با این نگاه، آموزه های دینی هویت انسان واجتماع را درعبودیت و بندگی او از خداوند و دوری از بت وبت پرستی، پیروی ازشیطان و هوای نفس و خودداری از تقلید کورکورانه ازاجداد و نیاکان می داند و ازغفلت و خود فراموشی به شدت نهی می کند.
غفلت و خود فراموشی- با توجه به قرآن مجید و فرمایشات پیامبراعظم(ص) وائمه معصومین(ع)، هنگامی که انسان از نعمات و ابزارارزشمندی همچون عقل وچشم استفاده بهینه نکند، هویت اصیل و گوهر انسانی خود را فراموش کرده و از دست خواهد داد، نتیجه اش همان مقام پست تر از حیوان است که قرآن می فرماید.
چرا که انسان با داشتن گوهرعقل واختیار، اگرمنحصراً به امور مادی و دنیوی بیندیشد و برای پرسش «ازکجا آمده ام؟ آمدنم برای چه بود؟» پاسخ مناسب وشایسته ای نداشته باشد، قطعا ازجایگاه واقعی خود سقوط و تنزل خواهد کرد و در مرتبه ای پایین ترازحیوان قرار خواهد گرفت.
بنابراین بحران هویت، یا خود گم کردن وبیگانه شدن انسان با نشانه ها، به این معناست که انسان نداند کیست؟ چه کاره است؟ دینش، زبانش، جنسش و... کدام است؟ به عبارت دیگر، «من»ی که نمی داند جزء کدام «ما» است و«ما»یی که نمی داند جزء کدام «ما»ی بزرگتراست، «من» و«ما»یی بحران زده است و این بحران برحسب این که اصل و جوهررا چه بدانیم، مصادیق متعدد می تواند داشته باشد.
درروایات ائمه معصومین(ع) نیزآثار فراوانی برای غفلت و فراموشی ازجمله فقدان بصیرت و بینایی ذکرشده است. انسانهای غافل وازخود گریزان، ارزش وکرامت ذاتی وانسانی خود را فراموش کرده، ازفرهنگ، آداب و حتی اعتقاداتش فاصله می گیرد. زندگی برای چنین افرادی پوچ و بی معنی می شود، تحت تاثیرتبلیغات دشمنان قرارگرفته، نسبت به ارزشهای ملی ومذهبی خویش، نه تنها بی تفاوت می شود، بلکه سایه آن را در زندگی فردی و اجتماعی، مایه ننگ، شرمساری وعامل عقب ماندگی تلقی کرده و روز به روز فاصله خود را با آن بیشتر می کند و«من» گمشده خود را گاه در بت و بت پرستی جستجوکرده، زمانی به سنتهای نادرست اجداد و نیاکان خویش روی می آورد وبه آنها افتخار می نماید تا به زعم خود، خلأ فکری و فرهنگی خویش را پرنماید. گاه طعمه دشمنان فرصت طلب قرارگرفته، فرهنگ و هویت بیگانگان را می پذیرد و از آن خود تلقی می نماید. چنین انسان هایی دچاربحران هویت شده و از فرهنگ خود فاصله گرفته اند.
محیط واطرافیان انسان با ذهن پاک، خالی و آماده و استعدادهای به فعلیت نرسیده در خانواده به دنیا آمده و وارد محیط مدرسه و در نهایت جامعه می شود. بنابراین سالم یا ناسالم بودن محیطی که انسان بدان جا پا می گذارد، به طورحتم بر وی تاثیر می گذارد.
درقرآن کریم شرح حال ستمگران درروزمحشر، روزی که حقایق آشکار و هویت واقعی انسانها نمایان می گردد، بیان شده است؛ «روزی را که ستمکار، دست خود را به دندان می گزد ومی گوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم. ای وای بر من! کاش فلان شخص (گمراه) را دوست خود نگرفته بودم .» (آیات 27 و 28 سوره فرقان).
این ندامت بیانگراین نکته است که همنشینی با افراد صالح و نیکوکار، رستگاری را به دنبال دارد و موجب تقویت تفکرات فرد می شود و بالعکس، همنشینی با افراد فرومایه، حضور شیطان را در پی خواهد داشت که نتیجه آن خود فراموشی و بحران هویت است.
نظر شما