یکی از کارهای خداپسندانه ای که می توان با آن، گره ای از کار فرو بسته انسانی گشود، دلی را شاد کرد و اسباب خرسندی خداوند را فراهم نمود، قرض دادن است. اهتمام بدین مهم؛ به گونه ای است که خداوند، وام دادن به غیر را قرض دادن به خود به حساب آورده است، چنان که میفرماید: « مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَـَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْصُـطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ”» کیست که به خدا قرض نیکو دهد، تا خدا بر آن چند برابر بیفزاید؟ خداست که تنگدستى دهد و توانگرى بخشد و شما به سوى او باز گردانده مىشوید.
اگر چه منظور از «قرض الحسنه» در آیات مذکور، قرض به معنای مصطلح آن نیست، بلکه معنای عام آن مراد است و شامل وام دادن، انفاق کردن، صدقه و… به برادران دینی است، ولی قرض الحسنه یکی از مصادیق آن است، اما در روایات منظور از قرض، همین قرض عرفی است و بدان تصریح شده است.
خداوند در آیه 282 سوره بقره که طولانی ترین آیه قرآن است به قانونمند کردن روابط اجتماعى و اقتصادى و لزوم تنظیم اسناد تجارى اشاره مىکند و می فرماید: « ای کسانی که ایمان آورده اید، چون وامی تا مدتی معین به یکدیگر دهید، آن را بنویسید و باید در بین شما کاتبی باشد که آن را به درستی بنویسد و کاتب نباید در نوشتن از آنچه خدا به او آموخته است سرپیچی کند و مدیون باید که بر کاتب املاء کند و از الله، پروردگار خود بترسد و ازآن هیچ نکاهد اگر مدیون سفیه یا صغیر بود و خود املاء کردن نمی توانست ، ولی او از روی عدالت املاء کند و دو شاهد مرد به شهادت گیرید اگردو مرد نبود، یک مرد و دو زن که به آنها رضایت دهید شهادت بدهند، تا اگر یکی فراموش کرد دیگری به یادش بیاورد و شاهدان چون به شهادت دعوت شوند، نباید که از شهادت خودداری کنند و از نوشتن مدت دین خود، چه کوچک و چه بزرگ، ملول مشوید این روش در نزد خدا عادلانه تر است، و شهادت را استوار دارنده تر و شک و تردید را زایل کننده تر و هرگاه معامله نقدی باشد اگر برای آن سندی ننویسید مرتکب گناهی نشده اید و چون معامله ای کنید ، شاهدی گیرید و نباید به کاتب و شاهد زیانی برسد، که اگر چنین کنید نافرمانی کرده اید از خدای بترسید خدا شما را تعلیم می دهد و او بر هر چیزی آگاه است.
در حدیثى از ائمه معصوم است: اگر کسى سند و شاهد در معامله نگیرد و مال او در معرض تلف قرار گیرد و دعا کند، خدا دعاى او را مستجاب نمىکند، بلکه مىفرماید: چرا به سفارشهاى من عمل نکردى؟
امام صادق (ع) فرمود: کسى که مالى را به کسى وام دهد، و مدتى براى (پرداخت) آن معین کند، و آن قرض در مدّت معیّن وصول نگردد، به ازاى هر روز تأخیر، ثواب یک دینار صدقه را براى او خواهد داشت.
عبد اللَّه بن سنان از امام صادق (ع) روایت کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: اگر هزار درهم را دو بار (به کسى) قرض بدهم، در نزد من خوش تر از آن است که آن را یک بار (و یک جا) صدقه دهم، و همان طور که براى کسى که از تو قرض مىگیرد، جایز نیست که در صورت توانائى در بازدهى قرض خود تعلل کند و آن را به تأخیر بیندازد، همچنین براى تو جایز نیست- اگر بدانى که او در مضیقه و تنگدستى است- او را (در پرداخت بدهى خود) در فشار قرار دهى و از او مطالبه کنى.
نظر شما