هادی مرزبان یکی از پرکارترین کارگردانهای تئاتر امروز است که بیشتر او را به خاطر اجرای آثار اکبر رادی به یاد میآوریم. وی لیسانس بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای دراماتیک و فوقلیسانس طراحی صحنه از انگلستان است. مرزبان تاکنون نمایشهای بسیاری از جمله " پلکان"، " دزداب"، "ملودی شهر بارانی"، "هاملت با سالاد فصل"، "لبخند با شکوه آقای گیل"، "مومیا"، "خاطرات هنرپیشه نقش دوم"، "نوبت دیوانگی"، "باغ شبنمای ما" و... را روی صحنه بردهاست. به بهانه اجرای دوباره نمایش"شب روی سنگفرش خیس" که این روزها روی صحنه است با این هنرمند قبل از اجرای نمایش در سالن شماره یک تماشاخانه ایرانشهر گفتگویی انجام دادیم.
* شما نمایش "شب روی سنگفرش خیس" را قبلا در سال 77 یک بار اجرا کرده بودید چه دلایلی برای اجرای دوباره این متن در ذهنتان بود؟
هادی مرزبان: اجرای دوباره این متن جواب به خیلی از افرادی است که از روی بیخبری میگویند که اکبر رادی کارهایش تاریخ مصرف دارد. ما در این نمایشنامه میبینیم که چه در سال 77 و چه امروز این نمایش حرف خودش را میزند. مسئله این است که امروزه من دیگر نه جویای نام هستم و نه جویای مال. چون همانطور که میدانید در تئاتر پولی وجود ندارد که برای بدست آوردن آن بدون دغدغه بخواهیم نمایشی را روی صحنه ببریم. پس یک هنرمند وقتی کاری را با دل و جان انجام میدهد صد درصد حرف و دردی دارد. سال 77حرف من چیز دیگری بود و این زمان حرفم متعلق به جامعه امروز است. تفاوتی هم که این روزها این دو اثر با هم دارند به اندازه 14 سال است. هم نمایشنامه و هم من 14 سال پیرتر شدهایم. جامعه من هم 14 سال فرق کرده است.
* دلیل علاقه شما به مرحوم رادی و آثارش چیست؟
مرزبان: علت اینکه من جذب کارهای رادی شدم دو مسئله خیلی مهم یعنی فقر و بیعدالتی است. که هم دغدغه کارهای من بوده و هم دغدغه کارهای رادی. مسئله فقر و بیعدالتی درهمه کارهایم مشهود است. آدمی هم نیستم که به دنبال تئاتر عقیم و مفهوم تئاتر برای تئاتر باشم. پس اگر تئاتر کار میکنم حرفی برای گفتن دارم. بنابراین یکی از مهترین دلائل اجرای دوباره این متن فقر بود. دلیل دیگر اجرای این نمایشنامه نیز جوانهایی بودند که نمایش قبلی را در گذشته ندیده بودند و همیشه به من میگفتند که چرا این اثر را دوباره کار نمیکنم. "شب روی سنگفرش خیس" به درستی مسائل روزجامعه رامطرح میکند.
* نکته جالب این نمایشنامه در این است که شخصیتهای آن از دل جامعه بیرون آمدهاند و در جامعه امروز هم نمونههایی شبیه به آقای گلشن یا آقای مژدهای را میبینیم. شاید کمی شکل و شمایلشان تغییر کرده باشد اما همان آدمها هستند.
