۱۲ شهریور ۱۳۹۱، ۸:۵۹

گزارش میدانی/

سفری دریایی به قیمت مرگ و زندگی/ لزوم تشدید کنترل تردد شناورها

سفری دریایی به قیمت مرگ و زندگی/ لزوم تشدید کنترل تردد شناورها

بندرعباس - خبرگزاری مهر: مرگ 21 سرنشین اتوبوس دریایی در آبهای هرمزگان حادثه ای تلخ در تاریخ دریانوردی استان بود از این رو می طلبد مسئولان امر نسبت به برخورد با تردد قایقهای غیر ایمن در مسیرهای مسافری جدیت بیشتری داشته باشند.

به گزارش خبرنگار مهر، سلانه سلانه رفتم لب دریا، بالای دیواره بتونی ساحل ایستادم، زیر پایم دو سه متری پایین تر یک قایق موتوری تکیه داده بود به دیوارهای بتونی و لنگر انداخته بود. 12 مسافر با کلی بار و اثاثیه زیر تیغ آفتاب جمع شده بودند کف قایق، حدس زدم این همان قایقی باشد که می خواهد ما را برساند بندرعباس.

از بالا فریاد زدم یک نفرم، جا دارید، گفتند سوار شوم. یک پایم را آویختم پایین، گذاشتم روی لبه های قایق، یک لحظه احساس کردم پایم دارد سر می خورد، طولی نکشید که میخ شدم روی صندلی راسته کف قایق. دور و برم را نگاه کردم، احساس کردم کالای قاچاق که می گویند شاید همین کارتونها باشد.

نگاهم به دریا بود، دریا هم آنقدرها توفانی نبود، این را پرسیدم که گفتند "هوای بندر خرابه"، وسط های دریا بودم که فهمیدم خیلی هم خرابه، آن وقت بود که نه راه پس داشتیم و نه پیش. ناخدا پشت موتور قایقش نشسته بود گاز می داد، یکی هم سر قایق را بسته بود به بند بلندی و جلوی همه ما ایستاده بود. موج های سنگین را که دیدم، پشیمان شدم از راهی که آمده بودم ولی کاری نمی شد کرد. نگاهم را به کف قایق بردم، گونی پاره پوره ای را دیدم که چیزی شبیه رنگ های نارنجی جلیقه از درزهایش پیدا بود، هر لحظه منتظر بودم ناخدا بگوید سر این گونی را باز کنید و جلیقه ها را بردارید.

موج ها هر لحظه سنگین تر می شدند. اضطراب را می شد از چهره تک تک مسافران خواند. همه سکوت کرده بودند مگر بغل دستی من که چند بار این سکوت را با این جمله شکست ... "شناورهای بزرگ آوردند که مردم راحت باشند، ولی مردم را گرفتار کرده اند"... چند بار این را گفت و من فقط صورتش را نگاه کردم و هر بار لبم را ورچیدم.

صدای باد و موج و صدای موتور قایق به حدی زیاد بود که مجالی برای حرف زدن نمی گذاشت وانگهی وقتی آدم خیلی حرف ها توی دلش تلنبار شده، کمتر رغبت می کند وارد بحث شود آن هم در شرایطی که هر لحظه احتمال غرق شدنمان می رفت. توی فکر بودم که صدای مسافر بغل دستی حواسم را پرت می کرد، می گفت: "منطقه آزاد با این درآمدش...دارند با جان مردم بازی می کند"...

لابد او خیلی ترسیده بود. حالا ترس از واژگونی قایق در یک قدمی همه مسافران بود. چهره ها را یکی یکی نگاه کردم. نگاه ها همه به موج های بلند خیره شده بود. قیافه بعضی از مسافران مثل قیافه آدم هایی بود که قبلا در دریا غرق شده بودند و من آنها را می شناختم. هر لحظه منتظر بودیم یکی از این موج ها قایق ما را واژگون کند، من هم نگاه می کردم تا ببینم کدام یک از این موج ها می تواند حامل پیک مرگ ما باشد. در هر کج شدن قایق، امیدی به راست شدنش نمی رفت، قایق داشت روی موج بازی می کرد و ناخدا گاهی گاز می داد و گاهی سرعتش را کم می کرد، دلیل این کارهایش را نمی فهمیدم. ملوان هم طنابش را محکم گرفته بود و با سر قایق روی انبوه موج بازی می کرد.

صورت ناخدا را نگاه می کردم می خواستم اضطراب را در چهره اش ببینم ولی اثری از آن نمی یافتم. و ملوان را نیز.

