تفاوتهای میان دو پارادایم فلسفی را آشکار میسازد. در بین دیگر مطالعات مقایسهای، باید از اثر «شاهین عثمان» یعنی هستیشناسی و الهیات از نظر ابن سینا یاد کرد که در آن، همانندیهای هستیشناسانه سهروردی و ابن سینا به طرز فلسفی مورد تحلیل قرار گرفته است. «محمدرضا فشاهی» در کتاب «ارسطوی بغداد» قسمتی را به سهروردی اختصاص میدهد و در شرح حال مفصلی، از وی به عنوان فیلسوف، سیاستمدار و شهید یاد میکند.
«لویس گاردت» نیز مقالات گوناگونی در معرفی سهروردی به مخاطبان اروپایی نگاشته است. در میان آثار قابل توجه او میتوان از مقاله وی درباره وجوه اشراقی اندیشه سهروردی که بر جنبههای معنوی پارادایم فکری او تأکید دارد، یاد کرد. اثر دیگر او، بررسی درونمایه افکار سهروردی و ماهیت تجربه عرفانی اوست. نیز جا دارد از مقاله وی، شیخالاشراق سهروردی و فرهنگ مسلمانان یاد کنیم که در آن، فلسفه مشائی فارابی با فلسفه سهروردی مورد مقایسه قرار گرفته است.
مرتبه سهروردی در تاریخ فلسفه اسلامی توسط «گومز نوگالِس» در اثری با عنوان سهروردی و سهم وی در حوزه فلسفه مورد توجه واقع شده است. ساختار فلسفی سهروردی به وسیله «حسن حنفی» در گفتمانی با مباحث فلسفی معاصر رو در رو قرار گرفته است. حنفی در جالبترین و بدیعترین مقاله خود با عنوان فلسفه اشراق و پدیدارشناسی به مقایسه فلسفه اشراق با پدیدارشناسی هوسرل در اصطلاحات روششناسی و در اندیشه «خودِ اشراقی» (خودِ برتر) بر میخیزد.
انگلیس
«ریچارد نِتون» نه تنها در شماری از آثار خود، به سهروردی اشاره دارد، بلکه ساختار نوافلاطونی نظام هستیشناسانه سهروردی را مورد مطالعه و بررسی قرار داده، وی را یک فیلسوف صوفی به شمار آورده است.
اغلب رسالههای فارسی صوفیانه سهروردی، نخستین بار توسط محقق دانشگاه هاروارد، «ویلیام م. ثاکستون» ترجمه و منتشر شد. در نتیجه این گونه ترجمههاست که مفاهیم و اصطلاحات اشراقی توسط برخی شاعران امریکایی نظیر «ویلیام بلیک» و «ویلیام ب. ییتس» نیز مورد توجه واقع شده است. «صلاح سالم علی» نیز در مقاله خود با عنوان مضامین اشراقی در اندیشه و شعر ویلیام بلیک و ویلیام ب. یتس، شباهتها و تأثیرات سهروردی را بر این دو شاعر امریکایی مورد مطالعه قرار داده است.
در میان آثار ناشناختهتر درباره سهروردی به زبان انگلیسی، میتوان از مقاله «ادوارد جورجی» یاد کرد که در آن، از تجدید حیات مکتب اشراق در دوران جدید سخن میگوید. «بلال کاسپینار» درباره ملاصدرا، ابن سینا و سهروردی، قلمفرسایی کرده، به مقایسه دیدگاه آنان درباره علم الهی پرداخته است. «آنتونی توفی» بهرهگیری سهروردی از نمادگرایی را مورد بررسی قرار میدهد و شیوه او را در استفاده از نماد نور با شیوه غزالی مقایسه میکند.
او تحلیل مقایسهای خود را در مقالهاش، زیر عنوان نمادگرایی و تخیل در آواز پر جبرئیل اثر سهروردی ارائه داده است. در مقاله ضیاء صدیقی نیز با عنوان فلسفه ابن طفیل، از استفاده سهروردی از اشارات و تمثیلات در حی بن یقظان و نمادگرایی عرفانی و فلسفی موجود در این قصه بحث شده است. شیخ «تسون بایراک الجراحی الحلاوتی» در شکل نور تفسیری صوفیانه از هیاکل النور سهروردی به دست میدهد.
«میشل بایلِبلی» رسالهاش را در خصوص وجه ادبی و سخنشناسانه داستانهای سهروردی نگاشت. در میان رسالههای دکترا بهجاست از اثر «گسیلا وب» در زمینه فرشتهشناسی سهروردی یاد کنیم. آثار نگارنده در زمینه مطالعات مربوط به سهروردی، شامل رساله دکتری درباره معرفتشناسی سهروردی است که مفهوم حقیقت و علم حضوری در آن بررسی شده است. من در چندین مقاله درباره سهروردی، وجوه گوناگون اندیشه او را مورد بررسی قرار دادهام که موارد زیر از آن میان قابل ذکر است.
در میان دیگر نویسندگانی که در زمینه مطالعات سهروردیشناسی قلم زدهاند، باید از «جان والبریج» یاد کرد. نوشته او قطبالدین شیرازی با عنوان علم انوار الهی، دیگر مفسران حکمةالاشراق سهروردی را مورد بحث قرار میدهد. نیز مقاله والبریج درباره سهروردی که وی را به عنوان یک نورواقی مورد مطالعه قرار داده است و کتاب اخیرش درباره سهروردی با نام خمیرمایه قدما را باید خاطرنشان کرد. اثر بعدی او، خرد مشرق غیبی: سهروردی و مطالعه فرهنگ افلاطونی شرق به یک معنا ادامه اثر پیشگفته اوست و والبریج در آن، تحقیق بیشتری روی خاستگاههای مکتب اشراق به عمل میآورد.
اسپانیا و ایتالیا
«آراگوس جان مانوئل» فیلسوف اسپانیایی، در نوشتهای با نام اندیشه غیرعقلی اسلام: تصوف سهروردی، وجوه صوفیانه اندیشه سهروردی یا به قول خودش «اندیشه خردگریز(غیرعقلانی) در اسلام» را مورد توجه قرار میدهد. «میگوئل هرناندز» محقق نامدار در عرصه تفکر اسلامی نمادگرایی معنوی در اندیشه سهروردی را در کتابش نمادگرایی و رمزپردازی در فلسفه اسلامی: ابن سینا و سهروردی مورد اشاره قرار میدهد و آنرا با نمادگرایی ابن سینا مقایسه میکند.
به این سیاهه، کار «آندریا دو ویتا» محقق جوان آرژانتینی را باید افزود که رساله دکتریاش درباره سهروردی است و در خلال آن میکوشد تا شماری از آثار او را به اسپانیایی ترجمه کند. فیلسوف ایتالیایی، «پیو فیلیپان رونکنی» اثر مهمی درباره حکمت سهروردی نگاشته که در آن ساختار اندیشه سهروردی را با ارجاع به وجه صوفیانه نظریه اشراقِ او مورد بحث قرار داده است.*
.............
*نویسنده: مهدی امینرضوی، استاد دانشگاه مری واشنگتن، مترجم: محمدعلی جعفری
نظر شما