مرزبان: درست است. فرق رادی با بقیه آدمهایی که فقط قلم به دست میگیرند و فکر میکنند نمایشنامهنویس هستند درهمین است. رادی وقتی مینویسد نوشتههایش ابعاد مختلفی دارد. وقتی که آدم های این نمایش را تک تک بررسی میکنی میبینی هیچ کدام جرمی مرتکب نشدهاند و همه هم به خودشان حق میدهند. مثلا گلشن، عاشق شده و محترمامه آمده خواستگاری. از دید خودش امکانات ازدواج مجدد را دارد. همسر اولش هم راضی است پس هیچ اشتباهی مرتکب نشده است. حالا رخساره اگر نمیپذیرد ماجرای دیگری دارد. گلشن پاک و با وضو وارد خانه شده و هیچ قصد توهینی ندارد. شخصیتهای رادی سیاه و سفید نیستند. بدترین آدم متنهایش مثلا شعر هم میگوید و یا خوبترین آدمش لغزش و اشتباه هم میکند. ولی در مجموع همه حقاند. فرق کار رادی با بقیه در همین نکتهها است.
*درباره رابطهای که شما با رادی داشتید و ارادتی که نسبت به او دارید زیاد صحبت شده است. اما نظرتان در مورد برخی افرادی که متنهای رادی را در دست میگیرند اما متن را کوتاه میکنند و به شیوه خودشان روی صحنه میبرند یا معتقدند که دوره رئالیسم گذشته و این نمایشنامهها باید مدرن اجرا شوند، چیست؟
مرزبان: خیلی راحت بگویم حسم نسبت به افرادی که کارهای رادی را در دست میگیرند و آن را قلع و غم میکنند این است که آنها به این آثار تجاوز میکنند. چون ناآگاهانه این کارها را میکنند و رادی و فضایش را درک نمیکنند. بهعنوان نمونه هر اتفاقی که در نمایشنامههای رادی روی میدهد در صحنههای قبلی آن یک پیش زمینه و پیریزی برایش وجود دارد. بنابراین به راحتی نمیشود متنهای او را کوتاه کرد. متاسفانه این دوستان رادی را نمیشناسند.
آتش زیرخاکستر آثار رادی را نمیشناسند و ادا و اصول درمیآورند. رادی رادی است. اگر میخواهیم آثار رادی را کار کنیم باید با شناخت فضای رادی باشد. الان من بعد از حدود 30 سال که با رادی و کارهایش زندگی کردم زبان رادی را میشناسم. او مثل مینیاتور کار میکند بنابراین تغییر متنهای رادی شناخت و آگاهی میخواهد. من همیشه به بازیگران تاکید میکنم که نگذارند روح رادی از فضای نمایش خارج نشود. چون در عین زمختی، این فضا قشنگ و زیباست. من رسما اعلام میکنم که برخی دوستان زبان رادی را نمیفهمند و با قلع و قمع آن در واقع به آثار رادی تجاوز میکنند.
* این روزها برخی معتقدند که دوره اجرای تئاتر رئال گذشته است.
مرزبان: این روزها افرادی که کارهای خارجی کار میکنند از بالا به ما نگاه میکنند. انگار که آنها تخم دوزرده گذاشتهاند و یا ما سطح پائین هستیم که نمایش ایرانی کار میکنیم. ایبسن را همه کار میکنند. ما باید ایبسن و چخوف ایران خودمان را کار کنیم. برخی معتقدند که ما در ایران اصلا درام نداریم. این مشکل و این ویروس از دانشگاهها بیرون میآید. ما چرا نباید درام خودمان را بشناسیم. اساتید ما حاضر نیستند از برشت یک قدم پائینتر بیایند و درامهای ایرانی را حتی معرفی کنند. این مسئله که تئاتر ما هنری وارداتی است و ازغرب آن را وام گرفتیم کاملا درست است ولی باید ببینیم خودمان چه چیزی برای عرضه داریم.
* تا کنون استقبال از نمایش چگونه بوده است؟
مرزبان: از استقبالی که تا کنون شده است بسیار راضی بودم. روز اول اجرای ما سالن تا نصفه پر شد اما از روز بعد دیگر برای نشستن جا نداشتیم. با وجود اینکه ماه رمضان است و نمایش هم مدت زمان طولانی دارد اما سالن هر شب پر میشود. تماشاگر میداند که چه نمایشی را انتخاب کند و آگاه است.
----------------------
گفتگو آروین موذنزاده
نظر شما