خودم را آماده کرده بودم برای یک شنای سنگین. شاید با یک شنای آنچنانی می توانستم خودم را به کشتی هایی که ظاهر نفت کش ها را داشتند و بعضاً ماشین بارشان بود و جای جای دریا ایستاده بودند و یا در حال حرکت بودند، برسانم.

موبایلم را در آورم تا پیام بفرستم به خبرنگاران همکارم و بگویم که احتمال غرق شدنمان خیلی زیاد است، بگویید ناجی را بفرستند. یا حداقل خبر مرگمان را بزنند. اما زود منصرف شدم.

اگر چه دلهره ها زیاد بود، ولی کم کم از پشت غبار سنگینی که آسمان را گرفته بود، ساختمان های بندر پیدا شد و این نه تنها باعث شادی من شد که همه را مسرور کرد. ناخدا نفری 10هزار تومان کرایه گرفت و ما را پیاده کرد. 10 هزار تومان اما حلالش باد که الحق با جان خودش بازی می کند ولی چه کند این ناخدای زحمتکش بندر که پس از آن واقعه تلخ، راه را بر امرار معاشش بستند و خیلی ها چون او، امروز در قشم و بندر و هرمز راهی جز قاچاق کالا و انسان ندارند.

خبر هولناک بود "شناور مسافری با 22 سرنشین در آبهای خلیج فارس غرق شد"، انتشار این خبر بر روی خروجی خبرگزاریها موجب شد تا بسیاری از هموطنانمان که عزیزانشان را طی سالهای گذشته توسط شناورهای غیرایمن در آبهای خلیج فارس از دست داده اند اندوهگین شوند و قلبا خواستار برخورد جدی و اندیشه تدابیر از سوی مسئولان شوند.

استاندار هرمزگان در ساعات ابتدایی این حادثه که منجر به کشته شدن 21 نفر از هموطنانمان شد دستور منع عبور و مرور قایقها و اتوبوسهای دریایی در مسیر قشم - بندرعباس و بالعکس و بندرعباس - هرمز و بالعکس شد تا بسیاری از این تشتکها که به "تابوتهای مرگ" معروف بودند از اسکله های مسافری استان پهلو بگیرند.

طبق آمار موجود در استان هرمزگان حدود چهار هزار فروند قایق صیادی فعالیت می کنند و همچنین 900 فروند لنج صیادی نیز در هرمزگان فعالیت دارند و 900 فروند لنج تجاری نیز کار حمل و نقل کالا را انجام می دهند.

احمد مرادی مدیرکل انتظامی و امنیتی استانداری هرمزگان از فرصت یک ماه به صاحبان شناروهای بدون هویت استان هرمزگان برای پلاک گذاری این شناورها خبر داد و بر کنترل تردد شناورها در آبهای استان هرمزگان تاکید کرد.

مدیرکل امنیتی و انتظامی استانداری هرمزگان ادامه داد: برآوردهای ما نشان می دهد که حدود سه تا سه هزار و 500 قایق بدون پلاک و 400 فروند لنج بلاهویت در آبهای استان هرمزگان فعالیت دارند که باید تمامی این شناورها برای کنترل ترددهای دریایی ساماندهی شوند.

مرادی تصریح کرد: در حال حاضر کار پلاک گذاری شناورهای بلاهویت در استان هرمزگان در دستور کار قرار گرفته و جلسات هماهنگی متعددی نیز در راستای هماهنگی این کار صورت گرفته تا امنیت آبهای هرمزگان تامین شوند.

اما با گذشت بیش از هفت ماه از زمان وقوع این حادثه همچنان شاهد عبور و مرور برخی از این تشتکها هستیم که به دور از چشم دریابانی و خارج از مبادی ورودی و خروجی اداره بنادر و دریانوردی اقدام به حمل و نقل مسافرین می کنند و جان آنها را در بین امواج سهمگین خلیج فارس به بازی می گیرند.

آنچه که باید مورد توجه مسئولان قرار بگیرد تامین معیشت افرادی است که درآمد آنها از این شناورها تامین می شود. زیرا عدم توجه به معیشت این قشر موجب خواهد شد تا ترددهای غیرمجاز از گوشه و کنار سواحل استان حادثه ای غمبار دیگری را رقم بزند.

امید است مسئولان تدابیری اندیشه کنند که حتی شاهد تردد یک شناور غیر ایمن در مسیرهای مسافری جزایر استان نباشیم.

کد خبر 1674774

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha